< فهرست دروس

درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم

89/02/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: راه های ثبوت میقات

بحث در مسئله ی سوم از مسائل تحریر است که در مورد طرق اثبات مواقیت است. امام در این مسئله به چهار طریق اشاره می کند.

1. علم به اینجا فلان جا میقات است.

2. اگر علم ندارد شیاعی که موجب اطمینان شود هم کافی است مثلا در منطقه مشهور است که فلان جا جحفه است.

3. سوم اینکه دو شاهد عادل خبر دهند که فلان جا میقات است و ما گفتیم که خبر واحد ثقه هم در موضوعات حجت است.

4. چهارم اینکه اهل خبره خبر دهند و در قول اهل خبره نه تعدد لازم است و نه عدالت. (البته اینکه قول اهل خبره باید موجب ظن شخصی شود و یا اینکه ظن نوعی باید حاصل شود دو قول است که در اصول هم مطرح شده است ولی معمولا می گویند که در امارات ظن نوعی کافی است و اگر غالب مردم از قول فلان فرد ظن پیدا کنند کافی است.)

دلیل این طرق را ذکر کردیم. در این مورد حدیث خاصی هم داریم که در باب 5 از ابواب مواقیت در حدیث اول ذکر شده است:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يُجْزِيكَ إِذَا لَمْ تَعْرِفِ الْعَقِيقَ أَنْ تَسْأَلَ النَّاسَ وَ الْأَعْرَابَ عَنْ ذَلِكَ.

این روایت صحیحه است.

گاهی سؤال از مردم به دلیل سؤال از اهل خبره است و گاه به دلیل شیاع است. اما اینکه امام فقط حکم عقیق را بیان کرده است برای این است که حکم عقیق گنگ تر بوده است زیرا بعضی از مناطق آن متروک بوده است و سه محل دارد که پیدا کردن آن چه بسا احتیاج به بررسی بیشتری داشت.

به هر حال غیر از آن ادله ی عامه این هم یک دلیل خاص شرعی معتبر است.

اما فرع دوم در کلام امام در مسئله ی سوم: این فرع عبارت است از اینکه اگر کسی از هیچ یک از این طرق اربعة نتواند میقات را پیدا کند چه باید کند (مثلا محل خلوت است و کسی که مکان را بلد باشد در آنجا حضور ندارد) امام در این مسئله می فرماید: فلو أراد الاحرام من المسلخ مثلا و لم يثبت كون المحل الكذائي ذلك لا بد من التأخير حتى يتيقن الدخول في الميقات.

نظر امام این است که باید آنقدر احرام به تاخیر بیندازد تا مطمئن شود که قبل از میقات محرم نشده است و به عبارت دیگر مطمئن شود که بالاخره یا در خود میقات است و یا از میقات گذشته است.

در مقابل این نظر امام فتوای عروة و دیگر افراد وجود دارد که می گویند باید از اولین مرحله محرم شوند و یا در تمام طول طریق از اولین جایی که احتمال می دهد محرم شود و لبیک بگوید تا آخرین محلی که احتمال می دهد. (البته امروزه این مسئله در مورد خود میقات محل ابتلا نیست زیرا مکان میقات کاملا معلوم است. بله در محاذات میقات این مسئله کاربرد دارد و امام این مسئله را هم در اینجا مطرح کرده است و هم در محاذات و بهتر بود که فقط در خود محاذات میقات مطرح می شدو علماء هم این بحث را در محاذات میقات مطرح کرده اند.)

اقوال علماء:

مرحوم نراقی در مستند ج 11 ص 189 می فرماید: و من لم یکن له سبیلا الی الظن ایضا یحرم من اول موضع یحتمل المحاذاة و یجدد النیة الی آخر موضع کذلک و لا حرج علیه. (این کار مشکلی ندارد)

در اینجا اشکال مقدری وجود دارد و آن اینکه قبل از میقات حرام است کسی محرم شود کما اینکه عبور از میقات هم بدون میقات حرام است. در اینجا محقق نراقی جواب این اشکال مقدر را می دهد و می گوید: و منع تقدیم الاحرام علی المیقات انما هو لا فیما کان بینة الاحتیاط. (یعنی این حکم مال جائی است که احرام به نیت احتیاط نباشد و الا اشکالی ندارد)

مرحوم حکیم در مستمسک در ج 11 ص 279 در باب محاذاة بعد از بیان قول صاحب عروة می گوید: و الا (یعنی اگر علم به محاذات پیدا نکند) فالظن الحاصل من قول اهل الخبرة کما عن المبسوط و الجامع و التحریر و المنتهی و التذکرة و الدروس.

در هر حال بحث ما در شک است چه در میقات باشد و چه در محاذات. در این مورد قد یتصور که باید آخرین محلی را که یقین داریم یا محاذات و یا میقات است و یا بعد از آن در آنجا محرم شویم و دلیل این حکم دو چیز است:

دلیل اول: دوران امر بین اقل و اکثر است و قائل به برائت می شویم یعنی اینجا می دانم ذمه ام به احرام مشغول است و در ما قبل آن شک دارم از این رو لازم نیست در اولین جای شک محرم شوم و در آن برائت جاری می کنم. (این اصل حکمی است یعنی وظیفه ات وجوب احرام نیست تا جائی که مطمئن شوی.)

دلیل دوم: استصحاب عدم میقات است. (این اصل موضوعی است زیرا می گوید هنوز موضوع میقات و محاذات آن نرسیده است.)

البته باید توجه داشت که اصل موضوعی بر حکمی مقدم است زیرا ابتدا باید موضوع محقق شود تا حکم بر آن بار شود ولی در جائی که هر دو یک مطلب را اثبات کند می گوئیم که با هم منافات ندارند مثل ما نحن فیه.

اگر کسی به 50 کیلومتری مکه برسد مطمئن می شود که یا به محاذات رسیده است و یا از آن رد شده است و ممکن است شک در محاذات از 70 کیلومتری شروع شود.

قول دیگر این است که در ما نحن فیه باید احتیاط کرد زیرا فرد اشتغال یقینی دارد که حتما از میقات و یا از محاذات محرم شود و ما نمی دانیم که میقات از کجا می شود از این رو باید از اول محل شک محرم شویم و لبیک بگوئیم و همچنان آن را ادامه دهیم تا جائی که مطمئن شویم از میقات یا محاذات آن خارج شده ایم.

مثلا می گوئیم که به هنگام وضو گرفتن باید کمی بالاتر از آرنج را بشوئیم تا یقین پیدا کنیم که مقدار واجب شسته شده است و به آن مقدمه ی علمیة می گویند. همینطور است بحث احرام از اولین محل شک تا یقین کنیم که احرام ما در میقات یا محاذات آن واقع شده است. اصل برائت در جائی است که در اصل تکلیف شک داشته باشیم ولی در ما نحن فیه یقین داریم که تکلیفی به نام احرم من المیقات وجود دارد از این رو برائت در اینجا جاری نیست و فقط احتیاط جاری می شود.

بله در اینجا اشکال صاحب مستند وجود دارد و آن این است که امر در ما نحن فیه دائر بین دو حرام است یکی این است که حرام است قبل از میقات محرم شوند و دیگر اینکه حرام است از میقات بدون احرام بگذرند. تنها جوابی که دارد همان کلام مرحوم مستند است و آن این است که ادله ای که می گوید حرام است قبل از میقات محرم شوید شامل احتیاط نمی شود بلکه موردی را می گیرد که فرد قصد جدی کند که قبل از میقات محرم شود. مثلا نماز به سوی غیر قبله حرام است ولی در جایی که قبله را نمی داند و باید به چهار طرف نماز بخواند چون از باب احتیاط است اشکالی ندارد. در ما نحن فیه هم می گوئیم که از باب اطراف علم اجمالی بودن احتیاط در آن اشکال ندارد.

بقی هنا نکتة: استصحاب عدم میقات یک اشکال روشن دارد و آن این است که اصل مثبت است زیرا وقتی گفتیم تا فلان جا میقات نیست لازمه ی عقلی اش آن است که پس فلان جا میقات است. زیرا باید ثابت کنید که فلان جا میقات است تا بتوانید در آن محرم شوید و از آنجا که بعد از میقات هم نمی توان محرم شد از این رو باید با استصحاب ثابت کنید که آن مکان خاص میقات است و این هم مثبت است و نمی شود به آن عمل کرد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo