< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

88/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدول اضطراری از حج تمتع به افراد و قران.

بحث در مسئله‌ی عدول از حج تمتع به حج افراد است آن هم در مواقعی که وقت ضیق شده است و فرصت ندارد که عمره‌ی تمتع را به جا آورد که باید به حج افراد عدول کند و خود را به عرفات برساند.

بحث در این بود که کی وقت ضیق می شود. اقوال متعددی را که در این مورد وارد شده بود را مطرح کردیم.

در باب 20 و 21 از ابواب اقسام حج بیش از سی روایت در این زمینه دیده می شود که برای فهم آسان تر آنها را دسته بندی می کنیم:

در باب 20 که حاوی هفده روایت است فقط دو روایت ناظر به عدول است (روایت 5 و 15 که بعدا آن را ذکر می کنیم) و ما بقی روایات فقط می گوید که آخر وقت عمره‌ی تمتع چه زمانی است در میان این روایات بعضی آخر وقت را شب عرفه می دانند (روایت 1، 2، 3، 4، 6، 8 و 14) این روایات بیان می کنند که اگر شب عرفة تمام شد دیگر وقت عمل عمره‌ی تمتع تمام شده است.

بعضی از این روایات بیان می کند که تا صبح روز عرفه می توانی بجا آوری (روایت 7 و 16)

بعضی اتمام وقت را سحر شب عرفة را ملاک می داند (روایت 9)

تعداد زیادی از این روایات روز ترویة را ملاک می داند (10، 11 و 12)

بعضی از این روایات آخر وقت را بعد از وقت نماز عشاء می داند.

ظاهرا عده ای به این 15 روایت استناد کرده اند و مسلم گرفته اند که وقتی وقت عمره‌ی تمتع تمام شده است حتما باید به حج افراد عدول کرد و حال اینکه این کلام صحیح نمی باشد.

ما سابقا بحث این روایات را بیان کردیم و گفتیم که وقت، تا قبل از ظهر عرفه امتداد دارد ولی بعد از آن باید عدول کند. ما در بحث خود که حکم عدول اضطراری است فقط به آن روایاتی که عدول را بیان می کند می پردازیم.

اما روایاتی که دلالت بر عدول دارد مختلف است و تعداد عمده‌ی آنها زمان عدول را تا زمان وقوف به عرفات می داند.

ح 6 باب 21: عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَهَلَّ بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ جَمِيعاً (یعنی حج تمتع بوده است) ثُمَ‌ قَدِمَ مَكَّةَ وَ النَّاسُ بِعَرَفَاتٍ فَخَشِيَ إِنْ هُوَ طَافَ وَ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ أَنْ يَفُوتَهُ الْمَوْقِفُ (وقوف به عرفات) قَالَ يَدَعُ الْعُمْرَةَ فَإِذَا أَتَمَّ حَجَّهُ صَنَعَ كَمَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ وَ لَا هَدْيَ عَلَيْهِ. (از روایات دیگر مشخص می شود که عمل عائشه این بوده است که عمره را بعدا انجام بدهد و به حج افراد عدول کند)

این حدیث صحیح است.

از لحن صاحب عروة استفاده می شود که این روایت دو معنا می تواند داشته باشد یکی این که وقوف واجب که همان بعد از ظهر است از او فوت نشود دیگر اینکه مسمای وقوف که همان رکن است از او فوت نگردد ولی ظاهر این روایت این است که خود وقوف از او فوت نشود نه مسمای آن.

ح 7 باب 21: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَكَّةَ ثَلَاثَةُ أَمْيَالٍ (سه میل تا مکه فاصله دارد) وَ هُوَ مُتَمَتِّعٌ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَقَالَ يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ تَلْبِيَةَ الْمُتْعَةِ (لبیک عمره‌ی تمتع را رها می کند) وَ يُهِلُّ بِالْحَجِّ بِالتَّلْبِيَةِ (معنای این عبارت این نیست که دوباره محرم شود بلکه مراد این است که بعد از آن لبیک هایش را به نیت حج بگوید) إِذَا صَلَّى الْفَجْرَ (یعنی مراد از روز عرفة اول طلوع صبح است) وَ يَمْضِي إِلَى عَرَفَاتٍ فَيَقِفُ مَعَ النَّاسِ وَ يَقْضِي جَمِيعَ الْمَنَاسِكِ وَ يُقِيمُ بِمَكَّةَ حَتَّى يَعْتَمِرَ عُمْرَةَ الْمُحَرَّمِ وَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ.

این روایت نیز صحیح است.

ح 13 باب 21: عَنِ ابْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ تَجِي‌ءُ مُتَمَتِّعَةً فَتَطْمَثُ قَبْلَ أَنْ تَطُوفَ بِالْبَيْتِ حَتَّى تَخْرُجَ إِلَى عَرَفَاتٍ قَالَ تَصِيرُ حَجَّةً مُفْرَدَةً (حج افراد) قُلْتُ عَلَيْهَا شَيْ‌ءٌ قَالَ دَمٌ تُهَرِيقُهُ وَ هِيَ أُضْحِيَّتُهَا.

سند این روایت صحیح نیست.

در آخر این روایت آمده است که باید قربانی کند و حال آنکه گفتیم که حج افراد قربانی ندارد. در اینجا به قرینه‌ی روایات دیگر می گوئیم که این قربانی مستحب است.

ح 5 باب 20: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ‌ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ الْمَحَامِلِيِّ (در بعضی از نسخ میثمی است) قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا بَأْسَ لِلْمُتَمَتِّعِ إِنْ لَمْ يُحْرِمْ مِنْ لَيْلَةِ التَّرْوِيَةِ مَتَى مَا تَيَسَّرَ لَهُ (هر وقت بخواهد می تواند محرم به حج شود) مَا لَمْ يَخَفْ فَوْتَ الْمَوْقِفَيْنِ.

ذیل این روایت دلالت دارد بر اینکه اگر خوف دارد که اگر عمره را انجام دهد به موقفین نمی رسد باید عدول کند و خود را به موقفین برساند.

ح 15 باب 20: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُتَمَتِّعُ لَهُ الْمُتْعَةُ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ عَرَفَةَ وَ لَهُ الْحَجُّ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ النَّحْرِ (یعنی از زوال روز عرفه تا زوال الشمس در روز عید قربان می تواند حج را به جا آورد و به عبارتی بعد از نحر تقریبا حج تمام شده است.)

این حدیث صحیح است.

ما نیز در بحث قبل گفته بودیم که اصل نیز همین مطلب را اقتضا می کند یعنی اصل می گوید که اگر عمره را به جا نیاوردی چاره ای نیست که باید به افراد عدول کرد.

اما روایاتی که می گوید عدول باید شب عرفه باشد که عبارتند از ح 9، 10 و 12 باب 21)

ح 9: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ الْمُتَمَتِّعُ إِذَا قَدِمَ لَيْلَةَ عَرَفَةَ فَلَيْسَ لَهُ مُتْعَةٌ يَجْعَلُهَا حَجَّةً مُفْرَدَةً وَ إِنَّمَا الْمُتْعَةُ إِلَى يَوْمِ التَّرْوِيَةِ. (ترویه که تمام شد و به شب عرفة رسیدند وقت دیگر تمام است و باید عدول کرد.)

ح 10: ُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَهْلٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُوسَى بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُتَمَتِّعِ يَقْدَمُ مَكَّةَ لَيْلَةَ عَرَفَةَ قَالَ لَا مُتْعَةَ لَهُ يَجْعَلُهَا حَجَّةً مُفْرَدَةً وَ يَطُوفُ بِالْبَيْتِ وَ يَسْعَى بَيْنَ‌ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ يَخْرُجُ إِلَى مِنًى وَ لَا هَدْيَ عَلَيْهِ وَ إِنَّمَا الْهَدْيُ عَلَى الْمُتَمَتِّعِ.

ذیل این روایت خالی از ابهام نیست و مفاد آن این است که بعضی از اعمال حج را به جلو بیندازد

ح 12: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا قَدِمْتَ مَكَّةَ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ وَ قَدْ غَرَبَتِ الشَّمْسُ (شب عرفه) فَلَيْسَ لَكَ مُتْعَةٌ امْضِ كَمَا أَنْتَ بِحَجِّكَ (باید حج افراد به جا آورد)

ان شاء الله در جلسه‌ی بعد طوائف دیگر روایات را بررسی می کنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo