< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

89/09/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ملاک بودن نیت قلبی و حکم کسی که در اثناء عمل احتمال نیت خلاف دهده

     بحث در مباحث نیت احرام است که به مسئله ی ششم رسیدیم که سه فرع داشت و فرع اول آن را در جلسه ی قبل بیان کردیم.

     مباحث نیت تقریبا در تمام ابواب عبادات یکی است و مطالبی که در این بحث بیان می شود در بسیاری از موارد دیگر هم قابل جریان است که از جمله فرع دوم این مسئله است.

     امام در این فرع می فرماید: لو نوى غيره و لو نوى نوعا و نطق بغيره كان المدار على ما نوى

     امام در این فرع می فرماید که اگر فرد نوعی از عمل را نیت کند ولی اشتباها هنگام تلفظ به نیت، غیر آن را تلفظ کند، معیار همان است که نیت کرده است.

اقوال علماء:

     صاحب عروة این فرع را در مسئله ی نهم بیان کرده است. علماء پیشین هم این مسئله را متذکر شده اند. بعضی ادعای عدم خلاف کردند و بعضی این مسئله را مسلم فرض کرده اند و مخالفی را ذکر نکرده اند از جمله صاحب جواهر در ج 18 ص 205 می فرماید: و لو نوى نوعا و نطق بغيره عمدا أو سهوا عمل على نيته بلا خلاف بل و لا اشكال ضرورة كون المدار في الأعمال على النيات

     صاحب جواهر صورت عمد را هم ذکر کرده است و حال آنکه ظاهر کلام امام در سهو می باشد. تصویر صورت عمد این است که شاید فرد به دلیل تقیه و یا شوخی با دوستانش غیر آنی را که نیت کرده است را تلفظ می کند که باز هم اشکال ندارد.

     مرحوم نراقی در مستند ج 11 ص 282 و صاحب ریاض در ج 6 ص 236 و کشف اللثام در ج 5 ص 255 همه ادعای اجماع نکردند ولی این مسئله را از مسلمات فرض کرده اند و ادعای خلاف هم نقل نکرده اند.

دلیل مسئلة:

     این مسئله نسبة واضح است ولی علماء دو دلیل برای آن ذکر کرده اند.

دلیل اول: این دلیل شبیه عقلی است و گفته اند که النیة امر قلبی و لیس للفظ دخالة فیه. یعنی نیت امری است قلبی و لفظی که بدون قصد است در آن دخالتی ندارد گاه از این گونه تلفظ ها به فلتات لسان تعبیر می کنند که چیزهایی است که بر زبان جاری می شود و مطابق نیت قلبی انسان نیست.

     ما اضافه بر این دو دلیل به عنوان شاهد ذکر می کنیم: (لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ في‌ أَيْمانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ) (بقره / 225) (لا يُؤاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ في‌ أَيْمانِكُمْ وَ لكِنْ يُؤاخِذُكُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الْأَيْمان‌) (مائده / 89)

     یعنی لازم نیست به قسمی که لغو است عمل شود که اگر عمل نشود کفاره به گردنتان بیفتد. لغو به معنای کلام بدون قصد است و شاهد آن ذیل آیه است که به قرینه ی آن متوجه می شویم لغو در قسم چیزی است که در آن نیت قلبی نباشد.

     البته باید به این نکته توجه شود که ما گاه در مقام ثبوت بحث می کنیم و گاه در مقام اثبات و همچنین یک دادگاه ظاهری داریم و یک دادگاه الهی اگر کسی در دادگاه ظاهری قسمی بخورد. قاضی مامور است که بر اساس آن حکم کند و پیامبر هم با آن مقام بلندش فرمود: (انما اقضی بینکم بالبینات و الایمان) همه ی اینها بر اساس دادگاه ظاهری و مقام اثبات است ولی قضاوت کردن بر اساس آنچه در نیت است در دادگاه خداوند بررسی می شود.

دلیل دوم: دلالت روایات

     در روایاتی همین سؤال از ائمه شده است که ما نوعی از حج را قصد داشتیم ولی هنگام تلفظ به چیزی دیگری سخن گفتیم.

     باب 22 از ابواب احرام (ج 9 وسائل)

     ر 8: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَحْرَمَ قَبْلَ التَّرْوِيَةِ فَأَرَادَ الْإِحْرَامَ بِالْحَجِّ يَوْمَ التَّرْوِيَةِ فَأَخْطَأَ فَذَكَرَ الْعُمْرَةَ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ فَلْيَعْتَدَّ الْإِحْرَامَ بِالْحَجِّ این حدیث از قرب الاسناد است و سند آن خالی از اشکال نمی باشد.

     در روز ترویه به طرف عرفات می روند و باید نیت حج کنند و فرد اشتباها نیت عمره را به زبان آورد که حضرت می فرماید به همان نیت باطنی که احرام به حج بوده است اهمیت بدهد.

     ر 7: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ فِي قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ قُلْتُ لَهُ كَيْفَ تَصْنَعُ بِالْحَجِّ فَقَالَ أَمَّا نَحْنُ فَنَخْرُجُ فِي وَقْتٍ ضَيِّقٍ تَذْهَبُ فِيهِ الْأَيَّامُ (ما در زمان ضیقی که ایامی از اول ذی حجه گذشته است به حج می رویم) فَأُفْرِدُ لَهُ الْحَجَّ (و حج افراد را نیت می کنیم) قَالَ قُلْتُ ا رَأَيْتَ إِنْ أَرَادَ الْمُتْعَةَ كَيْفَ يَصْنَعُ (اگر کسی قصد متعه داشته باشد چه کند) قَالَ يَنْوِي الْمُتْعَةَ وَ يُحْرِمُ بِالْحَجِّ (ظاهر این عبارت این است که فرد در مقام تقیه است که امام می فرماید یعنی متعه را نیت کند ولی با زبان بگوید که به حج محرم می شوم.) این حدیث نیز از قرب الاسناد است.

     ر 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى‌ عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ مُتَمَتِّعٍ كَيْفَ يَصْنَعُ قَالَ يَنْوِي الْعُمْرَةَ وَ يُحْرِمُ بِالْحَجِّ این روایت صحیحه است.

     مضمون این روایت هم همانند روایت قبلی است که ظاهرا در مورد بیان مقام تقیه است. زیرا عامه افراد را در درجه ی اول قرار می دهند و بعد از آن تمتع و بعد حج قران را قرار می دهند و از این رو می دانستند کسانی که به حج تمتع مقید هستند آنها شیعه می باشند و این امر چه بسا برای شیعیان مشکل ساز بود.

     فرع سوم از مسئله ی ششم: و لو كان في أثناء نوع و شك في أنه نواه أو نوى غيره بنى على أنه نواه.

     این فرد در مورد کسی است که فرد مشغول به جا آورد عملی باشد (مثلا در حال انجام حج تمتع باشد) و در حین عمل شک کند که آیا همین نوع را نیت کرده است یا نوع دیگری را باید بنا را بر این بگذارد که همین عمل را نیت کرده است. (مانند اینکه کسی مشغول نماز ظهر است و نمی داند ظهر را نیت کرده است یا عصر را باید بگوید که محل نیت گذشته است و ان شاء الله همین ظهر را نیت کرده ام)

     صاحب عروة این مسئله را در مسئله ی دهم ذکر کرده است.

آیة الله خوئی در این حکم به قاعده ی تجاوز استدلال می کند و می گوید که محل نیت گذشته است و الان چون فرد خود را در حال امتثال و انجام حج تمتع می بینید و محل نیت هم گذشته است باید بگوید که کل ما کان من عملک و جاوزت عنه فهو صحیح و حکم به صحت عمل نماید.

نقول: نه فتوای تحریر وصاحب عروة صحیح است و نه استدلال آیة الله خویی زیرا قاعده ی تجاوز در جایی است که اصل عمل شروع شده باشد و ما در ادامه شک می کنیم و الا اگر اصل عمل مشکوک باشد و اساسا ندانیم عمل شروع شده است یا نه چگونه می توانیم قاعده ی تجاوز را جاری نماییم؟ در ما نحن فیه نیز وقتی احتمال می دهم که اشتباها حج افراد را کرده باشد که در نتیجه اصل عمل باطل باشد دیگر نمی توانم قاعده ی تجاوز را جاری نمایم. از این رو در این صورت باید برگشت و از اول نیت کرد و در میقات محرم شد.

بله می توان گفت که ظاهر الحال می تواند کافی باشد ولی به عقیده ی ما ظاهر الحال اگر باعث اطمینان شود ما به سبب وجود اطمینان به آن عمل می کنیم و الا نه. ظاهر الحال جزء حجج شرعیه نیست مگر اینکه موجب اطمینان شود به این شکل که فرد مطمئن شود که الان که مشغول حج تمتع هست از اول هم همین را نیت داشته است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo