< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

91/06/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : مبحث بدا / اقسام بدا / انواع قضا
بحث ما پیرامون بدا است
برای تصور بدا لازم است ابتدا بدانیم که قضا سه قسم است
قسم اول قضا مخفی : که مختص به خداوند متعال است و در قران به ان اشاره شده است و ایات بر این دلالت دارد این قضا به این معنا نیست که خداوند چیزی را از خلق مخفی می کند چون شانیت اش از ان اجل است لکنه مراد اختصاص این مقام به خداوند است و لا غیر
أنّ البداء انّما ينشأ من هذا العلم لا أنّه يقع فيه :
چون خداوند ما سیاتی را با کیفیات خاص خود میداند و اگر بخواهد تغییر بپذیرد خداوند آن را میداند و بدا بی معناست در آن ؛اگرچه بر مردم مخفی باشد
روایات آن :
ما رواه الصدوق باسناده عن الحسن بن محمد النوفلي أنّ الرضا عليه السّلام قال لسليمان المروزي: رويت عن أبي، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام أنّه قال: «انّ للّه عزّ و جلّ علمين: علما مخزونا مكنونا لا يعلمه الّا هو، من ذلك يكون البداء، و علما علّمه ملائكته و رسله، فالعلماء من أهل بيت نبيّك يعلمونه»
و منها: ما عن بصائر الدرجات باسناده عن أبي بصير، عن أبي عبد اللّه عليه السّلام قال: «انّ للّه علمين: علم مكنون مخزون لا يعلمه الّا هو، من ذلك يكون البداء، و علم علّمه ملائكته و رسله و أنبياءه، و نحن نعلمه»

قسم دوم قضا حتمی :
انچه که خداوند خبر میدهد یا فرستاده ی خدا و یا وصی خبر میدهد که این قضا حتما واقعا میشود و ایه غلبت الروم و غیره دلالت بر ان میکند
أنّ هذا القسم ايضا لا يقع فيه البداء و لا ینشا منه البدا :
زیرا خداوند متعال و نه فرستادگانش دروغ نمیگویند و این قسم بدا منجر به کذب است
روایات آن :
قوله عليه السّلام في الرواية المتقدّمة عن الصدوق: «انّ عليّا عليه السّلام كان يقول: العلم علمان، فعلم علّمه اللّه ملائكته و رسله، فما علّمه ملائكته و رسله فانّه يكون، و لا يكذّب نفسه و لا ملائكته و لا رسله، و علم عنده مخزون لم يطّلع عليه أحدا من خلقه، يقدّم منه ما يشاء و يؤخّر ما يشاء و يمحو ما يشاء و يثبت ما يشاء
قسم سوم : قضا غیر محتوم (لوح محو و اثبات)
يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب‌
محو میکند شی را و اثبات میکند چیز دیگری را
مهم این قسمت است و بحث ما در این قسمت شکل میگیرد
فهو مورد لوقوع البداء
در برخی از روایات مقسم علم الهی است و اگرچه مقسم علم است اما گفتیم که از لوازم ان عنایت و قضا و قدر است
همان طور که امام رضا فرموده اند
برای خداوند علمین هست که یک قسم علم خاص است و یک قسم علمی است که خداوند خبر میدهد که حتما واقعا میشود
اما گاهی مقسم قضا است
و گاهی مقسم قدر است
روایت میگوید دعا قضا را تغییر میدهد اما برخی اوقات کار به جایی میرسد که دعا نیز تاثیر ندارد و این به خاطر علم خداوند به اسباب و شرایط و معصیت انسانهاست
نتیجه گرفتیم که محل بدا قسم سوم است
تمام این بحث ها مقام ثبوت بود
اما مقام اثبات یعنی خداوند به پیامبران برسانند و پیامبران نیز به ما برسانند این تغییر را که از آن بدا تعبیر میکنیم باید ثابت بشود
امر مهم
ما در بدا لغتا تعریف کردیم ظهور ما کان مخفیا
اشکال؟
ایا این را میتوان در محضر الهی تصور کنیم که چیزی نبود و سپس بود شد ؟ با توجه به محضر و علم وسیع خداوند
ما مصادیق مختلف بدا را در لغت معنا کردیم در سابق بررسی نمودیم
دو جواب در اینجا داده شده :
جواب اول مشاکله :
بدا خداوند مانند بدا بشر است
بشر وقتی در کاری وارد میشود خطا خود را در ان میبیند سپس به کاری دیگر رجوع میکند و میگوید بدا لی هذا الامر یعنی اشتباه را متوجه شدم
کلمه بدا در روایات بر این منوال وارد شده است
ایات قران داریم که همین قسم را واضح میکند و روش خطایی را خدا به خود نسبت میدهد مانند روش بشری
مانند این ایات:
ایاتی که در جنگ بدر نازل شد
خداوند الان دانست (مگر خدا جاهل بود ؟) برای ما ظاهر شد این بر لسان مشاکله است یعنی خدا به منوال انسانها صحبت میکند و بر طبق انها در مورد اشتباه سخن میگوید
ایه دوم
خداوند که همه چیز را میداند چه نیازی دارد به امتحان ؟
در مورد اصحاب کهف انها را بیدار کرد تا ببیند کدام یک بهتر میدانند عدد خوابشان را ؟ خداوند یعنی نمیدانست
مشاکله یعنی تکلم خداوند به قدر عقول بشریت
در بدا الله که خداوند مریضی را شفا میدهد یا به عبارتی ظاهر شد شی که ظاهر نبود به معنای مشاکله با عمل بندگان خود است
جواب دوم که جوابی سخت و مشکلی است در جلسه اینده بیان میشود

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo