< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

91/03/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع بحث : تخصیص کتاب به خبر واحد
 
 اشكال سوم
 رواياتي در بحث تعادل و تراجيح وارد شده است مبنی بر اینكه خبر مخالف قرآن زخرف است یا باطل است یا «لم نقله» یا «اضربه علی الجدار» و روايات ما نحن فيه نيز مخالف قرآن است و لذا بايد آنها را كنار گذاشت.
 پاسخ
 مراد از مخالفت در اخبار علاجيه، مخالفت مستقر است مثل مخالفت بالتباین و در ما نحن فيه این چنین مخالفتی نیست بلکه خاص کاشف از مراد جدی عام و قرینه بر اوست نه مخالف با او، در واقع اشكال، شبهه مصداقي است.
 و بهترين شاهد اين است كه در كلمات رسول خدا صلي الله عليه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام اكثر مطالبي كه هست در مقابل آن اطلاقات و عمومات قرآن وجود دارد، و اگر قرار باشد مطلق مخالفت را مراد اخبار علاجي یادشده بگیریم باید همه آنها را كنار بگذاريم و ديگر خبري نمي ماند.
 اشكال چهارم
 قياس به نسخ مي كنيم، همان طور كه نسخ به خبر واحد قبول نمي شود، تخصیص عمومات قرآن به خبر واحد را نيز نبايد قبول كنيم زيرا هر دو در این جهت مشترکند که تحدید می کنند فرقشان تنها در این است که نسخ، تحديد ازمانی آيات قرآن است و تخصيص، تحديد افرادي عمومات قرآن است.
 پاسخ
 قياس مع الفارق است؛ زيرا نسخ قرآن مورد توجه همه مسلمين است و لذا اگر یک نفر از نسخ خبر داد بايد همه مسلمين از آن، خبر داشته باشند ولي تخصيص در اين درجه اهميت نيست چون برای افراد خاصی مطرح بوده است.
 
 فصل هشتم: دوران بين نسخ و تخصيص
 قبل از ورود به بحث، نکاتی را مطرح می کنیم:
  1. نسخ در لغت به معناي ازاله و ابطال است و در اصطلاح، در تعابير مرحوم شيخ ره آمده است: «رفعِ حكم شرعی بدليلِ شرعي متأخر» و به تعبير ديگر: «رفع امر ثابت في الشريعة بارتفاع أمده و زمانه»
  2. نسخ در اسلام در دو صورت تحقق پيدا كرده است:
  3. مسئله نجوای با پيامبر؛
 آیه منسوخ: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا ناجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقَةً ذلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ مجادله : 12»؛ گفته شده است که غیر از امیرالمومنین علیه السلام کسی این کار (صدقه برای نجوا) را نکرد.
 آیه ناسخ: «أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْواكُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبيرٌ بِما تَعْمَلُونَ مجادله : 13»
 
  • عدّه وفات زن ها؛
 آیه منسوخ: «وَ الَّذينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً وَصِيَّةً لِأَزْواجِهِمْ مَتاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ في‌ ما فَعَلْنَ في‌ أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيمٌ بقره : 240»؛
 آیه ناسخ: «وَ الَّذينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَ يَذَرُونَ أَزْواجاً يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَ عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَيْكُمْ فيما فَعَلْنَ في‌ أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبيرٌ بقره : 234»
 
  1. تخصيص، اخراج فرد يا عنوانی از عام است مثل اكرم العلماء الا زيداً او الفساق منهم البته اين تخصيص در اراده جدّي متكلم است.
  2. نسخ بايد بعد از وقت حضور عمل به حكم باشد و قبل از آن، لغويت تشریع حكم لازم مي آيد؛ مثلا مولا می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا نُودِيَ لِلصَّلاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلى‌ ذِكْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَيْعَ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ جمعه : 9»؛ حال اگر قبل از روز جمعه قید بزند که وجود امام در وجوب نماز جمعه شرط است آیا در اینجا نسخ، قبل از حضور عمل صحیح است؟ خیر معقول نیست.
  3. البته مولا مي تواند حكم را به دواعي ديگر غير از امتثال، جعل كند و قبل از وقت آن را نسخ كند كه از محل كلام خارج است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo