< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

89/10/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: صورت تلبیه

بحث در واجبات احرام است و گفتیم که دومین واجب، گفتن لبیک است. در جلسه ی قبل به این مسئله رسیدیم که صورت لبیک به چه شکلی است.

امام رحمه الله در بیان این واجب می فرماید: الثاني من الواجبات التلبيات الأربع و صورتها على الأصح أن يقول: "لبيك اللهم لبيت لبيك لا شريك لك لبيك" فلو اكتفى بذلك كان محرما و صح إحرامه و الأحوط الأولى (یعنی بنابر احتیاط مستحب) أن يقول عقيب ما تقدم: "إن الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك" و أحوط منه أن يقول بعد ذلك: "لبيت اللهم لبيك لبيك إن الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك".

در جلسه ی قبل اقوالی چهارگانه و روایاتی که بر آن دلالت داشت را بررسی کردیم. امروز همین اقوال را به شکلی دیگر و مطابق کلام امام در تحریر پی گیری می کنیم. امام در تحریر به سه قول اشاره کرده است و ما علاوه بر آن اقوال، صورت چهارمی را هم به آن اضافه می کنیم.

صورت اول: همان است که بسیاری از علماء از جمله صاحب جواهر، صاحب شرایع، محقق و عده ای از متاخرین و خود امام انتخاب کرده است که همان چهار لبیک مشهور است.

عمده دلیل این قول صحیحه ی معاویة بن عمار است که آن را ذکر کردیم.

صورت دوم: را امام ذکر نکرده است و آن این است که علاوه آنچه در صورت اول ذکر می شود این عبارت هم اضافه شود: (ان الحمد و النعمة لک و الملک لا شریک لک) این قول هم چهار لبیک بیشتر ندارد. این صورت در روایاتی ذکر شده است.

صورت سوم: همان است که امام در تحریر در اولین احوط به آن اشاره کرده است و آن همان قول دوم است به اضافه ی لبیکی در آخر آن (لا شریک لک لبیک)

روایات این قول را هم ذکر کردیم.

صورت چهارم: امام این قول را در احوط دوم آنجا که فرمود و احوط منه آن را ذکر کرده است و آن این است که بعد از آن پنج لبیک بگوید: (لبيک اللهم لبيك لبيك إن الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك)

البته در برخی از نسخ تحریر یک لبیک کمتر ذکر شده است به این صورت: (لبیک اللهم لبیک ان الحمد...) که ظاهرا در این نسخ اشتباهی رخ داده است زیرا در قول قدما چهار لبیک وجود دارد.

این قول در واقع ترکیب بین دو قول است. یکی همان قول سوم است که پنج تکبیر داشت و یکی قولی است که جمعی از قدماء انتخاب کرده اند و ضمیمه ی آن دو با هم این صورت چهارم را تشکیل می دهد.

صاحب جواهر این قول را به عنوان قول سوم از جماعتی از قدما ذکر کرده است و صورت آن چنین است: (لبیک اللهم لبیک، لبیک ان الحمد و النعمة لک و المک لا شریک لک لبیک)

بنابراین امام این قول قدما را تحت عنوان احتیاط مستحب به تلبیة قبلی ضمیمه کرده است.

از عجائب این است که هیچ روایتی بر این قول که از قدماء نقل شده است دلالت ندارد و صاحب جواهر می فرماید: لم اظفر له بخبر کما اعترف به غیر واحد لا من الصحیح و لا من غیره فی الکتب الاربعة و لا فی غیرها.

نتیجه اش این می شود که اگر کسی بخواهد احتیاط کند بین همه ی این اقوال جمع کند و همه ی این تکبیرها را جمع کند به این شکل که ابتدا بگوید "لبيك اللهم لبيت لبيك لا شريك لك لبيك"

بعد دوباره بعد از لبیک اول بگوید: إن الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك.

و هکذا لبیک سوم که یک لبیک دیگر بعد از عبارت دوم اضافه تر دارد. بعد قول قدماء را هم بگوید که عبارت است از: لبيک اللهم لبيك لبيك إن الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك لبيك.

نتیجه و جمع بندی: واضح است که جمع بین این روایات مختلف به این شکل است که بگوئیم چهار لبیکی که در قول اول ذکر شده است یقینا واجب است و ما بقی آن همه مستحب می باشد. زیرا در صحیحه ی معاویة بن عمار صریحا آمده بود که فقط آن چهار لبیک اول واجب است و ما بقی مستحب و مطابق احتیاط. روایات متعددی هم داشتیم که همه می گفت که تلبیات اربعه واجب است و حتی عبارت (إن الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك.) هم واجب نیست.

در بعضی از روایات هم لبیک های بسیاری ذکر شده است مثلا و در روایتی از معاویة بن عمار بیش از سی لبیک ذکر کرده است که همه مستحب است.

بقی هنا امران:

الامر الاول: عامه همان چهار لبیک اول را با (إن الحمد و النعمة لك و الملك لا شريك لك.) ما هو وقتی محرم می شویم اولین باری که واجب است هر چه می خواهیم احتیاط کنیم اشکال ندارد ولی بعد که لبیک ها را تکرار می کنیم مناسب نیست تکبیرهای پنجم و ششم و غیره را تکرار کنیم زیرا ممکن است مورد اتهام بدعت و امثال آن قرار گیریم.

الامر الثانی: هنگام گفتن ان الحمد آیا باید ان را به کسر الف بخوانیم یا با فتح. اگر با کسر بخوانیم این جمله استینافیه می شود و اگر با فتح بخوانیم احتیاج به تقدیر دارد که ممکن است لان الحمد باشد یعنی لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک زیرا ان الحمد... یعنی اینکه دعوت خدا را اجابت کردم این است که حمد و غیره از آن اوست.

واضح است که هنگامی که امر دائر بین تقدیر و عدم تقدیر می شود، عدم تقدیر اولی است از این رو (ان) را به کسر می خوانیم کما اینکه همه حتی عامه این گونه تلفظ می کنند.

نکته ی دیگر این است که عرب ها فتحه را به صورتی که بعضی از ما می گویند نمی گویند. ما لبیک را به فتح باء می گوئیم ولی عرب ها که این را تلفظ می کنند چیزی بین فتحه و کسره می گویند.

از این رو لازم نیست خیلی به مردم اصرار کنیم که فتحه را شفاف بگویند زیرا این فتحه عجمی است نه عربی. حتی در (مالک یوم الدین) هنگام گفتن یوم هم لازم نیست که فتحه ی یاء را به شکل کاملا شفاف بگویند.

مسألة 8 - (فرع اول:) يجب الاتيان بها على الوجه الصحيح بمراعاة أداء الكلمات على القواعد العربية فلا يجزي الملحون (یعنی غلط گفتن کافی نیست) مع التمكن من الصحيح و لو بالتلقين أو التصحيح (یعنی غلط می گوید و بعد تصحیح می کند) (فرع دوم:) و مع عدم تمكنه فالأحوط الجمع بين إتيانها بأي نحو أمكنه و ترجمتها بلغته و الأولى الاستنابة مع ذلك و لا تصح الترجمة مع التمكن من الأصل (یعنی اگر می توانند عربی بخوانند هرگز نباید ترجمه اش را بخوانند) (فرع سوم) و الأخرس يشير إليها بإصبعه مع تحريك لسانه (و زبانش را هم تکان می دهد) و الأولى الاستنابة مع ذلك (فرع چهارم) و يلبى عن الصبي غير المميز.

امام در این مسئله چهار حکم را مطرح کرده است و ان شاء الله فردا به شرح این احکام خواهیم پرداخت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo