< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لبس مخیط

بحث در لباس مخیط در مورد محرم است. گفتیم حرمت آن بین شیعه و سنی مورد اتفاق است. آنچه ایشان عنوان کرده اند عنوان لبس مخیط است و حال آنکه ادعا شده است در روایات اثری از مخیط نیست. با این جود ما به چند روایت که در آن عنوان مخیط بود دست یافتیم که البته ضعیف السند بودند. بعد اضافه کردیم که بعید است آن روایات ضعیف علت برای اجماع باشد بنابراین اجماع مذکور مدرکی نیست و چون مدرک آشکاری ندارد برای ما حجت است. از طرفی اگر مدرک اجماع همان روایات چهار گانه باشد عمل اصحاب موجب رفع ضعف سند می شود.

بعد روایات باب را مطرح کردیم. در دو روایت صحیحه از معاویة بن عمار چهار چیز ممنوع شده است از عبارت است از قمیص، سراویل، درع (لباس محیط بر بدن) و خف (کفش) است. این دو روایت هر نوع مخیط را شامل نمی شود بلکه مخیط هایی که از قبیل آنچه در این روایت ذکر شده است را شامل می شود نه غیر آن را

از این رو گذاشتن پارچه ی دوخته شد بر روی زخم و یا تکه که کمربندی است که روی سراویل و یا روی احرامی می بندند اینها هیچ کدام مشمول روایت معاویة بن عمار نیست. همچنین همیانی که دوخته باشد که علماء استثناء کرده اند اصلا در روایت معاویة بن عمار داخل نیست تا لازم به استثناء باشد.

همچنین کسانی که دست یا پایشان قطع شده است وقتی از دست یا پای مصنوعی استفاده می کنند آن عضو را با پارچه و یا چیزی بافته شده به بدن متصل می کنند. اینها هیچ کدام داخل در مدول روایت فوق نیست.

از این مهمتر روایات متعدد و صحیح السندی است که در مورد جواز لبس طیلسان وارد شده است. ولی نباید دکمه های آن را بست و یا اینکه دکمه نداشته باشد. طیلسان در لغت به معنای لباس گشادی است که بر دوش می اندازند، مانند رداء که گاهی آستین دارد و گاهی ندارد. (قدر متیقن در جواز جایی است که آستین نداشته باشد.) آنچه در این روایات مهم است این است که طیلسان پارچه ای ساده نیست بلکه دوخته شده می باشد با این وجود استنثناء شده است.

باب 36 از ابواب تروک احرام

حدیث 2: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُحْرِمِ يَلْبَسُ الطَّيْلَسَانَ الْمَزْرُورَ (دکمه دار) فَقَالَ نَعَمْ وَ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع لَا يَلْبَسُ طَيْلَسَاناً حَتَّى يَنْزِعَ أَزْرَارَهُ (دکمه هایش کنده شود) فَحَدَّثَنِي أَبِي (پدرم امام باقر علیه السلام فرمود:) أَنَّهُ (علی علیه السلام) إِنَّمَا كَرِهَ ذَلِكَ مَخَافَةَ أَنْ يَزُرَّهُ الْجَاهِلُ عَلَيْهِ (مبادا جاهل دکمه هایش را ببندد)
این روایت حصیحه است.

مطابق این روایات طیلسان بدون دکمه و طیلسانی که دکمه دارد و آن را نبندند اشکالی ندارد.

 

حدیث 3: َ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَ ذَلِكَ وَ قَالَ إِنَّمَا كَرِهَ ذَلِكَ مَخَافَةَ أَنْ يَزُرَّهُ الْجَاهِلُ فَأَمَّا الْفَقِيهُ فَلَا بَأْسَ أَنْ يَلْبَسَهُ (زیرا حواسش جمع است و دکمه های را نمی بندد)
این روایت صحیح السند است.

 

حدیث 4: عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ إِنْ لَبِسَ الطَّيْلَسَانَ فَلَا يَزُرُّهُ عَلَيْهِ
سند این روایت به علی بن ابی حمزة ضعیف است.

این روایت به دلالت التزامی دلالت دارد که طیلسان پوشیدنش جایز است.

 

حدیث 5: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَمَّا يُكْرَهُ لِلْمُحْرِمِ أَنْ يَلْبَسَهُ فَقَالَ يَلْبَسُ كُلَّ ثَوْبٍ إِلَّا ثَوْباً يَتَدَرَّعُهُ
در این روایت هرچند عنوان طیلسان نیست ولی مؤید روایات قبلی است زیرا امام علیه السلام در این روایات می فرماید: لباس هایی که احاطه بر بدن دارد جایز نیست. مفهوم آن این است که تمام لباس هایی که محیط بر بدن نیست جایز می باشد.

 

مشکلی که وجود دارد این است که اگر این روایات در مرعی و منظر فقهاء بوده است چگونه آنها لبس هر نوع مخیط را ممنوع دانسته اند. از این رو باید بین این روایات که باب 26 آمده است و بین اجماع جمع کنیم:

جمع اول: اجماع را تخصیص بزنیم و بگوییم اجماع عام است و لباس مخیط مطلقا ممنوع است الا لباس هایی که بر بدن احاطه ندارد. (هکذا لباس های دوخته ای که روی زخم می گذارند و یا به شکل کمربند از آن استفاده می کنند و امثال آن اشکال ندارد.) (هر چند اجماع دلیل لبی است ولی معقد دارد به این معنا که اگر معقد و جمله ای داشته باشد که بر آن منعقد شود، اجماع در حکم دلیل لفظی می شود در ما نحن فیه هم اجماع لفظ دارد و می گفت لا یجوز لبس المخیط. از این رو این اجماع دیگر دلیل لبی نمی شود و نباید گفت که باید در آن به قدر متیقن مراجعه کرد.)

جمع دوم: بگوییم روایات طیلسان معرض عنها است و هر نوع مخیطی ممنوع می باشد. (ظاهر کلام امام قدس سره نیز همین است)

جمع سوم: معقد اجماع منصرف به لباس های معمولی است. مراد از اجماع کمربند و امثال آن نیست بلکه مراد لباس، پیراهن، شلوار و امثال آن است. از این اجماع منطبق بر روایاتی می شود که خواندیم. بنابراین لازم نیست در مورد حجاج سخت گیری کنیم و از این رو گذاشتن پارچه ی مخیط بر روی زخم و امثال آن بلا اشکال است. (در فتاوایی که از حجاج به دست ما می رسد می پرسند که برای اتصال پای مصنوعی مجبور به استفاده از مخیط هستیم ما در جواب می گوییم استعمال آن اشکال ندارد ولی کفاره هم بدهند ولی اگر به این جمع سوم قائل شدیم کفاره هم از دوش آنها برداشته می شود.)

بله فقهای فعلی مخیط را به معنای وسیع در نظر گرفته اند ولی از کلمات فقهای غیر معاصر چنین وسعتی از مخیط فهمیده نمی شود.

و مما یؤید که خیاطت جزء موانع نیست بلکه احاطه به بدن جزء موانع است روایاتی است که می گوید: اگر محرم مضطر شد قبا را می تواند بر دوشش بیندازد به این گونه که آن را مغلوب کند و دست در آستینش نکند. این نشان می دهد مخیط بودن اشکال ندارد و آنی که مهم است احاطه بر بدن است زیرا امام علیه السلام نمی فرماید که هنگام ضرورت آن را بپوش بلکه می فرماید هنگام ضرورت آن را بر دوش بینداز. لباس هایی که احاطه بر بدن دارد غالبا دوخته است.

بنابراین امام قدس سره که می فرماید: لبس المخيط للرجال كالقميص و السراويل و القباء و أشباهها‌.

اگر مراد ایشان همین مخیط هایی است که احاطه بر بدن دارد، همان است که ما می گوییم ولی ظاهرا مراد ایشان اصل مخیط است زیرا در عبارت بعد تکه و امثال آن را اضافه می کند.

ان قلت: در بعضی از روایاتی که بعدا می خوانیم آمده است که امام علیه السلام قلنسوه، تکه را جایز ندانسته است و یا اینکه همیان را استثناء کرده است که علامت آن است که همیان ذاتا جایز نبوده است و لمصلحة استثناء شده است. اینها دلیل بر عمومیت مخیط است که همه چیز را شامل می شود و فقط چند مورد استثناء شده است.

قلت: ان شاء الله جواب آن را در فرع سوم که امام بحث قلنسوة و تکة را مطرح می کند جواب می دهیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo