< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

89/12/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حرمت صید در حال احرام

 بحث در مورد محرمات و تروک احرام است و دیروز عدد آنها را طبق نظر فقها و دلیل اختلاف در بیان عدد را بیان کردیم.

 اما اولین مورد از موارد بیست و چهار گانه ای که امام قدس سره بیان می کند:

القول في تروك الاحرام والمحرمات منه أمور : الأول صيد البر اصطيادا (صرف صید کردن حرام است) و أكلا و لو صاده محل و إشارة (فرد محرم به محل اشاره می کند که آنجا بزی کوهی است آن را شکار کن) و دلالة (محرم به محل می گوید در این محله صید های خوبی است برو و شکار کن) و إغلاقا (فقط صید را می بندد) و ذبحا (فرد دیگر صید کرده است و محرم آن را ذبح می کند) و فرخا و بيضة (صید نمی کند ولی جوجه و یا تخم های حیوان را بر می دارد تا استفاده کند) فلو ذبحه كان ميتة (میته و نجس می باشد) على المشهور و هو أحوط و الطيور حتى الجراد بحكم الصيد البري و الأحوط ترك قتل الزنبور و النحل (زنبور در عربی همان زنبور درشت قرمز است و نحل همان زنبور عسل می باشد) إن لم يقصد إيذاءه و في الصيد أحكام كثيرة تركناها لعدم الابتلاء بها

 البته همان طور که امام در ذیل این مسئله می فرماید: مسائل صید بسیار است ولی چون بسیاری از آنها محل ابتلا نیست دیگر آنها را متذکر نمی شویم.

 حق نیز همین است زیرا الان در آن منطقه که جمعیت بسیاری وجود دارد دیگر صیدی به وفور یافت نمی شود تنها چیزی که در آنها زیاد دیده می شود میمون است.

 بحث دیگر هم این است که علاوه بر حلال گوشت حتی صید حیوان حرام گوشت نیز حرام می باشد.

 به هر حال امام ده مورد را در رابطه با حرمت صید بر مطرح کرده است و به عبارت دیگر امام قدس سره ده فرع را در این مسئله مطرح کرده اند.

 تعجب این است که در باب نساء لمس به شهوت، نگاه با شهوت، مواقعه و اجرای عقد ازدواج همه را جداگانه جزء محرمات می شمرند ولی در باب صید همه را یکی ذکر می کنند.

اقوال در مسئله:

 در این مسئله مکررا ادعای اجماع شده است.

 صاحب مدارک در ج 7 ص 303 می فرماید: المحرمات عشرون شيئا: مصيد البر اصطيادا أو أكلا و لو صاده محل و إشارة و دلالة و إغلاقا و ذبحا. هذا الحكم مجمع عليه بين الأصحاب بل قال في المنتهى: إنه قول كل من يحفظ عنه العلم

 بعضی از علما از صید بر به مصید که همان صید شده است تعبیر می کنند همان طور که در قرآن صید به صید شده اطلاق شده است.

 البته اصل حرمت صید محل اتفاق است ولی در فروعات آن اختلاف وجود دارد شاهد آن این است که شیخ در خلاف در ج 2 ص 403 می فرماید: قال الشافعی: و ما اصطاده غيره و لا أثر له فيه (محرم در صید آن دخالتی نداشته باشد) و لا صيد لأجله (و به خاطر محرم هم کسی آن را صید نکرده باشد.) فمباح له أكله.

 فاضل اصفهانی در ج 5 ص 324 می فرماید: و يحرم الصيد اصطيادا بإجماع المسلمين و أكلا خلافا للثوري و إسحاق. و لا دلالة و لا إعانة خلافا لأبي حنيفة و الشافعي و إشارة لصائده إليه محلا كان الصائد أو محرما و دلالة له عليه بلفظ و كتابة و غيرهما (مانند اشارات شخصی که لال است) و إغلاقا الباب عليه حتى يموت كل ذلك بالنصوص و الاجماع

 صاحب جواهر در ج 18 ص 286 بعد از آنی که کلامی شبیه کلام صاحب مدارک دارد می فرماید: بلا خلاف اجده فی شیء من ذلک بیننا بل الاجماع بقسمیه علیه.

دلیل مسئلة:

دلیل اول: اجماع

 اگر گفته شود که اجماع مدرکی است و بی اثر می باشد می گوییم حرمت صید نه تنها اجماعی است بلکه حتی می توان گفت جزء ضرورت مذهب است.

دلیل دوم: آیات قرآن مجید

 در قرآن سه آیه وجود دارد که هر سه در سوره ی مائده آمده است (آیات 94، 95 و 96) که علماء معمولا ساده از کنار آن گذشته اند و حال آنکه باید این آیات به درستی تفسیر شود.

 شان نزول این آیات مربوط به سفر حدیبیه است که مسلمانان در مسجد شجره محرم شدند و برای انجام اعمال به طرف مکه آمدند ولی وقتی به حدیبیه رسیدند کفار جلوی آنها را گرفتند و بعد صلحی واقع شد و پیمانی منعقد شد که مطابق آن مسلمانان سال بعد بتوانند طبق شرایطی به زیارت خانه ی خدا بیایند. به هر حال هرچند مسلمانان در آن سال موفق به زیارت ندشتند ولی محرم شده و متلزم به رعایت تروک احرام بودند.

 و اما آیات مزبور چنین است: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَيَبْلُوَنَّكُمُ اللَّهُ بِشَيْ‌ءٍ مِنَ الصَّيْدِ تَنالُهُ أَيْدِيكُمْ وَ رِماحُكُمْ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَخافُهُ بِالْغَيْبِ فَمَنِ اعْتَدى‌ بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْكُمْ مُتَعَمِّداً فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ هَدْياً بالِغَ الْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّارَةٌ طَعامُ مَساكِينَ أَوْ عَدْلُ ذلِكَ صِياماً لِيَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ عَفَا اللَّهُ عَمَّا سَلَفَ وَ مَنْ عادَ فَيَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ وَ اللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقامٍ أُحِلَّ لَكُمْ صَيْدُ الْبَحْرِ وَ طَعامُهُ مَتاعاً لَكُمْ وَ لِلسَّيَّارَةِ وَ حُرِّمَ عَلَيْكُمْ صَيْدُ الْبَرِّ ما دُمْتُمْ حُرُماً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ‌)

 گفته شده است که حیوانات به حدی به آنها نزدیک می شدند که با دست می توانستند آنها را بگیرند و یا با نیزه آنها را شکار کنند. قرآن این کار را نوعی امتحان برای آنها شمرده است به این گونه که شما ها که به گوشت دسترسی زیادی نداشتید این گوشت های لذیذ را نزدیک خود ببینید ولی دست به آنها دراز نکنید.

 مراد از عبارت (لیعلم الله من یخافه بالغیب) این نیست که نعوذ بالله خدا نمی داند و با این کار می خواهد شما را بشناسد بلکه معنایش این است که خداوند می خواهد باطن شما را ظاهر کند که چه کسی خدا ترس است و چه کسی نیست.

 به هر حال به آیه ی اول استدلال نکرده اند و فقط به دو آیه ی دیگر تمسک کرده اند و حال آنکه آیه ی اول هم دلالت دارد زیرا صید در غیر حال احرام حرام نیست و این آیه مربوط به حال احرام است و با لحن شدیدی می گوید: (مَنِ اعْتَدى‌ بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ)

 البته باید به این نکته هم توجه کنیم که در اینجا صید به معنای مصید است که همان حیوان صید شده می باشد زیرا آنی که (تناله ایدیکم و رماحکم) به آن متعلق می شود حیوان صید شده است نه فعل صید کردن. همچین تعبیر به (شیء من الصید) نشان می دهد که مراد مصید است.

 در آیه ی بعد نیز می خوانیم: (لا تَقْتُلُوا الصَّيْدَ وَ أَنْتُمْ حُرُمٌ) در اینجا هم صید به معنای مصید است زیرا قتل فعل صید معنا ندارد. به هر حال در این آیه آمده است که اگر کسی صیدی انجام داد باید معادل آن را کفاره دهد.

 (یحکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْكُمْ) یعنی دو نفر اهل خبره بگویند که معادل این صید یک گوسفند است یا یک شتر و یا چیز دیگر.

 (هَدْياً بالِغَ الْكَعْبَةِ) یعنی باید این کفاره را در مکه ذبح کنید بعد می گوید: (أَوْ كَفَّارَةٌ طَعامُ مَساكِينَ) یعنی به اندازه ی معادل آن مسکین را اطعام کند. این بدین معنا نیست که اگر یک حیوان را صید کرد فقط یک نفر را اطعام کند بلکه مراد این است که به اندازه ی قیمت مصید باید مسکین را اطعام کند. همچنین در مورد (او عدل ذلک صیاما) همین مطلب صادق است یعنی اگر شصت مسکین را می تواند سیر کند باید معادل شصت روز روزه بگیرد. در آخر این آیه که خداوند می فرماید: (لِيَذُوقَ وَبالَ أَمْرِهِ) علامت حرمت صید است.

 ان شاء الله آیه ی سوم را فردا بحث می کنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo