< فهرست دروس

درس خارج اصول آیت الله خلخالی

92/07/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: بررسی مقدار دلالت أخبار بر حجیت خبر واحد/ إستدلال به أخبار
 گفتیم روایات مورد استناد در اینجا، چهار قسم می‌باشند
 قسم اول: أخبار علاجیه‌ای.
 قسم دوم: أخباری که إرجاع به افراد خاصی می‌دهند.
 قسم سوم: أخباری که رجوع به عنوان ثقه می‌دهد.
 قسم چهارم: أخباری که أمر به ضبط و بیان روایات به دیگران می‌کند.
 همچنین بیان شد که این أخبار، نه تواتر لفظی دارد نه تواتر معنوی، بلکه تواتر اجمالی دارد، به این معنا که، علم اجمالی به صدور تعدادی از آن أخبار، بر مطلوب داریم.
 سؤال: متعلق علم اجمالی ما در این جا، چیست؟ یا به عبارت دیگر، این أخبار بر اعتبار چه خبری، دلالت می‌کند؟
 جواب: متعلق علم، یا مدلول یقینی این أخبار، همان قدر متیقّن و أخصّ مفهومی آنها، می‌باشد که تمام آن أخبار، بر آن، متّفق هستند.
 بررسی کلام محقق نائینی
 مرحوم نائینی، آن متّفقٌ‌علیه را، خبر ثقه می‌داند. ولی سیدناالاستاد قائلند که علاوه بر قید وثاقت، راوی، عدالت هم باید داشته باشد، چون در برخی از أخبار، آمده بود: «خذ بأعدلهما»، و چون نسبت بین «وثاقت» و «عدالت»، عموم من‌وجه است، چراکه گاهی شخص، عادل است اما مطلب را درست نمی‌گیرد و یا درست نقل نمی‌کند، و گاهی شخص، اهل معصیت است اما در نقل، مورد اطمینان می‌باشد، بنابراین هر دو قید باید لحاظ شود.
 کلام صاحب کفایه:
  و هي و إن كانت طوائف كثيرة كما يظهر من مراجعة الوسائل و غيرها
 إلا أنه يشكل الاستدلال بها على حجية أخبار الآحاد بأنها أخبار آحاد فإنها غير متفقة على لفظ و لا على معنى فتكون متواترة لفظا أو معنى.
 و لكنه مندفع بأنها و إن كانت كذلك إلا أنها متواترة إجمالا ضرورة أنه يعلم إجمالا بصدور بعضها منهم عليهم السلام و قضيته و إن كان حجية خبر دلّ على حجيته أخصُّها مضمونا إلّا أنّه يتعدّى عنه فيما إذا كان بينها ما كان بهذه الخصوصية و قد دلّ على حجية ما كان أعمّ، فافهم. [1]
 دو صحیحه وجود دارد که، خودشان أخصّ هستند ولی مدلولشان، اثبات اعمّ می‌کند و خبر ثقه را معتبر می‌داند؛
 یک: صحیحه علی بن یقطین
 والحسن بن علي بن يقطين جميعا، عن الرضا (عليه السلام)، قال: قلت: لا أكاد أصل إليك أسألك عن كل ما أحتاج إليه من معالم ديني، أفيونس بن عبد الرحمن ثقة، آخذ عنه ما أحتاج إليه من معالم ديني؟ فقال: نعم . [2] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج27، ص147، حدیث33.
 این روایت که هر دو قید را دارد، یعنی راوی هم ثقه است و هم عادل، پس اخصّ می‌باشد، ولی مدلولش، اعمّ (مطلق خبر ثقه) را، حجّت می‌داند، و مثل این است، صحیحه بعدی.
 دو: صحیحه احمد بن اسحاق
 عن أحمد بن إسحاق ، عن أبي الحسن (عليه السلام)، قال: سألته و قلت: من اعامل؟ (و عمن) آخذ؟ و قول من أقبل؟ فقال: العمري ثقتي، فما أدى إليك عني فعني يؤدي، و ما قال لك عني فعني يقول، فاسمع له و أطع، فإنه الثقة المأمون. قال: وسألت أبا محمد (عليه السلام) عن مثل ذلك، فقال: العمري و ابنه ثقتان، فما أديا إليك عني فعني يؤديان، و ما قالا لك فعني يقولان، فاسمع لهما و أطعهما، فانهما الثقتان المأمونان. [3]
 امّا در «فأفهم»، دو احتمال وجود دارد؛
 یک: اشاره به این باشد که، مستفاد و مطلوب این دو خبر صحیح، میتواند این باشد که، حتّی به خبر ثقه غیر امامی هم، میتوان اعتماد نمود، مثل اینکه سنّی باشد.
 دو: اشاره به این باشد که، علّت اینقدر اهمّیت به قول ثقه، تعبّد نیست، بلکه به خاطر اینست که، قول او، طریق إلی الواقع است، بنابراین مخبر، خصوصیت ندارد بلکه مهم، حصول وثاقت به خبر است، پس اگر راوی، ضعیف باشد ولی به خاطر قرائنی، به مضمون اطمینان حاصل کردیم، می‌توانیم به آن اعتماد کنیم.
 با توجّه به این نکته، می‌توان وجه خیلی از موارد اعتماد فقیه،به أخباری که در سند، دچار ضعف هستند، و استنباط آن فقیه را، فهمید.
 نتیجه اینکه؛ با این بیان، استدلال به أخبار بر حجیت خبر واحد ثقه، تمام می‌باشد.
 خلاصة ما ذکرنا؛
 برای اعتبار خبر واحد، به آیات قرآنی استدلال شد که برخی (آیه نفر)، دلالت داشت، همچنین به أخبار، استدلال شد که دلالت آنها هم، بر مطلوب، تمام بود کماتقدّم.
 دلیل سوم إجماع است که خواهد آمد.


[1] كفايةالأصول، آخوند خراسانی، صفحه 301.
[2] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج27، ص147، حدیث33.
[3] وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج27، ص138، حدیث4.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo