< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

84/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:کتاب النکاح / فصل فى القسم و النشوز و الشقاق /

بحث در مقدّمه مبحث قسم و نشوز و شقاق بود. مرحوم امام در تحرير الوسيله اشاره اى به بحث حقوق زن و مرد بر يكديگر كرده اند ولى چون در عصر و زمان ما مسئله مهمّى است، بهتر است مفصل تر از آن بحث كنيم. بيان شد كه در مورد حقوق زن و مرد بر يكديگر ابتدا كلّياتى را عرض كرده سپس وارد بحث از جزئيّات مى شويم.

در مباحث كلّى در اسلام احترام به حقوق زن فراوان ديده مى شود و به عقيده ما بهترين راه براى اثبات احترام به حقوق زن در اسلام آيات قرآن است كه در جلسات قبل به بعضى از آيات اشاره شد، كه از آن جمله است آيه ﴿ولهنّ مثل الذى عيلهنّ بالمعروف﴾ يعنى به همان اندازه كه شوهر بر زن حق دارد زن هم بر شوهر حق دارد كه ظاهر آن مماثلت است اگر چه در بعضى از موارد تفاوت وجود دارد.

و يا آيه ديگر ﴿عاشروهنّ بالمعروف﴾ بود. اگر روايت مى گويد حتّى در مرض يا موت پدرِ زوجه، زوج حق دارد او را منع كند اين روايت با آيه و عاشروهن بالمعروف سازگار نيست.

علاوه بر اين در بعضى از آيات قرآن در مورد زوج و زوجه تعبير به زوجيّت شده است يعنى زن و شوهر عدل هم و يك چيز هستند.

﴿و آتيتم إحداهنّ قنطاراً فلا تأخذوا منه شيئاً أتأخذونه بهتاناً و إثما حبيناً﴾.[1]

از جمله آياتى كه در مورد حقوق زن در قرآن وارد شده آيه فوق است كه مى فرمايد اگر مال بسيار زيادى مهر زوجه بود و به او پرداخت كردى وقتى مى خواهى زن را رها كنى مبادا سر سوزنى در حقّ او كوتاهى كنى.

بعضى از مفسّرين در مورد ذيل آيه معتقدند كه بعضى از زوجها براى اين كه مهر را از زوجه پس بگيرند تهمتى به او مى زدند و مى گفتند اگر مى خواهى تهمت نزنيم مهر را پس بده; قرآن مى فرمايد از آنها چيزى از مهر را نگيريد.

به نظر ما از اين كه قرآن چنين محكم در مورد زنان صحبت مى كند، معلوم مى شود كه زنها را در مسائل اقتصادى آزاد گذاشته و شوهر نمى تواند زن را تحت فشار قرار دهد.

از جمع بندى اين آيات روشن مى شود كه قرآن مجيد براى زنها حقّ مهم و قابل توجّهى قائل شده است.

حقوق زن از ديدگاه روايات:

علاوه بر آيات، روايات متعدّدى در مورد حقوق زنان داريم. بعضى از روايات مرسله و بعضى معتبر است ولى چون روايات متضافر است نياز به بحث سندى نيست.

در جلد 14 وسائل باب 75 تا 88 از ابواب مقدّمات نكاح، روايات متعدّدى در مورد حقوق رجل و مرأه آمده است كه از باب نمونه چند روايت را مى خوانيم.

* قال: و قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): ألا خيركم خيركم لنسائه و أنا خيركم لنسائى.[2]

اين منطق پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) است و با سخت گيرى هايى كه در بعضى از روايات آمده سازگار نيست.

* قال: و قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): ملعون ملعون من ضيّع من يعول (عائله اش را).[3]

اين روايت ابتدا حقّ رجل را بيان مى كند:

* ... عن النبى(صلى الله عليه وآله): قال من كان له امرأة تؤذيه لم يقبل الله صلاتها و لا حسنة من عملها حتّى تعينه و ترضيه و إن صامت الدهر و قامت و أعتقت الرقاب و أنفقت الأموال فى سبيل الله و كانت أوّل من ترد النار ثم قال: قال رسول الله(صلى الله عليه وآله) و على الرجل مثل ذلك الوزر والعذاب إذا كان مؤذياً ظالماً ... و من كان له امرأة و لم توافقه و لم تصبر على ما رزقه الله و شقت عليه و حملته مالم يقدر ....[4]

* ... عن محمد بن مسلم عن أبى عبدالله(عليه السلام) قال: قال رسول الله(صلى الله عليه وآله): أوصانى جبرئيل بالمرأة حتّى ظننت أنّه لا ينبغى طلاقها إلاّ من فاحشة مبّينة (عمل زشت آشكار).[5]

حقوق مرد از ديدگاه قرآن:

تا اينجا قسمتى از آيات و روايات مربوط به حقّ زوجه را خوانديم در مقابل، آيات و رواياتى هم در مورد حقوق رجال داريم كه مهمترين آن آيه زير است:

﴿الرجال قوّامون على النساء بما فضّل الله بعضهم على بعض و بما أنفقوا من أموالهم﴾.[6]

مى توان اين آيه را به گونه اى معنى كرد كه جامعه مرد سالار باشد ولى ممكن است «قوّامون» را با توجّه به معنى لغوى تفسير كنيم كه معناى قيام به امر است نه مالكيّت، به عبارت ديگر قوّام به معنى مديريّت است. اسلام خانواده را به منزله يك جامعه كوچك دانسته است كه مدير آن مرد و معاون آن زن و اعضاى آن فرزندان هستند و در يك اداره دو رئيس ممكن نيست، البتّه در تنظيم برنامه مى توان مشورت كرد، ولى در امور اجرايى يك نفر لازم است و تصميم گير نهايى مرد است. حال اگر شارع مقدّس بفرمايد كه در خانه دو رأى مخالف ممكن نيست و اگر شورايى باشد به طورى كه مرد در يك طرف و زن در طرف ديگر باشد و هيچ يك بر ديگرى برترى نداشته باشد نمى توان به قرعه متوسّل شد چون قرعه در اينجا بى معنى است، پس لازم است حرف يك طرف مقدّم باشد. قرآن مى فرمايد به دو دليل مسئوليّت برتر براى مرد است:

﴿بما فضّل الله بعضهم من بعض﴾:

به طور كلّى مردان توانايى بيشترى دارند و اين هيچ جاى بحث ندارد. غربى ها در اينجا رياكارانه برخورد مى كنند و شعار تساوى سر مى دهند ولى در عمل كاملا برخلاف آن رفتار مى كنند و تمام پستهاى حسّاس دست مردان است ولى اسلام صادقانه مى گويد كه مردان برترى هايى دارند كه اين برترى ها باعث مى شود كه آنها در اداره جامعه قدرى جلوتر باشند نه اين كه همه چيز بر عهده آنها باشد.

﴿بما انفقوا﴾:

تمام مسئوليتهاى مالى بر عهده زوج است كه بايد زحمت بكشد و روزى كسب كند، حال وقتى مسئوليّت اقتصادى به عهده مرد است تصميم گيرى هم بر عهده اوست، پس «قوامّون» در آيه به معنى يك قدم جلوتر از زنان بودن است نه اين كه مالك و صاحب اختيار باشد.

روايات متعدّدى هم در ذيل اين آيه در مورد حقوق مرد داريم كه در جلسه آينده بعضى از آنها را بيان خواهيم كرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo