< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

92/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: برررسی آیه اذن در حجیّت خبر واحد/استدلال به آیات قرآنی
 آیه پنجم: آیه أذن
 قال الله تبارک و تعالی: وَ مِنهْمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبىِ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيرٍ لَّكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكمُ وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ. [1]
 ترجمه: از منافقین کسانی بودند که پیامبر را اذیت می‌کردند و می‌گفتند: که پیامبر، گوش است یعنی خوش باور و زود باور است.
 بگو: که گوش است، اما این کوش بودن، برای شما خوبست، او به خدا ایمان دارد و مومنین را تصدیق می‌کند.
 بیان استدلال: خدا، پیامبرش را به این وصف، (تصدیق مومنین) مدح می‌کند اما استفاده وجوب، به این بیان است که؛ مخبر، یا صادق است، یا کاذب، اگر صادق باشد، باید تصدیق شود و اگر دروغ می‌گوید، تصدیقش، حرام است و چون فرض این است که پیامبر، تصدیق می‌کردند و این امر، در آیه، مدح شده است، پس مطابق با واقع بوده فیجب التصدیق.
 برای روشن‌تر شدن مدلدل آیه، به سراغ شأن نزول آیه می‌رویم که در تفسیر علی بن ابراهیم قمی چنین آمده:
 فإنه كان سبب نزولها أن عبد الله بن نفيل كان منافقا و كان يقعد لرسول الله ص فيسمع كلامه و ينقله إلى المنافقين و ينم عليه، فنزل جبرئيل على رسول الله ص فقال يا محمد إن رجلا من المنافقين ينم عليك و ينقل حديثك إلى المنافقين، فقال رسول الله ص من هو فقال الرجل الأسود الكثير شعر الرأس ينظر بعينين كأنهما قدران و ينطق بلسان شيطان، فدعاه رسول الله ص فأخبره فحلف أنه لم يفعل فقال رسول الله ص قد قبلت منك فلا تقعد فرجع إلى أصحابه فقال إن محمدا أذن أخبره الله أني أنم عليه و أنقل أخباره فقبل و أخبرته أني لم أفعل ذلك فقبل فأنزل الله على نبيه «وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ» أي يصدق الله فيما يقول له و يصدقك فيما تعتذر إليه في الظاهر و لا يصدقك في الباطن‌. [2]
 سؤالی که پیش می‌آید اینست که، «أذنُ خیرٍ» یعنی چه؟
 یعنی، پیامبر شما را تکذیب نمی‌کند و آبروی شما را حفظ می‌کند پس مراد از تصدیق، ترتیب اثر عملی نیست که مورد بحث ماست، پس آیه در مقام بیان یک نکته‌ی اخلاقی است نه در بیان وجوب تصدیق خبر مومن، و شاهد این مطلب، روایت قسامة است؛
 محمد بن علي بن الحسين في كتاب (عقاب الأعمال) عن محمد بن موسى بن المتوكل، عن محمد بن يحيى، عن سهل بن زياد، عن يحيى بن المبارك، عن عبدالله بن جبلة، عن محمد بن فضيل، عن أبي الحسن موسى (عليه السلام) قال: قلت له: جعلت فداك ، الرجل من أخواني يبلغني عنه الشيء الذي أكرهه، فأساله عنه فينكر ذلك و قد أخبرني عنه قوم ثقات، فقال لي: يا محمد كذب سمعك و بصرك عن أخيك، فإن شهد عندك خمسون قسامة و قال لك قولا فصدقه وكذبهم، و لا تذيعن عليه شيئا تشينه به، و تهدم به مروءته، فتكون من الذين قال الله: (إنّ الذين يحبون أن تشيع الفاحشة في الذين آمنوا لهم عذاب أليم في الدنيا و الآخرة). [3]
 
 
 مراد در آن، تصدیق و تکذیب ظاهری است نه حقیقی، آن هم به خاطر، رعایت ادب و حفظ آبروی مؤمن.
 خلاصه اینکه؛ آیه در مقام بیان نکته اخلاقی است نه تشریع حجیّت، برای خبری، پس تصدیق در آن، ملازمه با حجیّت خبر واحد محل بحث ندارد.
 تتمّه: شیخ انصاری (ره) بیان علمی برای نقد استدلال دارند که از تفاوت تعبیر در آیه استفاده نمودند، چون در آیه شریفه، آمده؛ «یومن بالله و یومن للمومنین»، در مورد خدا، «یؤمن» با «باء» استعمال شده، و در مورد مومنین، با «لام» آمده، که این اختلاف تعبیر، می‌رساند، تصدیق مومنین، حقیقی نیست مثل تصدیق الله.


[1] توبه/سوره9، آیه61
[2] تفسیر قمی، علی بن ابراهیم، ج1، ص300.
[3] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج12، ص295، باب157، ح4.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo