< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم ریاحین خوشبو و خلوق کعبه

بحث در این است که آیا همان گونه که عطر برای محرم حرام است گیاهان و گلهای خوشبو و یا بوئیدن میوه های خوشبو نیز بر محرم حرام است یا نه.

جمعی از فقها آن را مکروه می دانستند و آن را در زمره ی مکروهات ذکر کردند و بعضی هم قائل به حرمت آن شده بودند.

در جلسه ی قبل نه روایت که دلالت بر حرمت داشت را ذکر کردیم. (لسان این روایات متفاوت بود.)

به دو روایت دیگر هم دست یافتیم:

باب 24 باب تروک احرام:

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِيِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ جَمِيعاً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُحْرِمُ يُمْسِكُ عَلَى أَنْفِهِ مِنَ الرِّيحِ الطَّيِّبَةِ وَ لَا يُمْسِكُ عَلَى أَنْفِهِ مِنَ الرِّيحِ الْخَبِيثَةِ
سند این روایت صحیح است و دو نفر آن را از امام علیه السلام نقل کرده اند و این روایت در حکم دو روایت است.

در این روایت سخن از بوی خوش است نه گیاه و یا گل خوشبو. ظاهر امر امام به گرفتن بینی وجوب است یعنی بوئیدن آنها بر محرم حرام می باشد.

ذیل روایت هم دلالت دارد که نباید بینی را از بوی بد بگیرد و علماء آن را واجب می دانند از این رو به قرینه ی ذیل، صدر هم باید دلالت بر وجوب داشته باشد.

 

حدیث 2: وَ بِالْإِسْنَادِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ... أَمْسِكْ عَلَى أَنْفِكَ مِنَ الرَّائِحَةِ الطَّيِّبَةِ (وَ لَا تُمْسِكْ عَلَيْهِ مِنَ‌ الرَّائِحَةِ الْمُنْتِنَةِ) الْحَدِيثَ

اما روایاتی که دلالت بر جواز دارند: این روایات هر چند به قوت روایات گذشته نیست ولی در آنها صحاحی وجود دارد.

باب 23 از ابواب تروک احرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْحِنَّاءِ فَقَالَ إِنَّ الْمُحْرِمَ لَيَمَسُّهُ وَ يُدَاوِي بِهِ بَعِيرَهُ (شترش را با آن مداوا کند) وَ مَا هُوَ بِطِيبٍ وَ مَا بِهِ بَأْسٌ.
این روایت نشان می دهد که حناء چیز خوشبویی به حساب می آمد و لا اقل شبهه ی خوشبو بودن در آن بود. به هر حال امام علیه السلام می فرماید: حناء از عطریات نیست به این معنا که آنی که حرام است طیب است و هر چه طیب نباشد حرام نیست از این رو حناء و گل ها و غیره حرام نیست (مگر اینکه از گل عطر بگیرند)

 

باب 25 از ابواب تروک احرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا بَأْسَ أَنْ تَشَمَّ الْإِذْخِرَ (شب بو) وَ الْقَيْصُومَ (مشک چوپان) وَ الْخُزَامَى (درمنه) وَ الشِّيحَ (یکی از کتب دارویی) وَ أَشْبَاهَهُ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ
این حدیث صحیحه است.

در این روایت عبارت (و اشباهه) عام است و در آن دو احتمال وجود دارد یکی اشباه آن موارد از گیاهان وحشی و دیگر اشباه آن از گیاهان خوشبو. از طرفی فرقی بین گیاهان وحشی و بومی نیست و بعید است اشباهه به معنای اشباه گیاهان وحشی باشد بلکه ظاهر این است که اشباه آن از گیاهان خوشبو مراد است.

 

باب 26 از ابواب تروک احرام

حدیث 2: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَأْكُلُ الْأُتْرُجَّ قَالَ نَعَمْ قُلْتُ لَهُ لَهُ رَائِحَةٌ طَيِّبَةٌ قَالَ الْأُتْرُجُّ طَعَامٌ لَيْسَ هُوَ مِنَ الطِّيبِ
امام علیه السلام در این روایت تصریح کی می کند که اترج هر چند خوشبو است ولی جزء عطریات نیست بلکه طعام می باشد.

 

وسائل ج 9 باب 3 از ابواب مقدمات طواف در این دو روایت آمده است که مستحب است بعد از محرم شدن مقداری از اذخر در دهان بگذارند و بجوند برای اینکه وقتی حجر الاسود را می بوسند دهانشان بوی بد ندهد.

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا دَخَلْتَ الْحَرَمَ فَخُذْ مِنَ الْإِذْخِرِ فَامْضَغْهُ

قَالَ الْكُلَيْنِيُّ سَأَلْتُ بَعْضَ أَصْحَابِنَا عَنْ هَذَا فَقَالَ يُسْتَحَبُّ ذَلِكَ لِيَطِيبَ بِهِ الْفَمُ لِتَقْبِيلِ الْحَجَرِ.

این روایت صحیحه است.

دخول در حرم همواره با احرام است از این رو حکم این روایت در مورد فرد محرم است و با این حال جویدن اذخر که گیاه خوشبو است مجاز شمرده شده است. به هر حال اذخر به نظر ما موضوعیت ندارد و از خوشبو کننده ی دیگر هم می توان استفاده کرد.

 

حدیث 2: 17558- وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا دَخَلْتَ الْحَرَمَ فَتَنَاوَلْ مِنَ الْإِذْخِرِ فَامْضَغْهُ وَ كَانَ يَأْمُرُ أُمَّ فَرْوَةَ بِذَلِكَ
سند این روایت ضعیف است.

این طائفه از روایات نیز متضافر هستند.

ان قلت: این مانند زینت به طلا هست که حرام است ولی اگر در دندان عقب بگذارند که زینت نباشد حرام نیست.

قلت: هناگمی که آن را می جود بوی آن به مشامش می رسد.

 

جمع بین روایات:

جمع دلالی: روایات مانعه را بر کراهت حمل کنیم. (همان که جمعی از بزرگان به آن فتوا داده اند.) این از قبیل حمل ظاهر بر نص است روایات مانعه ظاهر در حرمت است و احتمال کراهت هم در آنها می رود ولی روایات مجوزه نص در جواز است و احتمال دیگر در آن نیست.

بر همین اساس صابون های خوشبو، خمی دندان خوشبو و غیره که جزء عطریات نیست از حرمت استثناء هستند و فقط استعمال آنها کراهت دارد.

البته امام قدس سره این جمع دلالی را نپذیرفته است و قائل است چون روایات طائفه ی اولی اقوی و اکثر و از نظر روایی اشهر هستند باید قائل به حرمت شد.

 

بعد امام قدس سره به دو استثناء اشاره می کند. یکی همان چهار گیاه است و دیگر خلوق کعبه می باشد.

اما امام در مورد استثناء آن چهار گیاه می فرماید: یجب الاجتناب عن الریاحین ای کل نبات فیه رائحة طیبة الا بعض اقسامها البریة (وحشی) کالخزامی (شب بوی وحشی) و القیصوم (مشک چوپان) و الشیح (گیاهی دارویی) و الاذخر (کوم)

 

دلیل امام بر این استثناء یک روایت صحیحه است که آن را خواندیم و همان روایت اول باب 25 از ابواب تروک احرام می باشد.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا بَأْسَ أَنْ تَشَمَّ الْإِذْخِرَ (شب بو) وَ الْقَيْصُومَ (مشک چوپان) وَ الْخُزَامَى (درمنه) وَ الشِّيحَ (یکی از کتب دارویی) وَ أَشْبَاهَهُ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ
از امام سؤال می کنیم:

اولا: چرا به جواز (اشباهه) فتوا نداده است و نفرموده است و اشباه آن از ریاحین بریة یا سایر ریاحین خوشبو همه جایز هستند.

ثانیا: آیا مسأله از مسائل تعبدی است یا نکته و دلیل آن معلوم است. یعنی آیا ذکر این چهار مورد تعبد است و مصلحتی در آن چهار گیاه بوده است یا اینکه اینها فقط نمونه هایی از ریاحین خوشبو هستند؟ ما تعبدی در ذکر این چهار گیاه نمی بینیم.

 

استثناء دوم در کلام امام قدس سره خلوق کعبه می باشد.

در مورد خلوق کعبه گاه بحث، موضوعی است و گاه حکمی.

در مورد استثناء خلوق ادعای اجماع شده است و روایات متعددی بر آن دلالت دارد.

امام قدس سره می فرماید: چون موضوع خلوق برای ما روشن نیست نمی توانیم خلوقی که الآن موجود است را مستثنا بدانیم.

عبارت امام قدس سره چنین است: و یستثنی من الطیب خلوق الکعبة و هو مجهول عندنا فالاحوط الاجتناب من الطیب المستعمل فیها

باید توجه داشت که خلوق کعبه از باب استثناء از طیب است نه از ریاحین.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo