< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

88/11/13

بسم الله الرحمن الرحیم

تذکر در باره ی مسائل روز

با توجه به اين که امروز اخرين روز درس در ماه صفر است، چند نکته را تذکر می دهم:

1. اربعين را بايد خيلی گرامی داشت. مردم عراق به اربعين از عاشوراء هم بيشتر اهميت می دهند. بين عاشوراء و اربعين مصائب زيادی بر اهل بيت وارد شد. پس اربعين شامل حوادث عاشوراء و بعد از عاشوراء است. آنها که موفق به تبليغ هستند بکوشند ارزشهای امام حسين را زنده کنند.: شجاعت و مبارزه با فساد و ظلم ستيزی و پرهيز از کارهائی که موجب وهن است.

2. دهه ی فجر هم يادآور عظمت ملت ما و خون شهيدان است. همه مردم بايد بکوشند ارزشهای انقلاب زنده شود و گرد و غبار بر آن ننشيند. از بازيگران بد نام استفاده نکنند و از زنان بدحجاب استفاده نکنند. از خزانه ملت حاتم-بخشی به بخشی بازيگران بدنام نکنند. مردم اين کارها را فراموش نخواهند کرد و روزی جواب آن را از آنها خواهند خواست. مسؤولان به جای اين کارها به محرومان برسند. احيای ارزشهای انقلاب به اجازه نمايش فيلمهای بد نيست. هنوز برای ما مسلم نيست که در موضوع آيات حجاب، حرفهای بي-ربطی زده شده باشد، اگر چنين چيزی اثبات شود بايد با آن برخورد کرد.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سه نکته نسبت به مباحث گذشته وجود دارد که بايد تذکر داده شود:

نکته ی اول ـ ما در مباحث گذشته سعيد اعرج را تضعيف کرديم. برخی گفته اند نجاشی او را توثيق کرده است ولی توجه داشته باشيد که ما يک سعيد بن عبدالرحمن اعرج و يک سعيد بن عبدالله اعرج و يک سعيد اعرج داريم. نجاشی اولی را توثيق کرده است. در بين علمای رجال اين بحث مطرح است که آيا اين سه يکی هستند يا نه؟ قرائنی برای اين که اثبات کند اين سه يکی هستند وجود دارد ولی اين قرائن برای ما قانع کننده نيست. خود سعيد اعرج که در روايت مورد بحث ما به اين صورت آمده بود، توثيق نشده و ما همچنان بر بحث خود هستيم.

نکته ی دوم ـ در ادله ی عدم امکان انجام عمره و حج تمتع در دو سال متفاوت، يک روايت هم از اهل سنت داريم که نمی شود عمره و حج در دو سال متفاوت انجام داد. سنن بيهقی، ج 4، ص 356 :

روی سعيد بن مسيب قال کان اصحاب رسول الله ص يعتمرون فی اشهر الحج فإذا لم يحجوا من عامهم ذلک لم يهدوا

قربانی نمی کردند، يعنی حج آنها تمتع نبود و حج سال آينده آنها افراد بوده است.

مطابق اين روايت اهل سنت هم شرط سوم ما را قبول دارند که عمره و حج تمتع بايد در يک سال باشد. ولی موضع آنها با حرف ما يک فرق هم دارد و آن اين که ما می گوييم در صورت انجام عمره و حج در دو سال متفاوت، اين حج باطل است ولی آنها می گويند باطل نيست و حج افراد است.

نکته ی سوم ـ در اين بحث که حتی در صورت محرم ماندن تا سال بعد، نمی توان عمره و حج را در دو سال متفاوت انجام داد، عبارتی هم از شهيد در دروس، ج 1، ص 339 وجود دارد که بر خلاف اجماعی که قبلاً ذکر کرديم، احتمال اجزاء می دهد:

نعم لو بقي على إحرامه بالعمرة من غير إتمام الأفعال إلى القابل احتمل الإجزاء،

اين يک نغمه خلاف در آن بحث است که در آن ادعای اجماع شده بود.

ادامه ی بحث اصلی

و اما بحث ديروز در يک روايت معارض ( روايت 8 باب 22 از ابواب اقسام الحج ) بود. به نظر ما اين روايت حتی اگر مشکل سند و دلالت نداشته باشد، چون معرض عنهای اصحاب است، نمی توان به آن اعتناء کرد و لذا احرام بايد از مکه باشد. ولی صاحب عروه و مستمسک چهار محمل برای آن يافته اند. البته ما وظيفه ای برای پيدا کردن محمل برای اين گونه روايات نداريم ولی اگر محاملی پيدا شود که منافات با مشهور از بين برود خوب است.

محمل اول: حمل بر عمره ـ يعنی بگوييم مراد از احرم من ذات عرق بالحج و هو محرم بالحج مراد احرام برای عمره است، هر چند گفته اند اين احسن المحامل است، ولی اين خيلی بعيد است چون به استناد صدر روايت، اين فرد عمره را انجام داده است، به خصوص که در همان ماه بوده است و ما می دانيم که در يک ماه بيش از يک عمره ممکن نيست.

محمل دوم: افراد بودن حج ـ در حج افراد، می توان از ميقات محرم شد. ولی فرض ما در اين روايت تمتع است و عمره ی آن هم برای تمتع انجام شده است و دليلی برای تبديل تمتع بر افراد وجود ندارد.

محمل سوم: تقيه بودن ـ اولا لحن روايت لحن خلاف تقيه است. خرج يتلقی بعض هولاء که در آن نوعی هتک و توهين است، جگونه با تقيه سازگار است، بعلاوه عامه چنين اعتقادی ندارند يا لااقل برای ما ثابت نيست که معتقد باشند که برای حج می توان از مواقيت محرم شد.

محمل چهارم: دو احرامی بودن و مستحبی بودن احرام اول ـ به اين معنی که امام بعد از احرام اول خود که در ميقات صورت گرفته و مستحبی بوده يک احرام وجوبی ديگر در مکه انجام دهد. اگر چنين بودن بايد بفرمايد که ثم احرم فی مکه يا جدّد احرامه، زيرا اگر گفته نشود موجب اغوای مردم خواهد شد. بعلاوه ما در هيچ جا دو احرام نداريم چه يکی مستحب و ديگری واجب و يا هر دو واجب باشد.

مرحوم آقای حکيم در مستمسک در ج 11، صص 203 ـ 204، بعد از اين که ديده اين محامل خوب نيست، چنين گفته است که اگر کسی به مضمون اين روايت و فقط در مورد آن به عنوان يک استنتناء فتوی بدهد بد نيست، ولی به نظر ما چون اين روايت معرض عنهاست، چنين چيزی را ما قبول نداريم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo