< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/01/7

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدول از حج تمتع به افراد.

بحث در احکام حج تمتع است و به بحث مسئله ی عدول رسیدیم که در چه مواردی می توان از حج تمتع به حج افراد عدول کرد. این بحث در مسئله ی پنجم بود و آن را بررسی کردیم و اکنون به مسئله ی ششم می رسیم که ادامه ی همان بحث عدول است. در سه مورد دیگر بحث جواز عدول مطرح می شود.

عبارت امام در تحریر مسئله ی 6: (صورت اول:( لو علم من وظیفته التمتع ضیق الوقت عن اتمام العمرة و ادراک الحج قبل ان یدخل فی العمرة (به قرینه ی فرع بعدی استفاده می شود که مراد امام از این عبارت بعد از احرام عمره و قبل از شروع اعمال باشد) لا یبعد جواز العدول الی الافراد

صورت دوم: بل لو علم حال الاحرام بضیق الوقت (یعنی هنوز محرم نشده است) جاز له الاحرام بحج الافراد (این کلام امام قرینه است که صورت قبلی بعد از احرام و قبل از شرووع اعمال عمره است.) و اتیانه (اتیان حج افراد) ثم اتیان عمرة مفردة بعده و تم حجه و کفی عن حجة الاسلام

صورت سوم: و لو دخل فی العمرة بنیة التمتع فی سعة الوقت و اخر الطواف و السعی متعمدا ففی جواز العدول و کفایته اشکال و الاحوط العدول و عدم الاکتفاء لو کان الحج واجبا علیه.

صاحب عروة این مسئله را دو فرع کرده است: یکی اینکه قبل از احرام ضیق وقت را متوجه می شود و دیگر اینکه فرد بعد از احرام بعضی از اعمال را متعمدا تاخیر می اندازد. (زیرا بعد متوجه می شویم که تقسیم سه گانه ی امام مشکلاتی به وجود می آورد.)

این فروع در کلمات اصحاب معنون نشده است و از زمان صاحب عروة به بعد مطرح شده است.

اما فرع اول: کسی که به نیت تمتع محرم شده است و بعد متوجه ی ضیق وقت شده است. امام فرموده است که باید عدول کند و دلیلش این است که تقریبا تمام روایاتی که در مسئله ی سابق بر جواز عدول خواندیم همه این صورت را بیان می کنند. از این رو این یک فرع جدیدی نیست.

باب 20 از اقسام حج ح 5: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ الْمَحَامِلِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَا بَأْسَ لِلْمُتَمَتِّعِ إِنْ لَمْ يُحْرِمْ مِنْ لَيْلَةِ التَّرْوِيَةِ مَتَى مَا تَيَسَّرَ لَهُ مَا لَمْ يَخَفْ فَوْتَ الْمَوْقِفَيْنِ

در این روایت متمتع به کسی می گویند که وارد عمره ی تمتع شده است و لا اقل محرم شده است الا قبل از احرام دیگر متمتع نیست از این رو معنای روایت این چنین است که متمتع اگر تا شب ترویة نتواند اعمال را انجام دهد و یا اقل عرفات را درک کند باید عدول کند.

باب 20 از اقسام حج ح 15: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُتَمَتِّعُ لَهُ الْمُتْعَةُ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ عَرَفَةَ وَ لَهُ الْحَجُّ إِلَى زَوَالِ الشَّمْسِ مِنْ يَوْمِ النَّحْرِ.

باب 21 ح 6: ِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَهَلَّ بِالْحَجِّ وَ الْعُمْرَةِ جَمِيعاً (یعنی نیت حج و عمره کرد و محرم شد) ثُمَ‌ قَدِمَ مَكَّةَ وَ النَّاسُ بِعَرَفَاتٍ فَخَشِيَ إِنْ هُوَ طَافَ وَ سَعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ أَنْ يَفُوتَهُ الْمَوْقِفُ قَالَ يَدَعُ الْعُمْرَةَ فَإِذَا أَتَمَّ حَجَّهُ صَنَعَ كَمَا صَنَعَتْ عَائِشَةُ وَ لَا هَدْيَ عَلَيْهِ (که عایشه هم به حج افراد عدول کرد.)

این روایت صحیحة است.

باب 21 ح 7: عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنِ الرَّجُلِ يَكُونُ فِي يَوْمِ عَرَفَةَ وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ مَكَّةَ ثَلَاثَةُ أَمْيَالٍ وَ هُوَ مُتَمَتِّعٌ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَقَالَ يَقْطَعُ التَّلْبِيَةَ تَلْبِيَةَ الْمُتْعَةِ وَ يُهِلُّ بِالْحَجِّ بِالتَّلْبِيَةِ إِذَا صَلَّى الْفَجْرَ وَ يَمْضِي إِلَى عَرَفَاتٍ فَيَقِفُ مَعَ النَّاسِ وَ يَقْضِي جَمِيعَ الْمَنَاسِكِ وَ يُقِيمُ بِمَكَّةَ حَتَّى يَعْتَمِرَ عُمْرَةَ الْمُحَرَّمِ وَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ

باب 21 ح 13:عَنِ ابْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ تَجِي‌ءُ مُتَمَتِّعَةً فَتَطْمَثُ قَبْلَ أَنْ تَطُوفَ بِالْبَيْتِ حَتَّى تَخْرُجَ إِلَى عَرَفَاتٍ قَالَ تَصِيرُ حَجَّةً مُفْرَدَةً قُلْتُ عَلَيْهَا شَيْ‌ءٌ قَالَ دَمٌ تُهَرِيقُهُ وَ هِيَ أُضْحِيَّتُهَا

در این روایت هم سخن از زنی است که متمتع شده است یعنی به محرم شده است به عمره ی تمتع.

خخلاصه اینکه بحث ما در مورد کسی است که محرم شده است و بعد دیده است که وقتش ضیق شده است و در هر صورت این فرع در کلام امام همانی است که قبلا مطرح شده بود و دلیلی بر تکرار این فرع نمی بینیم.

فرع دوم: در مورد کسی است که هنوز به عمره ی تمتع محرم نشده است و می بیند وقتش ضیق شده است. امام می فرماید او باید به حج افراد عدول کند و بعدا به سراغ عمره ی مفرده برود.

صاحب عروة می گوید که بعید نیست که این حج صحیح باشد ولی امام فتوا می دهد که حجش صحیح است.

دلیل مسئلة: باید توجه داشته باشیم که روایات کلا به فرد محرم و فرد متمتع عنایت دارد از این چه بسا بتوان گفت که اگر کسی هنوز محرم نشده است و وظیفه اش هم حج تمتع است و می بیند که که وقت کافی ندارد باید به خانه اش برگردد و سال بعد برای حج اقدام کند. از این رو باید دلیلی بر جواز تبدل حج تمتع به افراد پیدا کنیم.

صاحب مستمسک هم در ج 11 ص 234 دو دلیل عقلی ذکر کرده است و ما هم به روایتی دست یافته ایم:

اما روایت: ح 16 باب 21 از ابواب اقسام حج: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ كَيْفَ نَصْنَعُ بِالْحَجِّ (مراد حج مستحبی بوده است) فَقَالَ أَمَّا نَحْنُ فَنَخْرُجُ فِي وَقْتٍ ضَيِّقٍ تَذْهَبُ فِيهِ الْأَيَّامُ (ما دیر می آییم وقتی که معمولا ایام گذشته است و به حج تمتع نمی رسیم) فَأُفْرِدُ فِيهِ الْحَجَّ (از این رو حج افراد به جا می آوریم) قُلْتُ أَ رَأَيْتَ‌ إِنْ أَرَادَ الْمُتْعَةَ كَيْفَ يَصْنَعُ (یعنی تصمیم به حج تمتع دارد ولی هنوز محرم نشده است) قَالَ يَنْوِي الْمُتْعَةَ وَ يُحْرِمُ بِالْحَجِّ (لعل معنای این کلام این است که فرد نیتش انجام حج تمتع بوده است ولی احرامش حج افراد است و به حج افراد محرم می شود)

این روایت از قرب الاسناد است که مشکل سندی دارد.

ههمچنین در دلالت این روایت ابهام است و کلام آخر امام خالی از ابهام نیست و تفسیری که ما کردیم چیزی بود که احساس می شد مراد کلام امام باشد. در هر صورت کسی به این روایت استناد نکرده است. مضافا بر اینکه این روایت حمل بر حج مستحب می شود.

اما دو دلیلی که مرحوم حکیم در مستمسک آورده است:

دلیل اول: وقتی بعد از احرام می توان عدول کرد قبل از احرام به طریق اولی می توان عدول کرد.

نقول: این اولویت را قبول نداریم زیرا فرد بعد از احرام گرفتار است و وقتش ضیق شده است و امام در روایت به او اجازه ی عدول داده است ولی اگر هنوز محرم نشده است دلیلی بر عدول نیست. بله اگر در روایت قبل از احرام دستور به عدول داده می شد بعد از احرام به طریق اولی بود ولی عکس آن را نمی توانیم قبول کنیم.

دلیل دوم: مرحوم حکیم می فرماید: و لا سیما بملاحظة ان البناء علی عدم جواز العدول فیه یوجب سقوط الحج عنه بالمرة لانه لا یتمکن من حج التمتع و لا یجزیه غیره.

نقول: امسال این حج از او ساقط می شود ولی سال بعد که می تواند انجام دهد. بله حج تمتع باید فورا انجام شود ولی او در هر صورت به ضیق وقت مبتلا شد و آن فوریت از بین رفت و سال بعد می تواند آن را انجام دهد. مانند کسی که برای حج به مکة می رود ولی دولت عربستان به هر دلیلی جلوی او را می گیرد. او بر می گردد و اگر سال بعد مستطیع بود دوباره به حج می رود.

خلاصه اینکه در صورت دوم نمی توانیم به جواز عدول فتوا دهیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo