< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

90/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مواقعة النساء قبل از مشعر و بعد از آن

 بحث در دومین تروک احرام است که ترک مجامعة النساء می باشد. امام در مسئله ی دوم به چهار صورت اشاره می کند:

 اول اینکه این عمل، قبل از وقوف به عرفات باشد. در این صورت پنج حکم بر آن بار می شود. هم باید حج را تمام کند، هم حجش فاسد است، سال بعد هم باید حج دیگری انجام دهد، کفاره باید بدهد و زوج و زوجه باید از هم جدا شوند.

 صورت دوم این است که بعد از وقوف به عرفات و قبل از وقوف به مشعر باشد. این صورت هم مانند صورت اولی است.

ادله ی صورت ثانیة: در جلسه ی قبل اقوال علماء را خواندیم و اینک به سراغ روایات می رویم. این روایات به دو گونه است گاه به صورت عموم است (و به اطلاق و عموم، مورد ما نحن فیه را شامل می شود) و گاه علی الخصوص همین مورد را شامل می شود.اما روایات مطلقه که اصل انجام این عمل در حج را متذکر می شود.

 وسائل ج 9 باب 3 از کفارات استمتاع

 ح 2: عَنْهُ (محمد بن الحسین) عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ مُحْرِمٍ وَقَعَ عَلَى أَهْلِهِ فَقَالَ إِنْ كَانَ جَاهِلًا فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ جَاهِلًا فَإِنَّ عَلَيْهِ أَنْ يَسُوقَ بَدَنَةً وَ يُفَرَّقُ بَيْنَهُمَا حَتَّى يَقْضِيَا الْمَنَاسِكَ وَ يَرْجِعَا إِلَى الْمَكَانِ الَّذِي أَصَابَا فِيهِ مَا أَصَابَا وَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ. این روایت صحیحه است.

 در این روایت همه ی احکام خمسه مطرح شده است بدین ترتیب که از عبارت (حَتَّى يَقْضِيَا الْمَنَاسِكَ) استفاده می شود که عمل حج را باید تکمیل کنند. کفاره و تفریق هم در این روایت ذکر شده است و عبارت (عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ) هم دلالت بر فساد حج دارد و هم لزوم اتیان در سال بعد.

 ح 3: عَنْهُ (محمد بن الحسین) عَنْ أَبِي الْحَسَنِ النَّخَعِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ مُحْرِمٍ وَقَعَ عَلَى أَهْلِهِ قَالَ عَلَيْهِ بَدَنَةٌ قَالَ فَقَالَ لَهُ زُرَارَةُ قَدْ سَأَلْتُهُ ع عَنِ الَّذِي سَأَلْتَهُ عَنْهُ فَقَالَ لِي عَلَيْهِ بَدَنَةٌ قُلْتُ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ غَيْرُ هَذَا؟ قَالَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ این روایت هم مطلق است.

 ح 9: َ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ مُحْرِمٍ غَشِيَ امْرَأَتَهُ وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ... قَالَ جَاهِلَيْنِ أَوْ عَالِمَيْنِ قُلْتُ أَجِبْنِي فِي الْوَجْهَيْنِ جَمِيعاً قَالَ إِنْ كَانَا جَاهِلَيْنِ اسْتَغْفَرَا رَبَّهُمَا وَ مَضَيَا عَلَى حَجِّهِمَا وَ لَيْسَ عَلَيْهِمَا شَيْ‌ءٌ وَ إِنْ كَانَا عَالِمَيْنِ فُرِّقَ بَيْنَهُمَا مِنَ الْمَكَانِ الَّذِي أَحْدَثَا فِيهِ وَ عَلَيْهِمَا بَدَنَةٌ وَ عَلَيْهِمَا الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ...

 این روایت هم مطلق است.

 ح 12: عَنْهُ (علی بن ابراهیم) عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ وَقَعَ عَلَى امْرَأَتِهِ وَ هُوَ مُحْرِمٌ قَالَ إِنْ كَانَ جَاهِلًا فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ جَاهِلًا فَعَلَيْهِ سَوْقُ بَدَنَةٍ وَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا انْتَهَى إِلَى الْمَكَانِ الَّذِي وَقَعَ بِهَا فُرِّقَ مَحْمِلَاهُمَا فَلَمْ يَجْتَمِعَا فِي خِبَاءٍ وَاحِدٍ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَعَهُمَا غَيْرُهُمَا حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ

 این روایت صحیح است. در این روایت هم حکم به صورت مطلق ذکر شده است.

اما روایات خاصه:

 وسائل ج 9 باب 3 از کفارات استمتاع

 ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا وَقَعَ الرَّجُلُ بِامْرَأَتِهِ دُونَ مُزْدَلِفَةَ أَوْ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَ مُزْدَلِفَةَ فَعَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ این روایت خاص است و خصوص مزدلفه که مشعر است را بیان می کند. در این روایت دو حکم بیان شده است زیرا وجوب حج در سال بعد دلالت بر فساد حج امسا دارد.

 ح 10: عَنْهُ (علی بن ابراهیم) عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا وَاقَعَ الْمُحْرِمُ امْرَأَتَهُ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَ الْمُزْدَلِفَةَ فَعَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ ظاهرا این حدیث همان حدیث اول است.

اما صورت سوم: انجام مواقعه بعد از مشعر و قبل از طواف نساء. (یعنی در مدتی که در منی است و بعد ازمراجعه از منی و هنگام طواف زیارت و هنگام سعی)

 این صورت فقط یک حکم دارد که عبارت است از کفاره که فرد باید شتری را ذبح کند. امام قدس سره در این فرع می فرماید: و لو كان ذلك بعد الوقوف بالمشعر فان كان قبل تجاوز النصف من طواف النساء صحّ حجه و عليه الكفارة.

 باید توجه داشت که حج دو رکن عمده دارد که عبارت است از عرفه و مشعر. اگر کسی قبل از کامل شدن این دو رکن مرتکب نزدیکی شود، رکن حج خراب می شود ولی اگر این دو رکن انجام شود و بعدش خلافی واقع شود دیگر حج خراب نمی شود.

اقوال علماء:

 صاحب حدائق در ج 15 ص 375 می فرماید: لو جامع بعد الوقوف بالمشعر و قبل طواف النساء‌ كان حجه صحيحا، و عليه بدنة. و هو مجمع عليه كما حكاه في المنتهى.

 شیخ در خلاف ج 2 ص 363 می فرماید: و ان وطأ بعد الوقوف بالمشعر قبل التحلل لزمه بدنة، و لم يفسد حجه... و ما بعد الوقوف بالمشعر نخرجه (از حکم بطلان حج خارجش می کنیم) بدليل إجماع الفرقة.

 صاحب جواهر در ج 20 ص 363 می فرماید: و لو جامع عالما عامدا بعد الوقوف بالمشعر و لو قبل از یطوف طواف النساء او طاف منه ثلاثا فما دون کان حجه صحیحا و علیه بدنه لا غیر بلا خلاف اجده فی الاول. (یعنی قبل از سه شوط) بل الاجماع علیه بقسمیه.

دلیل مسئلة (بعد از اجماع):

دلالت اصل: اصل برائت

 شک داریم انجام این عمل بعد از مشعر موجب فساد حج است یا نه، در نتیجه برائت جاری می کنیم. زیرا در اصول گفتیم که در شک در جزئیت، شرطیت و مانعیت برائت جاری می شود.

دلالت روایات: روایات بر سه طائفه است.

 بعضی از روایات بالمنطوق بر این امر دلالت دارد و بعضی بالمفهوم و بعضی هم به اطلاق مقامی. یعنی امام علیه السلام در مقام بیان بود ولی به جز قربانی و کفاره چیز دیگری نفرمود.

اما روایاتی که بالمنطوق و صریحا بر این امر دلالت دارد:

 وسائل باب 6 از کفارات استمتاع

 ح 2: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع فِي حَدِيثٍ إِنْ جَامَعْتَ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ قَبْلَ أَنْ تَقِفَ بِالْمَشْعَرِ فَعَلَيْكَ بَدَنَةٌ وَ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ وَ إِنْ جَامَعْتَ بَعْدَ وُقُوفِكَ بِالْمَشْعَرِ فَعَلَيْكَ بَدَنَةٌ وَ لَيْسَ عَلَيْكَ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ این حدیث مرسله ی صدوق است ولی چون معمول به اصحاب است به آن عمل می کنیم.

اما روایتی که بالمفهوم دلالت دارد:

 وسائل باب 6 از کفارات استمتاع

 ح 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا وَقَعَ الرَّجُلُ بِامْرَأَتِهِ دُونَ مُزْدَلِفَةَ أَوْ قَبْلَ أَنْ يَأْتِيَ مُزْدَلِفَةَ فَعَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ این حدیث بالمفهوم بر مدعی دلالت دارد. چون امام علیه السلام در مقام بیان است و قید قبل از مزدلفة بودن را بیان می کند این نشانه ی مفهوم داشتن است و اصولا اگر متکلم در مقام بیان باشد هر قیدی که به کار ببرد همه مفهوم دارند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo