< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/01/8

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدول از حج تمتع به افراد

بحث در مسئله ی ششم از مسائل عدول از حج تمتع به حج افراد است. گفتیم که امام در این مسئله به سه فرع اشاره می کرد.

فرع اول در مورد کسی است که فرد به حج تمتع محرم شد و بعد دید که وقتش تنگ است و اگر بخواهد عمره را به جا آورد دیگر به عرفات نمی رسد. گفتیم که او باید عدول کند.

فرع دوم در مورد کسی است که هنوز محرم نشده است و بعد متوجه شده است که وقتش ضیق است. امام قائل به جواز عدول بود ولی ما دلیلی بر جواز عدول ندیدیم و چون او حج تمتع را هم نمی تواند انجام دهد باید برگردد و سال بعد اگر مستطیع بود دوباره به حج برود همانند کسی که وقتی به مکه می رسد جلویش را می گیرند و اجازه ی انجام حج را نمی دهند.

این دو فرع را بررسی کردیم و اما فرع سوم در مورد کسی است که متعمدا اعمال را آنقدر به تاخیر می اندازد که وقتش ضیق می شود. امام در این فرع می فرماید: و لو دخل فی العمرة بنیة التمتع فی سعة الوقت و اخر الطواف و السعی متعمدا ففی جواز العدول و کفایته اشکال و الاحوط العدول و عدم الاکتفاء لو کان الحج واجبا علیه.

این بحث به مسائل متعددی در فقه مرتبط است همانند کسی که شب ماه رمضان وظیفه اش غسل کردن است و آنقدر آن را به تاخیر می اندازد که مجبور به انجام تیمم شود

صاحب عروة و امام در این فرع اشکال کرده فرموده اند که ادله ی عدول شامل عامد نمی شود. بله امام قائل به احتیاط شده است به این شکل که عدول کند و حج افراد و عمره ی مفردة را انجام دهد و سال بعد هم دوباره حج دیگری به جا آورد.

ادله ی ما این فرع را شامل نمی شود چون ظاهر روایات ناظر به کسی است که فرد وارد شده بود و وقت گذشته بود و یا در مورد کسی که می ترسد اگر به عمره محرم شود نتواند عرفات را انجام دهد و اینها ناظر به کسی است که عمدا نمی خواست اعمال را به تاخیر بیندازد و همه ی آنها از مورد فرد متعمد منصرف است.

مرحوم حکیم در ج 11 مستمسک در ذیل این مسئلة می فرماید: لقائل ان یقول به اینکه اطلاقات شامل این فرد بشود. بعد اضافه می کند که این فرد در فقه اشباه و نظائری دارد مانند کسی که آب برای وضو داشت و عمدا آن را دور ریخت او باید تیمم کند و نماز بخواند و نمازش هم صحیح است.

هکذا کسی که وقت نمازش وسیع بود ولی آن را آنقدر تاخیر انداخت که فقط یک رکعت را در وقت ادرک می کرد او نمازش ادا است.

همچنین کسی که خودش را عمدا از قیام در نماز عاجز کند به طوری که نتواند در نماز بایستد مثلا به او گفتن از آن مانع نپر ولی پرید و پایش شکست او باید نماز را نشسته بخواهد و نمازش صحیح است. یا کسی که شب ماه رمضان غسل به گردنش واجب بود ولی آن را عمدا به تاخیر انداخت تا وقتش ضیق شد و تیمم کرد و با تیمم وارد روزه شد و روزه اش هم صحیح است.

همچنین به یک عبارت جامع اگر کسی ابدال اضطراریة را عمدا مرتکب شود که در آن گفته اند که این ابدال عامد را هم شامل می شود از این رو چرا ما نحن فیه را شامل نشود.

لکن نقول: کلام مرحوم حکیم قابل مناقشه است و قیاس آن به ما نحن فیه مع الفارق است زیرا در آن موارد نمی توان واجب مانند نماز و روزه را ترک کرد ولی در ما نحن فیه حج را می توان ترک کند و سال بعد انجام دهد. بناء علی ذلک ابدال اضطراری در جایی که واجب را در هر صورت باید انجام دهند ولی در ما نحن فیه این مشکل وجود دارد و فقط فوریت حج از بین می رود.

بقی هنا شیء: فرد در ما نحن فیه محرم شده است و باید از این احرام در بیاید. او راه حل های مختلفی دارد.

راه اول: همان راهی که امام در تحریر بیان کرده است که او باید احتیاط کند، اعمال را تمام می کند و بعد سال بعد حج دیگری را انجام می دهد.

در این راه اشکال کرده اند که در اینجا نمی توان احتیاط کرد زیرا امر دائر بین وجوب و حرمت است یعنی آیا عدول واجب است یا عدول حرام است. زیرا اگر ادله این مورد را شامل شود او واجب است عدول کند و اگر شامل نشود حرام است عدول کند.

اللهم الا ان یقال که اذا دار الامر بین الوجوب و الحرمة باید به سراغ تخییر برویم از این رو یک راه تخییر این است که او عدول کند و اعمال را تمام کند و سال بعد هم حج دیگری انجام دهد.

راه دوم: مرحوم حکیم احتمال می دهد که چه مانعی که او حج تمتع را به جا آورد به این شکل که عمره را تمام کند و اگر به عرفات نمی رسد اشکال ندارد او خود را به مشعر اگر برساند کافی است زیرا در روایات است که من ادرک المشعر فقد ادرک الحج (البته این بحث مطرح است که وقوف اختیاری مشعر را باید درک کند یا وقوف اضطراری هم کافی است که در اینجا باز همان بحث ابدال اضطراری مطرح می شود که می گوئیم اگر وقوف اضطراری را هم درک کند کافی است) مرحوم در اینجا اضافه می کند که اطلاقات ادله ی اضطرار عامد را هم شامل می شود و حج او صحیح است.

نقول: قبلا گفتیم که ادله ی ابدال اضطراریة شامل ما نحن فیه نمی شود.

راه سوم: او نیت عمره ی تمتع کرده بود و نیتش را به عمره ی مفردة تغییر می دهد و از حال احرام خارج می شود و سال بعد حج دیگری را انجام می دهد. غالبا کسانی که در موسم حج به مشکلی بر می خورند باید عدول کنند همانند کسی که محرم به عمره ی تمتع شد و پلیس او را دستگیر کرد و بعد که وقت ضیق شد او را رها کرد او باید نیتش را به عمره ی مفردة تغییر دهد و بعد از اتمام اعمال از احرام خارج شود.

نقول: به نظر ما این فرع بعید نیست زیرا در موارد مشابه که فردی گرفتار می شود می گویند که راه حلش تبدیل نیت و خروج از احرام است. بله اگر بگوئیم که نیت تمتع و افراد از عناوین قصدیة نیست کار راحت تر می شود و فقط او باید در آخر طواف نسائی را اضافه کند. بله اگر این دو دو عنوان جداگانه باشند او باید نیتش را تغییر دهد و عدول کند.

به عبارتی می گوئیم اذا دار الامر که فرد به حج عدول کند یا اینکه به عمره ای از نوع دیگر عدول کند دومی راحت تر است.

خلاصه اینکه متعمد مشمول ادله ی عدول نیست و ابدال اضطراریة او را شامل نمی شود و او باید سال بعد برای حج اقدام کند و برای خروج از احرام بهترین راه عدول به حج عمره ی مفرده است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo