< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/01/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مواقیت عمره‌ی تمتع.

در بحث مواقیت حج گاه از خود میقات بحث می شود که کجاست و گاه از احکام مواقیت بحث می شود. ما ابتدا سراغ خود مواقیت می رویم و بعد ان شاء الله مسائل و احکام آنها را بیان خواهیم کرد.

امام رحمه الله در اول این بحث می فرماید: القول في المواقيت و هي المواضع التي عينت للاحرام و هي خمسة لعمرة الحج (مراد حج تمتع است): الأول ذو الحليفة و هو ميقات أهل المدينة ومن يمر على طريقهم و الأحوط الاقتصار على نفس مسجد الشجرة لا عنده في الخارج بل لا يخلو من وجه.

قبل از ورود به بحث باید اموری را بیان کنیم.

الامر الاول: معنای لغوی و شرعی میقات (و بررسی اینکه آیا میقات حقیقت شرعیه است یا متشرعه یا هیچ کدام.

میقات از نظر لغت به معنای وقت است و به معنای زمان یا مکان ملاقات می باشد (محل دیدار یا زمان دیدار)

این واژه در قرآن در هشت مورد به کار رفته است و اکثر این موارد به معنای زمان (دیدار یا ملاقات) است.

1- در داستان فرعون و موسی می خوانیم: (فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِميقاتِ يَوْمٍ مَعْلُوم‌؛ ساحران در روز معینی جمع شدند.) (شعراء / 38)

2- (إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ ميقاتُهُمْ أَجْمَعينَ؛ یعنی روز قیامت موعد همه ی آنها است) (دخان 40)

3-َسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَج‌؛ از هلال های ماه از تو سؤال می کنند بگو که اینها میقات هایی برای مردم در زندگی روزانه و برای شناخت حج است.) (بقره / 189)

4- در تمامی موارد به معنای زمان ملاقات است بجز یک مورد که به معنای مکان ملاقات است: (وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‌ لِميقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِني‌ أَنْظُرْ إِلَيْك...‌؛ یعنی وقتی موسی به محل ملاقات ما آمد (با هفتاد نفر از بنی اسرائیل که می خواستند خدا را ببینند) و با خداوند صحبت نمود گفت خداوندا خود را به من نشان بده ...) (اعراف / 143) به قرینه ی جبل که در بخش بعدی آیه است این میقات به معنای مکان است زیرا موسی آنها را به مکانی که جبل بود برد. طبرسی در مجمع البیان در ذیل این آیه می گوید: ای المکان الذی وقٌتناه.

ارباب لغت هم میقات را به معنای زمان و مکان به کار می برند. از این رو اطلاق میقات بر مکان (در باب حج) حقیقی است و اگر میقات بر زمان دلالت داشته باشد فقط در این صورت اطلاق میقات بر مکان از باب مجاز می شود و اینکه صاحب جواهر می فرماید: اما حقیقة و اما مجازا ظاهرا نظرش به همین مطلب است که ما بیان کرده ایم. ولی به نظر ما دلیلی وجود ندارد که بگوئیم اطلاق میقات بر مکان مجازی است.

الامر الثانی: آیا کلمه ی میقات برای مواقیت حج حقیقت شرعیة است یا متشرعة.

مراد از حقیقت شرعیة آن است که در زمان شارع مقدس و اهل بیت یک لفظی حقیقت شود ولی اگر بعد از دوران اهل بیت و در دوران علما لفظی حقیقت شود به آن متشرعة (و به تعبیر بعضی متشرعیة) می گویند.

جای تردید نیست که لفظ حقیقت شرعیة است و در زمان خود اهل بیت به این مکان ها احرام اطلاق می شد؛ روایات اهل بیت متضافرا و یا متواترا به معنای میقات حج آمده است و حتی در روایات پیغمبر هم چنین بوده است به عنون نمونه از طریق عامه از پیغمبر روایت شده است. در کتاب مغنی ابن قدامه (ج 3، ص 207) آمده است: روى ابن عباس قال : وقت رسول الله صلى الله عليه وسلم لأهل المدينة ذا الحليفة و لأهل الشام الجحفة و لأهل نجد قرن و لأهل اليمن يلملم در این حدیث وقت به معنای میقات قرار دادن است.

از این رو بعید نیست که آن را حقیقت شرعیة بدانیم.

الامر الثانی: تعداد مواقیت.

بعضی همانند امام رحمه الله این مواقیت را پنج مورد دانسته اند. (البته امام فرمودند که مواقیت حج پنج مورد است زیرا مواقیت عمره فرق دارد.) بعضی آن را 6 مورد دانسته اند همانند آنچه از قواعد علامه نقل می شده است. بعضی آن را هفت مورد می دانند (که قائل آن مشخص نیست) و بعضی تا ده مورد هم رسانده اند همانند آنچه از صاحب دروس نقل می شود و در کلام صاحب جواهر سخن از مورد یازدهمی هم به میان آمده است.

در هر صورت آن پنج مورد عبارت است از مسجد شجرة، حجفة، میقات طائف که قرن المنازل نام دارد، یلملم که در جنوب است و میقات اهل یمن است و پنجم وادی عقیق است که در شرق است و مربوط به کسانی است که از نجد و مناطق شرقی شبه جزیره و یا عراق وارد مکه می شوند.

آنها که مورد ششم را هم اضافه می کنند دویرة الاهل را اضافه کرده اند یعنی کسانی که منزلشان ما وراء میقات است مثلا آنها که منزلشان در عسفان می باشد که مکانی است که از مسجد شجره و جحفه گذشته است که او می تواند از منزل خودش محرم شود.

اما آنها که مورد هفتم را اضافه کرده اند گفته اند که یکی از مواقیت خود مکه است که میقات حج تمتع می باشد.

اما آنها که ده مورد می دانند سه مورد دیگر را اضافه کرده اند که یکی فخ است که در سه فرسخی مکه است و اکنون در داخل مکه واقع شده است و قبرستان کهنه ای است که مربوط به شهدای فخ می باشد که از جمله آن شهدا، حسین بن علی بن الحسن بن الحسن (با چند واسطه) بن امیر المؤمنین است که دعبل هم در اشعارش به آن اشاره می کند و می گوید: و اخری بفخ نالها صلوات. (البته این بحث مطرح می شود که صبیان که طاقت سرما و گرما را ندارند آیا از خود فخ آنها را محرم می کنند یا اینکه از قبل محرم می شوند و فقط لباس احرام را در فخ بر تن ایشان می کنند و صاحب جواهر قائل به مورد دوم است و می گوید که آنها هم باید از مواقیت مشهوره محرم شوند و در آنجا تجرید لباس کنند.)

مورد نهم محاذاة المواقیت است و در مورد کسانی است که از میقات عبور نمی کند و منزلشان در محاذاة میقات است مثلا کسی است که منزلش در ده فرسخی مسجد شجره است و همانند مسجد شجره تا مکه چهارصد کیلومتر فاصله دارد (بعدا باید معیار محاذاة را بحث کنیم)

مورد دهم در مورد کسانی است که از محلی رد می شوند که نه میقات است نه محاذی میقات و به میقات هم نمی تواند برود. البته بعضی تصور می کنند که مواقیت به صورت دایره تمام اطراف کعبه را پوشانده است ولی این کلام صحیح نیست زیرا مواقیت بیشتر بخش شمالی و شرقی و جنوبی را شامل می شود ولی بخش غربی که جده است نه خودش میقات است و نه محاذی میقات (محاذی جحفه هم نیست زیرا حجفه تا مکه 200 کیلومتر فاصله دارد ولی جده در حدود 60 یا 70 کیلومتری مکه است.) حال کسی که از جده حرکت می کند باید در کجا محرم شود که در این مورد دو نظریه ارائه شده است یکی این است همانند میقات عمره ی مفرده به ادنی الحل بیاید و بعضی گفته اند که اقرب المواقیت به مکه را حساب کند (مثلا قرن المنازل در هشتاد کیلومتری مکه است) و او هم در مسیر خودش از همان فاصله محرم شود.

صاحب جواهر می گوید که اگر نظریه ی اخیر را دو تا حساب کنیم یازده مورد می شود.

البته باید بداینم که این اختلاف از باب نزاع لفظی است نه نزاع معنوی یعنی همه ی این موارد جزء میقات است ولی به اعتبارات متعدد آنها را مختلف بیان کرده اند و ان شاء الله آن را بیان خواهیم کرد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo