< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/11/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: سرمه کشیدن در حال احرام

بحث در هفتمین تروک احرام است. امام قدس سره در این مورد فرموده است سرمه کشیدن سه حالت دارد. ایشان در دو حالت فتوا به حرمت داده است و آن جایی است که اکتحال به سرمه ی سیاه باشد و موجب زینت شود. همچنین اگر سرمه معطر باشد. اما در حالت سوم که سرمه زینت باشد ولی سیاه نباشد. امام قدس سره در این مورد احتیاط واجب را در ترک می دانند.

ما اضافه کردیم که از کلام امام شق چهارمی هم فهمیده می شود و آن اینکه اگر هیچ یک از صفات فوق در سرمه نباشد استعمال آن حلال است.

اقوال عامه و خاصه در این مورد متفاوت است و منشأ اختلاف، روایاتی است که در این باب وارد شده و عمدة در وسائل ج 9 باب 33 از ابواب تروک احرام آمده است. در این باب 14 روایات است که ما آن را بر پنج گروه تقسیم می کنیم که بعضی از آنها قرینه بر بعض دیگر می باشد.

 

دلالت روایات:

طائفه ی اولی: اگر طیب و زینت وجود داشته باشد استعمال آن حرام است.

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ وَ صَفْوَانَ جَمِيعاً عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا بَأْسَ أَنْ يَكْتَحِلَ وَ هُوَ مُحْرِمٌ بِمَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ طِيبٌ يُوجَدُ رِيحُهُ فَأَمَّا لِلزِّينَةِ فَلَا
در این روایت سخنی از سیاهی و غیر آن نیست بلکه فقط از طیب و زینت سخن به میان آمده است. البته در این روایت این احتمال وجود دارد که هر یک از طیب و زینت به تنهایی مانع باشد و ممکن است که اگر هر دو با هم اگر وجود داشته باشد مانع ایجاد شود.

 

حدیث 8: ِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُحْرِمُ لَا يَكْتَحِلُ إِلَّا مِنْ وَجَعٍ (درد چشم) وَ قَالَ لَا بَأْسَ بِأَنْ تَكْتَحِلَ وَ أَنْتَ مُحْرِمٌ بِمَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ طِيبٌ يُوجَدُ رِيحُهُ فَأَمَّا لِلزِّينَةِ فَلَا
در این روایت هم همان دو احتمال که در روایت قبلی مطرح کردیم وجود دارد.

 

طائفه ی ثانیة: منع از استعمال سرمه ی سیاه

حدیث 2: عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَكْتَحِلُ الرَّجُلُ وَ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَانِ بِالْكُحْلِ الْأَسْوَدِ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ

حدیث 4: ْ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَكْتَحِلُ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ بِالسَّوَادِ إِنَّ السَّوَادَ زِينَةٌ
حریز از ثقات است.

در این روایت امام علیه السلام تصریح کرده است که سرمه ی سیاه موجب زینت می شود. (این روایت می تواند روایات دیگر را تفسیر کند که حرمت سرمه ی سیاه بر اثر زینت بودن آن است.)

 

حدیث 7: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَال‌: سَأَلْتُهُ عَنِ الْكُحْلِ لِلْمُحْرِمِ فَقَالَ أَمَّا بِالسَّوَادِ فَلَا وَ لَكِنْ بِالصَّبِرِ (صبر زرد که معروف است) وَ الْحُضَضِ (از نوعی مواد غیر سیاه بوده است.)
سند این روایت صحیح است.

 

طائفه ی ثالثة: اگر سواد و زینت وجود داشته باشد نباید آن را استعمال کرد

حدیث 3: عَنْ صَفْوَانَ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْهُ ع قَالَ تَكْتَحِلُ الْمَرْأَةُ بِالْكُحْلِ كُلِّهِ إِلَّا الْكُحْلَ الْأَسْوَدَ لِلزِّينَةِ
سند این حدیث معتبر است. در این روایت اسم امام علیه السلام نیامده است ولی زراره غالبا از امام باقر علیه السلام و در مواردی از امام صادق علیه السلام روایت نقل می کند.

لام در (للزینة) ممکن است قید باشد یعنی سرمه ی سیاهی که به قصد زینت استعمال شود جایز نیست و ممکن است لام برای علت باشد یعنی سرمه ی سیاه به سبب اینکه موجب زینت است ممنوع می باشد.

 

حدیث 13: عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ ... وَ تَكْتَحِلَ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ بِالْكُحْلِ كُلِّهِ إِلَّا كُحْلٍ أَسْوَدَ لِزِينَةٍ
این روایت معتبر است.

در این روایت هم همان دو احتمال جاری است.

 

طائفه ی رابعة: سرمه ای که در آن طیب وجود دارد

حدیث 5: عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ يَكْتَحِلُ الْمُحْرِمُ إِنْ هُوَ رَمِدَ (در چشمش بیماری رَمَد بود) بِكُحْلٍ لَيْسَ فِيهِ زَعْفَرَانٌ
سند این حدیث معتبر است.

زعفران در میان عرب ها به عنوان بوی خوش و عطریات تلقی می شد. در این روایت لفظ محرم استعمال شده است که مطلق است و هم زن را شامل می شود و هم مرد را.

 

حدیث 6: ُ عَنْ يَزِيدَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ هَارُونَ بْنِ حَمْزَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَكْحُلُ الْمُحْرِمُ عَيْنَيْهِ بِكُحْلٍ فِيهِ زَعْفَرَانٌ وَ لْيَكْحُلْ بِكُحْلٍ فَارِسِيٍّ (ظاهرا کحل فارسی معطر نبوده و در آن زعفران نبوده است.)
در کتب رجال دو فرد به نام هارون بن حمزة وجود دارند ولی آنی که معروف تر است و احادیث بیشتری دارد هارون بن حمزة الغنوی است که ثقه می باشد.

 

حدیث 9: ِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ أَبَانٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا اشْتَكَى الْمُحْرِمُ عَيْنَيْهِ فَلْيَكْتَحِلْ بِكُحْلٍ لَيْسَ فِيهِ مِسْكٌ وَ لَا طِيبٌ
این روایت مرسله است ولی ابان از اصحاب اجماع می باشد.

 

حدیث 12: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ يَكْتَحِلُ الْمُحْرِمُ عَيْنَيْهِ إِنْ شَاءَ بِصَبِرٍ (سرمه ای که سیاه نیست) لَيْسَ فِيهِ زَعْفَرَانٌ وَ لَا وَرْسٌ (نوعی گیاه خوشبو است که از عطریاتی که برای محرم ممنوع است.)
محمد بن مسلم هم امام باقر علیه السلام را درک کرده است و هم امام صادق علیه السلام را.

 

طائفه ی خامسة: روایاتی که مطلقا کحل را ممنوع می داند.

حدیث 10: عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ يَحْيَى الْكَاهِلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلَهُ رَجُلٌ ضَرِيرٌ (نابینا) وَ أَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ أَكْتَحِلُ إِذَا أَحْرَمْتُ قَالَ لَا وَ لِمَ تَكْتَحِلُ قَالَ إِنِّي ضَرِيرُ الْبَصَرِ وَ إِذَا أَنَا اكْتَحَلْتُ نَفَعَنِي وَ إِنْ لَمْ أَكْتَحِلْ ضَرَّنِي قَالَ فَاكْتَحِلْ ...
عبد الله بن یحیی الکاهلی را صریحا توثیق نکرده اند ولی دو قرینه بر قابل قبول بودن او وجود دارد:

اول اینکه: در روایتی آمده است که امام موسی بن جعفر علیه السلام به علی بن یقطین وزیر هارون فرمود: اضمن لي الكاهلي و عياله أضمن لك الجنة یعنی تو زندگی او را (که فقیر بوده است) اداره کن و من بهشت را برای تو تضمین می کنم. این توصیه نشان می دهد که او انسان خوبی بوده است که امام علیه السلام سفارش او را کرده است.

دوم اینکه روزی امام صادق علیه السلام به او گفت که امسال سال وفات توست تا می توانی کار خیر انجام بده. عبد الله ناراحت شد و به گریه افتاد. حضرت فرمود: گریه نکن انت من شیعتنا.
همچنین در کتاب رجال در مورد او آمده است: کان وجها عند ابی الحسن.

به هر حال در این روایت امام علیه السلام فقط در صورت ضرورت سرمه کشیدن را مجاز دانسته است.

 

حدیث 11: عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي حَدِيثٍ أَنَّ الْمَرْأَةَ الْمُحْرِمَةَ لَا تَكْتَحِلُ إِلَّا مِنْ عِلَّةٍ
نضر بن سوید از ثقات است.

 

حدیث 14: فِي الْعِلَلِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ وَ عَبْدِ اللَّهِ ابْنَيْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَكْتَحِلُ وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ قَالَ لَا تَكْتَحِلُ قُلْتُ بِسَوَادٍ لَيْسَ فِيهِ طِيبٌ قَالَ فَكَرِهَهُ مِنْ أَجْلِ أَنَّهُ زِينَةٌ وَ قَالَ إِذَا اضْطُرَّتْ إِلَيْهِ فَلْتَكْتَحِلْ

عبارت (فکرهه) ممکن است دلالت بر حرمت داشته باشد و شاهد آن ذیل روایت است که امام علیه السلام فرمود: اگر مضطر شدی سرمه بکش.

 

جمع بندی: این روایات همدیگر را تقیید را تفسیر می کند. از مجموع آنها متوجه می شویم دو گروه از سرمه ها جایز نیست یکی آنهایی که زینتی هستند دوم آنهایی که خوشبو هستند.

در بعضی فقط (زینة) یا (لانّهُ زینة) آمده است این از باب قیاس منصوص العلة است و نشان می دهد سیاه بودن سرمه خصوصیتی ندارد بلکه غالبا موجب زینت می شود

با این بیان ما در هر سه فرع از کلام امام قائل به حرمت می شویم. حتی اگر سرمه سیاه نباشد و زینت باشد باز هم حرام است. زیرا سیاه بودن به تنهایی خصوصیت ندارد و چون موجب زینت می شود حرام است. سرمه ی سیاه موجب زینت می شود حتی اگر فرد قصد زینت نداشته باشد. اصولا در بعضی موارد قصد همراه عمل وجود دارد مثلا اگر کسی قرآن را به زمین بکوبد و قصد اهانت نداشته باشد به او می گویند صرف این عمل حتما با قصد اهانت همراه است. در مورد سرمه کشیدن با سرمه ی سیاه هم حتی اگر قصد زینت نباشد زینت حاصل می شود و همین در حرمت کافی است.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo