< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/07/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حرمت استعمال طیب

بحث در ترک طیب در احرام بود. بحث های اصلی را بیان کردیم.

بقی هنا امور: فقهاء کمتر به این امور پراخته اند و از آنجا که محل ابتلاء است باید آنها را مطرح کنیم.

امر اول: آیا تمام انواع استعمال حرام است یا بعضی از آنها. (البته انواع طیب را مطرح کردیم ولی الآن در صدد بیان کیفیت های استعمال هستیم) کلامی از علامه در تذکره نقل کردیم که جامعیت داشت و ایشان خوردن، بوئیدن، مثل انفیه بر بینی کشیدن، در لباس بودن، حتی کف کفش یا پا را عمدا به چیز خوشبویی مالیدن، استعمال آن در بستر و غیره را مطرح کرده بود. (البته ایشان بخور را ذکر نکردند ولی ما آن را هم اضاف می کنیم.)

دلیل بر حرمت تمامی انواع استعمالات دو چیز می تواند باشد:

دلیل اول: عموماتی که در آنها لفظ طیب به کار برده شده است (مانند یحرم الطیب) این اطلاق انواع استعمالات طیب را شامل می شود.

این عنوان مطلق در سه روایت که صحیحه ی محمد بن مسلم می باشد آمده است.

باب 18 از تروک احرام

حدیث 5: عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ وَ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَمَسَّ شَيْئاً مِنَ الطِّيبِ وَ لَا مِنَ الدُّهْنِ فِي إِحْرَامِكَ وَ اتَّقِ الطِّيبَ فِي طَعَامِكَ وَ أَمْسِكْ عَلَى أَنْفِكَ مِنَ الرَّائِحَةِ الطَّيِّبَةِ (چه در فضا باشد یا در لباس یا بخور و یا بستر و یا در جای دیگر)... فَإِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِلْمُحْرِمِ أَنْ يَتَلَذَّذَ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ (بوی خوش به هر شکلی که حاصل شود باید از آن اجتناب کرد.)
در این حدیث عبارت (لا ینبغی) به قرینه ی روایات دیگر به معنای وجوب است. (لا ینبغی) با قرینه در وجوب استعمال می شود.

 

حدیث 8: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ... فَإِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِلْمُحْرِمِ أَنْ يَتَلَذَّذَ بِرِيحٍ طَيِّبَةٍ وَ اتَّقِ الطِّيبَ فِي زَادِكَ فَمَنِ ابْتُلِيَ بِشَيْ‌ءٍ مِنْ ذَلِكَ فَلْيُعِدْ غُسْلَهُ وَ لْيَتَصَدَّقْ بِصَدَقَةٍ بِقَدْرِ مَا صَنَعَ وَ إِنَّمَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ مِنَ الطِّيبِ أَرْبَعَةُ أَشْيَاءَ... غَيْرَ أَنَّهُ يُكْرَهُ لِلْمُحْرِمِ الْأَدْهَانُ الطَّيِّبَةُ إِلَّا الْمُضْطَرَّ إِلَى الزَّيْتِ أَوْ شِبْهِهِ يَتَدَاوَى بِهِ

حدیث 14: َ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ النَّخَعِيِّ عَنْ‌ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّمَا يَحْرُمُ عَلَيْكَ مِنَ الطِّيبِ أَرْبَعَةُ أَشْيَاءَ (این چهار مورد به هر شکلی که استعمال شود حرام است:) الْمِسْكُ وَ الْعَنْبَرُ وَ الْوَرْسُ وَ الزَّعْفَرَانُ غَيْرَ أَنَّهُ يُكْرَهُ لِلْمُحْرِمِ الْأَدْهَانُ الطَّيِّبَةُ الرِّيحِ

دلیل دوم: استقراء

اگر روایات را استقراء کنیم متوجه می شویم که موارد مختلفی را ذکر کرده اند. مثلا:

     در بعضی از روایات بوئیدن طیب منع شده است (باب 18 از ابواب تروک احرام حدیث 1)

     در بعضی اکل طیب منع شده است (باب 18 حدیث 2)

     در بعضی آمده است که طیب در لباس نباشد (باب 18، حدیث 4)

     در بعضی به بینی کشیدن انفیه ی معطر (سعوط) ممنوع است مگر اینکه از باب ضرورت باشد (باب 19 حدیث 3)

همچنین روایات دیگری را هم می توان پیدا کرد. از بررسی همه ی آنها به استقراء می رسیم و از آنها حکم عامی استنباط می شود و آن اینکه می دانیم این موارد مذکوره تعبدی نیست بلکه این روایات در صدد این است که جمیع استعمالات را ممنوع کنند.

به تعبیر دیگر ما از این موارد الغاء خصوصیت می کنیم و به تمامی انواع استعمالات سرایت می دهیم. خصوصا که در روایاتی به شکل کلی، اصل تلذذ از طیب ممنوع شده است.

 

الامر الثانی: آیا بوئیدن حرام است یا استعمال حتی بدون بو هم حرام است یا هر دو.

مثلا اگر کسی سرما خورده است و اصلا بویی را حس نمی کند. آیا او می تواند درحال احرام از عطر استفاده کند مخصوصا اگر کسی هم در کنار او نیست و تنها در خانه نشسته است. همچنین اگر کسی خلقتا حس بویایی ندارد آیا او اگر تنها باشد می تواند عطر استعمال کند و یا غذای معطر بخورد؟

برای فهم مسأله باید به سراغ روایات برویم. بعضی از این روایات عام است و مطلقا طیب را حرام می دانست. از این حتی کسی که سرما خورده است هم نباید از طیب استفاده کند. به این روایات باید عمل کرد مگر اینکه بتوانیم ادعای انصراف کنیم.

نقول: ادعای انصراف دلیل می خواهد مضافا بر اینکه عده ای از روایات فقط شم را متذکر می شود مثلا می گوید اگر از بازار عطارها رد می شوی باید بینی را بگیری و یا بوی خوشی را نزد امام علیه السلام آوردند و امام علیه السلام بینی خود را گرفت.

به هر حال بعضی از روایات مطلقا طیب را ممنوع می داند و بعضی حرمت شم را متذکر شده است. جمع بین این دو این است که هر دو را حرام بدانیم. (این دو طائفه چون هر دو مثبت هستند نمی توانیم بین آنها از باب اطلاق و تقیید جمع کنیم بلکه باید به هر دو عمل کنیم. مانند اکرم العلماء و اکرم الفقهاء که هر دو را باید اکرام کرد. بله اگر یکی مثبت بود و دیگری منفی بین آنها از باب اطلاق و تقیید یا عام و خاص جمع می کردیم.)

یؤید ذلک اینکه شارع مقدس نه می خواهد درحال احرام تلذذی به طیب وجود داشته باشد نه تزین به بوی خوش به این معنا که شارع نمی خواهد لباس افراد بوی لباس ها فاخر بدهد.

از این رو الاحوط یا الاقوی این است که حتی فردی که بویایی ندارد از بوی خوش اجتناب کند. (علت احتیاط همان انصراف است.)

 

الامر الثالث: آیا کافور جزء طیب است یا نه.

در روایاتی کافور جزء طیب شمرده شده است ولی در عرف ما کافور از بوی خوش محسوب نمی شود. مضافا به اینکه آیا در عصر پیامبر اکرم (ص) کسی از کافور به عنوان عطر استفاده می کرد یا اینکه آن موقع هم کافور مخصوص اموات بود.

حق این است که کافور جزء عطریات نیست و حتی بوی تند و زننده ای دارد و کسی از آن خوشش نمی آید.

در اینجا ذکر نکته ای لازم است و آن اینکه گاهی از عطر استفاده می کنند تا بوی بد بدن از بین برود. کافور هم عطر میت است چون بوی بد میت را تحت الشعاع قرار می دهد. از این رو کافور عطر میت است و اولا و ثانیا عطری که بوی بد را می برد و به هر حال بوی خوش محسوب نمی شود. از این رو اجتناب از کافور در حال احرام لازم نیست. روایاتی هم که در مورد کافور بود فقط استعمال آن را در مورد اموات ممنوع می دانست. با این بیان اولویت ترک کافور در احیاء هم از بین می رود زیرا علت استعمال آن در اموات به دلیل مخفی کردن بوی بدی است که ممکن است از میت به مشام برسد. از این فتوا به حرمت کافور برای احیاء آسان نیست و لا اقل اینکه در حرمت قائل به احتیاط شویم.

 

تهیه و تنظیم: سید عبد المهدی توکل

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo