< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

90/11/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : استصحاب عدم ازلی
 
 تحریر محل نزاع
 در بحث عام و خاص، گاهي ورود فردي در عام و یا به دیگر عبارت خروجش از تحت خاص، محتاج استصحاب عدم ازلي است و لذا در عنوان بحث این چنین آمده است که بحث ما در خاصّ وجودي است كه عدم آن خاص براي شمول عام نسبت به فرد مشکوک، دخالت دارد. مثلاً مولا گفته اكرم العلماء و سپس اين طور خاص آورد كه لا تكرم فساقهم و سپس در وجود عنوان اين خاص وجودي که فاسق باشد در فردي شك كرديم كه آيا از مصاديق خاص هست يا نه؟ در اينجا تمسك به استصحاب عدم ازلي فسق براي آن فرد مي كنم كه نتيجه آن اثبات عموميت عام براي آن فرد است. زيرا عنوان عام مقيد به قيد عدمي بوده است.
 ولي گاهي عنوان عام مقيد به قيد وجودي است مثل اكرم العالم العادل كه عالم مقيد به قيد وجودي عادل شده است، در اين صورت اگر در عدالت شخصي شك كرديم استصحاب عدم ازلي جاري نيست زيرا عدالت وجودي است و براي وجودها غير از الله جلّ جلاله سابقه اي در ازل نيست. و لذا اگر حالت سابقه داشته باشد مي توان استصحاب كرد و الّا به اصول ديگر بايد مراجعه كرد.
 و لذا در عبارت استاد ره در تحریر محل نزاع این چنین آمده است: «ثم ليعلم ان محل الكلام في جريان هذا الأصل و عدم جريانه انما هو فيما إذا كان المخصص ذات عنوان وجودي و موجباً لتقييد موضوع العام بعدمه كقولنا (أكرم العلماء إلا الفساق منهم) أو قولنا (أكرم العلماء و لا تكرم الفساق منهم) و اما إذا كان المخصص موجباً لتقييد موضوع العام بعنوان وجودي كقوله (أكرم العلماء العدول) أو (أكرم العلماء) ثم قال (فليكونوا عدولا) فهو خارج عن محل الكلام فلو شك في فرد أنه عادل أو ليس بعادل فلا أصل لنا لإحراز عدالته. محاضرات‌فی أصول الفقه، ج 5، 207»
 
 
 بیانی واضح در تبیین محل نزاع
 اقسام مخصّص
 اقسام مخصّص يا متصل است و يا منفصل؛ هر كدام يا وجودي است و يا عدمي و هر يك از این 4 قسم يا قطعي است و يا مشكوك كه در نتيجه 8 قسم به وجود مي آيد.
 مراد از خاص وجودي اين است كه وجود خاص مؤثر است همانند عدالت و مراد از عدمي اين است كه عدمش مؤثر است همانند فسق.
 بررسی اقسام
  1. مخصّص وجودي متصل همراه با قطع؛ همانند اكرم العالم العادل با فرض اینکه قطع به عدالت زيد داریم. در اینجا بلاشک فرد، داخل در عام می شود.
  2. مخصّص وجودي متصل همراه با شك؛ همانند اكرم العالم العادل با فرض اینکه شك در عدالت فردي داريم.
 در اين قسم همچنانکه گفتیم استصحاب ازلی جریان ندارد بلکه اگر حالت سابقه عدالت داشته باشد استصحاب مي شود ولي اگر حالت سابقه او تعارض داشته و گاهي فاسق و گاهي عادل بوده است استصحاب جاري نيست و اگر اصل استصحاب جاري نشد اصل برائت از وجوب يا حرمت جاري می شود.
  1. مخصّص وجودي منفصل همراه با قطع؛
  2. مخصّص وجودي منفصل همراه با شك؛
  3. مخصّص سلبي متصل همراه با قطع؛
  4. مخصّص سلبي متصل همراه با شك؛ مثل اكرم العلماء الا الفساق منهم که شك در فسق شخصي داريم، در اين صورت استصحاب عدم ازلي جاري مي شود.
  5. مخصّص سلبي منفصل همراه با قطع؛
  6. مخصّص سلبي منفصل همراه با شك؛ مثل اكرم العلماء و لا تكرم فساقهم و شك در فسق شخصي داريم، در اينجا استصحاب عدم ازلي جاري است.
 بنابراین فقط در قسم 6و8 استصحاب عدم ازلي جاري است.
 
 
 استصحاب عدم كريت
 از مواردی که در اینجا مورد بحث قرار گرفته عبارت است از کریت آب؛
 در روايات داريم كه آب منفعل مي شود به ملاقات نجاست مگر اينكه كر باشد، در اينجا مخصّص (كر) وجودي است ولي عدمش (طبق قول آيت الله خوئي ره) شرط است و دخالت در انفعال آب دارد لذا استاد ره در اينجا استصحاب ازلی عدم كريت را جاری کرده و به این صورت، عموميت عام را براي فرد مشكوك الكرية ثابت مي كند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo