< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

90/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : تمسک به عام در شبهه مصداقیه (بررسی فروعات فقهی)
 
 
 ادامه بررسی فرع سوم (مسأله ضمان)
 اگر ید مردد شود بین ید عادیه و ید امانی در اینجا عرض شد به وجوهی برای ضمان استدلال شده است که چهار وجه از آنها بررسی شد و اما
 وجه پنجم
 در ما نحن فیه موضوع قاعده علی الید تطبیق می شود چون او مرکب است از دو جزء : 1- استیلاء الید؛ 2- عدم رضی المالک؛ از این دو جزء، اولی بالوجدان هست و دومی بالاستصحاب و لذا ضمان ثابت می شود
 
 در اينجا توجه به نکاتی لازم است:
  1. فرقي بين امانت شرعي و امانت مالكي در اين مسأله نيست، گاه امر مردد بين غصب و امانت مالكي است اگر ذو اليد بگويد اين مال را به مت امانت دادي و گاه امر مردد بين غصب و امانت شرعي است اگر ذو اليد بگويد اين مال را پيدا كردم و در هر دو مورد استصحاب عدم ازلي جاري است.
  2. بحث جايي است كه رضايت مالک در بود این مال نزد شخص احراز نشود و الا اگر رضايت مالک به بقاء مال نزد شخص احراز شد ولكن به صورت رضايت معاوضي نه رضايت مطلق، در اين مورد قول ذواليد مقدم مي شود.
 مثلاً اگر مالك بگويد مال را به تو فروختم و ذواليد بگويد هبه كردي، در اينجا هر دو متفق هستند كه مال، ملك ذواليد است و اضافه بر اين مالك ادعا دارد ثمن را و بدهكاري ذواليد را كه اصل برائت از آن دو است.
  • در موارد قبلي مال تلف شده بود و یا ذوالید متهبی بود که لایسترجع منه چون رحم است که در این موارد لازم است مالک طرح دعوا کند؛ پس طرح دعوا در فرضی است که یا مال تلف شده باشد و یا ذوالید رحم باشد لكن اگر مال موجود باشد و یا ذوالید رحم نباشد مالك مي تواند مال را پس بگيرد و طرح دعوا نزد قاضي لازم نيست. زيرا مالك يا مال را فروخته در اين صورت خيار تأخير ثمن دارد و اگر هبه كرده است چون هبه عقد جائز است حق فسخ دارد.
 
 وجه ديگر براي تمسك به عام در شبهه مصداقيه
 مقدمات
  1. حجيت هر دليلي بلااشکال توقف بر احراز كبرا و صغرا دارد و اگر يكي از اين دو ثابت نشود حجيت تمام نيست.
  2. در عام و خاص دو دليل وجود دارد: دليل اول عام است مثل اكرم العلماء و دليل دوم خاص است مثل لا تكرم فساق العلماء و هر كدام از اينها بايد حجت و منجز باشد هم از جهت صغروي و هم از جهت كبروي.
  3. رتبه تخصيص متأخر از عام است.
 بيان مطلب: خاص، زمانی مي تواند عام را تخصيص بزند که منجز بوده و حجیتش تمام باشد. حال مي گوئيم مثلاً در زيد كه از علماء است دليل عام او را قطعاً شامل مي شود ولكن دليل خاص نسبت به زيد مشكوك است زيرا حجيت آن ناقص است و لذا حجيت عام در آن زيد مشكوك باقي است زيرا مانعي در مقابلش نيست و اين همان تمسك به عام در شبهه مصداقيه است.
 پاسخ اجمالي
 در تخصيص، كبراي خاص (لا تكرم فساقهم) كفايت مي كند و نيازي به اينكه اثبات شود صغرا چگونه است نيست، حجيت به كبريات كار دارد.
 به عبارت دیگر، حجيت امري است نسبي و درجات دارد؛ گاهي تام است و آن وقتي است كه كبرا و صغرا حجت باشد و گاهي ناقص است. خلاصه آنکه با عدم احراز و فعلیت صغری 50% حجیت پایین می آید و لکن این مضر به اصل حجیت آن و تخصیصش نسبت به عام نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo