< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الحج

87/09/23

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه ی بحث:

در مسئله ی پنجم به این نکته رسیدیم که اگر نائب بعد از احرام و دخول حرم فوت کند آیا کل اجرت را مستحق است یا بعض آن را.

اکنون به مقام اثبات می رسیم که نوع مردم که نائب می گیرند و شرط خاصی هم در ضمن آن اضافه نمی کنند حجشان به افراغ ذمه منصرف است و در مورد فوق مالک تمام اجرت هستند.

سپس می گوئیم که معیار در استحقاق اجرت اتیان حج به شکل صحیح است نه اینکه معصیتی هم مرتکب نشود و یا حج را ناقص انجام ندهد که در صورت عدم شرط نائب با صرف صحیح انجام دادن حج (هرچند معصیت مرتکب شود یا نقصانی در حج انجام دهد) مالک اجرت است.

اگر نائب جزئی از حج را فراموش کند باید آن را به نیت منوب عنه بنفسه و یا با اخذ نائب اتیان کند.

و اما تمام بحث:

در مسئل ه ی پنجم به این نکته رسیدیم که اگر نائب برای افراغ ذم ه ی منوب عنه نائب شده باشد و بعد از احرام و دخول حرم فوت کند کل اجرت را مستحق است همچنین صور دیگری در کلام امام بود که آنها را بررسی و بیان کردیم که گاه اجیر بر نفس اعمال اجیر می شود و گاه مقدمات رفتن به حج داخل است و یا حتی رجوع از حرم هم در نیابت درج می شود.

کل مطالب تا به حال در مقام ثبوت بوده است و اما الان به سراغ مقام اثبات می رویم به این معنا که افرادی که امروزه نائب می گیرند و به هیچ قسم از این اقسام تصریح نمی کنند عملشان به کدام قسم حمل می شود و اگر نائب بعد از احرام و دخول حرم بمیرد آیا باید کل پول را به او بدهند و یا نه؟

شکی در این نیست که هنگام اطلاق، امر نیابت منصرف به افراغ ذمه می شود و اگر در عرف عقلاء بگویند که این فرد عمل حج را تا دخول حرم انجام داده است از این رو نباید تمام پول را به او بدهند در جواب می گویند ذم ه ی منوب عنه که فارغ الذمة شده است.

اضف الی ذلک که با از دلالت التزامی دو روایت که در جلس ه ی قبل خواندیم هم این مطلب را می توانیم استفاده کنیم زیرا آن دو روایت هر دو مطلق بودند و در آن تصریح به نوع خاصی از نیابت نشده بود و از آنجا که امام در مقام بیان بود و در صورت لزوم استرداد اجرت، اگر امام آن را متذکر نمی شد موجب به غفلت افتادن مخاطب می شد از این رو سکوت امام این امر را تائید می کند که نائب مالک کل اجرت است.

و اما الفرع الثانی من المسئل ه ی الخامسة:

امام در این مقام می فرماید: کما انه (نائب) معه (اطلاق و عدم تصریح خاص) یستحق تمام الاجرة لو اتی بالمصداق الصحیح العرفی و ان کان فیه نقص مما لا یضر بالاسم نعم لو کان النقص شیء یجب قضاؤه فالظاهر انه علیه لا علی المستاجر.

مثلا کسی به وقوع اختیاری به عرفات نرسید و وقوف اضطراری را به جا آورد در اینجا حج باطل نیست هر چند به پای وقوف اختیاری نمی رسد و یا مثلا کسی طواف را فراموش کرد که باید نائب بگیرد ولی حجش صحیح است و یا در جائی ترتیب اعمال حج را به هم زد مثلا اول تقصیر کرد و بعد قربانی نمود در اینجا معصیت کرده است ولی حجش باطل نیست.

حال اگر نائب هم این عمل را با نقص انجام دهد تمام اجرت را مالک می شود چون او اجیر شده بود که حج صحیح را انجام دهد و این کار را هم کرد منتها عملش توام با نقص بود و این هم مانع محسوب نمی شود. (و البته واضح است که این در موردی است که در رابطه با انجام اعمال حج تصریح خاصی نشده باشد و الا اگر بگویند که ترتیب باید رعایت شود و یا تمام اعمال به شکل اختیاری انجام شود و امثال آن در صورت تخلف به همان مقدار از اجرت کم می شود)

دلیل این مسئله این است که الاطلاق ینصرف الی الحج الصحیح العرفی.

به نظر ما الصحیح الشرعی عبارت مناسب تری است.

بقی هنا شیء: اگر نقصان قضا داشته باشد مثلا طواف را فراموش کرد باید خودش یا نائبش آن را به جا آورد حال قضاء را باید به نیت خودش به جا آورد یا به نیت منوب عنه؟ ظاهر بعضی از عبارات این است که باید به نیت خودش به جا آورد ولی واضح است که باید به نیت منوب عنه به جا آورد.

اثر آن این است که اگر نائب جزء فراموش شده را قضاء نکند اولیاء میت باید آن را به جا آورند و نائب دیگری را بگیرند که جزء فراموش شده را به جا آورد. و به همان نسبت از اجرت نائب کم می شود.

تم الکلام فی المسئلة الخامسة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo