< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

کتاب الحج

87/12/18

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه ی بحث:

بحث در مورد تبرع در نیابت حج از میت و حی در حج واجب و مستحب است.

تبرع از میت در حج مستحب حتی اگر حج واجبی به گردن داشته باشد جایز است زیرا روایات مجوزه مطلق است.

تبرع از حی در حج واجب در صورتی که فرد عاجز از رفتن به حج باشد جایز است و اشکالی در آن وجود ندارد.

تبرع از حی در حج مستحب نیز جایز است و به نظر امام چه حج واجب به گردنش باشد و عاجز شده باشد و یا حتی عاجز نشده باشد ولی تارک الحج باشد و یا حتی اگر بخواهیم برای او در جائی که حج واجب به گردن دارد برای حج مستحبی استیجار کنیم جایز است البته در صورت اخیر در صورتی جایز است که به حج واجب اخلال وارد نشود.

به نظر ما مورد اخیر اشکال دارد و نمی توان گفت که اطلاق روایات تا جائی است که حتی این مورد را هم شامل شود.

بحث در این است که اگر کسی از دنیا رفته است می توان تبرعا و بدون استیجار کسی از طرف او حج به جا آورد. گفتیم که چه در حج واجب و چه در حج مستحب این امر اشکالی ندارد.

بقی هنا شیء:

امام تعمیم داده فرموده است: تبرع از میت در مستحب جایز است حتی اگر مکلف به واجب هم باشد. یعنی میتی حج واجب به گردنش است و فردی می خواهد از طرف او حجی مستحبی به جا آورد و نمی خواهد زیر بار حج واجب برود آیا این کار جایز است یا نه؟

این امر جایز است و دلیل ما اطلاق روایات است زیرا آن روایات مطلقا تبرع از میت را جایز می داند و این امر حتی موردی که حج واجب بر گردن میت است را شامل می شود.

ممکن است کسی بگوید که روایات از موردی که فرد مشغول الذمه به واجب است انصراف دارد.

در جواب می گوئیم این انصراف بدوی است و با تأمل زایل می شود و بعید نیست این مورد هم از همین قبول بوده باشد.

هذا تمام الکلام فی الفرع الاول از مسئله ی

اما فرع دوم در مورد تبرع در نیابت از حی است.

این مورد هم بر دو قسم است (نیابت تبرعی در حج واجب و در حج مستحب)

حال آیا می شود از کسی که زنده است و حج واجب به ذمه دارد تبرعا نائب شد؟ جواب این است که بله اگر فرد حیٌ عاجز و ناتوان از حج باشد (مثلا مریض است و یا در حبس می باشد) می توان از طرف او نیابت کرد و این مسئله سابقا گذشت و تبرع در آن هم اشکال ندارد.

و اما در مورد حج مستحب

این مورد هم جایز است و گفته شده است که یکی از هدایائی که فرد مسلمان می تواند به دوستان، اقربا و برادران دینی اش دهد همین مورد است. از طرفی اجماع صاحب مدارک، صاحب حدائق و صاحب جواهر همه در اینجا هم وارد است.

ادعا شده که روایات هم متضافرا در این مورد وارد شده است ولی ما حرف جلسه ی دیروز را هم تکرار می کنیم که در بسیاری از آنها از عبارت (له) استفاده شده است که مراد از آن اهداء ثواب است که ارتباطی به بحث ما ندارد و تعدادی هم از (عنه) تعبیر کرده اند که مراد از آنها نیابت است و از آنجا که این روایات متعدد است ما را از بررسی سند آنها بی نیاز می کند:

باب 25 از ابواب نیابت.

حدیث 4: عَنْ سَهْلٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ ابْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ مَنْ حَجَّ فَجَعَلَ حَجَّتَهُ عَنْ ذِي قَرَابَتِهِ يَصِلُهُ بِهَا (یعنی صله ی رحم به اهداء حج) كَانَتْ حَجَّتُهُ كَامِلَةً وَ كَانَ لِلَّذِي حَجَّ عَنْهُ مِثْلُ أَجْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَاسِعٌ لِذَلِكَ.[1]

این حدیث مطلق است و حی و میت را شامل می شود.

حدیث 1 باب 12 از ابواب قضاء الصلاة

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا يَمْنَعُ الرَّجُلَ مِنْكُمْ أَنْ يَبَرَّ وَالِدَيْهِ حَيَّيْنِ وَ مَيِّتَيْنِ يُصَلِّي عَنْهُمَا وَ يَتَصَدَّقُ عَنْهُمَا وَ يَحُجُّ عَنْهُمَا وَ يَصُومُ‌ عَنْهُمَا فَيَكُونُ الَّذِي صَنَعَ لَهُمَا وَ لَهُ مِثْلُ ذَلِكَ فَيَزِيدُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِبِرِّهِ وَ صِلَتِهِ خَيْراً كَثِيراً.[2]

این حدیث تصریح دارد که والدین حی باشند یا میت در هر دو مورد می شود از آنها حج مستحبی به جا آورد.

حدیث 9: عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْحَسَنِ الْعَلَوِيِّ الْكَوْكَبِيِّ فِي كِتَابِ الْمَنْسَكِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي إِبْرَاهِيمَ ع أَحُجُّ وَ أُصَلِّي وَ أَتَصَدَّقُ عَنِ الْأَحْيَاءِ وَ الْأَمْوَاتِ مِنْ قَرَابَتِي وَ أَصْحَابِي قَالَ نَعَمْ تَصَدَّقْ عَنْهُ وَ صَلِّ عَنْهُ وَ لَكَ أَجْرٌ بِصِلَتِكَ إِيَّاهُ.[3]

علاوه بر اینها روایات متعددی است که قابل حمل بر اهداء ثواب است مانند روایت روایت 6 از باب 25 از ابواب نیابت

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ وَصَلَ قَرِيباً بِحَجَّةٍ أَوْ عُمْرَةٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَجَّتَيْنِ وَ عُمْرَتَيْنِ وَ كَذَلِكَ مَنْ حَمَلَ عَنْ حَمِيمٍ يُضَاعِفُ اللَّهُ لَهُ الْأَجْرَ ضِعْفَيْنِ [4]

این حدیث مبهم است که آیا این صله اقربا از طریق انجام دادن حج نیابتی است یا به شکل اهداء ثواب.

بقی هنا امر:

در کلام امام در این مورد سه تعمیم وجود دارد:

یکی این است که: حتی اذا ان علی الحی حج واجب لا یتمکن من ادائه فعلا. و فرد متبرع حتی در این صورت که فرد حج حج واجبی به گردن دارد می خواهد از طرف او حج مستحب به جا آورد که امام قائل است که این کار جایز است..

دوم این است که: بل مع تمكنه أيضا. یعنی فرد حج واجب به گردنش است و قادر به انجام آن هم هست ولی تارک الحج است و آن را به جا نمی آورد و فرد متبرع می خواهد از طرف او حج مستحب به جا آورد.

سوم این است که: فالاستيجار للمندوب قبل أداء الواجب إذا لم يخل بالواجب لا يخلو من قوة كما أن الأقوى صحة التبرع عنه

(این تعمیم در مورد استیجار است نه حج تبرع) یعنی فرد زنده است و باید اگر کسی را برای او استیجار می کنیم برای حج واجب او باشد ولی در این حال امام قائل است که می توان برای حج مندوب برای او استیجار کرد.

بله در مورد اخیر امام این قید را اضافه می کند که (اذا لم یخل بالواجب) یعنی فرد حی مستطیع بوده و به حج نرفته است و حال که زمین گیر شده است پول کمی دارد و اگر برای استیجار کردن برای حج مندوب آن را صرف کند پول کم می آورد.

حال باید دید که آیا روایات ما تا این مقدار اطلاق دارد که همه ی این سه نوع را شامل شود به نظر ما این امر در مورد اخیر شفاف نیست و لا یخلو عن اشکال است زیرا وقتی حج واجب به ذمه ی فرد است و بخواهیم برای حج مندوب برای او استیجار کنیم جوازش به راحتی از روایات برداشت نمی شود (حتی اگر به حج واجب اخلال وارد نکند)

صاحب جواهر صورت چهارمی را ذکر کرده است که فرد حی خودش به حج واجب را می خواهد انجام دهد و همراه خود کس دیگری را به همراه می برد که او برایش حج مستحب انجام دهد. صاحب جواهر قائل است که این مورد اشکالی ندارد و مانعی در آن متصور نیست.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo