< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

90/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

نکاتی پیرامون عید نوروز:

در مورد عید نوروز سه نظریه ی مختلف وجود دارد:

بعضی می گویند: عیدی است اسلامی و باستانی و روایاتی در مورد آن آمده است و باید به تمام معنا آن را پذیرفت.

بعضی می گویند: این کار بدعت و خلاف شرع است و باید به کلی با آن مخالفت کرد.

نظریه ی سوم این است که عید، رسمی است ملی نه اسلامی و دارای خوبی ها و آسیب هایی است که باید خوبی های آن را گرفت و بدی ها را کنار گذاشت. خداوند نیز در قرآن می فرماید: (الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه ُ أُولئِكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِكَ هُمْ أُولُوا الْأَلْباب‌) (زمر، 18)

این آیه فقط در خصوص اقوال نیست بلکه در اعمال هم باید همین گونه عمل کرد. طبیعت دنیا این است که در کنار گل ها خارهایی وجود دارد. انسان عاقل باید گل ها را بچیند و خارها را کنار بگذارد. کسانی که برای چیدن گل هجوم می آورند و دست خود را به خار زده زخمی می کنند انسان عاقلی نیستند.

از نکات خوب عید، خانه تکانی ظاهر و باطن است. هم باید ظاهر خانه را تمیز کنند. هم باید خانه ی دل را تمییز کنند، رذائل اخلاقی را از خود بیرون کنند و سینه ها را از کینه ها بشویند.

دیگر این است که غالب مردم در لحظه ی تحویل سال به خداوند توجه پیدا می کنند و به مراکز مذهبی می روند و برای سرنوشت خود دعا می کنند. این مسأله ی چیزی است که انسان هم طرفدار آن است. در دعا از خداوند می خواهیم: حول حالنا الی احسن الحال.

سوم شاد کردن دل ها است. افرادی هستند که در ایام عید به ضعفای فامیل بدون چشمداشتی کمک می کنند. کمک کردن به نیازمندان از بزرگترین عبادات است. زیرا از بزرگترین اعمال ادخال سرور در قلوب مؤمنان است.

چهارم جوشش محبتی است که در دل ها ایجاد می شود. مردم صله ی رحم به جا می آورند و قهرها تبدیل به آشتی می شود. این نکته که همان تألیف قلوب و صله ی رحم و گذشت است مورد توصیه ی اکید اسلام می باشد.

پنجمین نکته تجدید قوا است. انسان خستگی هایی که در طول سال داشته است را کنار می گذارد و برای شروع فعالیت مجدد تجدید قوا می کند. در اسلام توصیه شده است که مقداری از زمان خود را برای تفریح قرار دهید. در حدیث می خوانیم: (سَاعَةٌ يَخْلُو فِيهَا بِحَظِّ نَفْسِهِ مِنَ الْحَلَالِ فَإِنَّ هَذِهِ السَّاعَةَ عَوْنٌ لِتِلْكَ السَّاعَاتِ) (بحار الانوار، ج 12، ص 71، حدیث 14.) این تفریح به عنوان کمکی برای ساعت کار و عبادت به حساب می آید.

تمامی موارد فوق مورد توصیه ی اسلام است و چرا باید با این کارها مخالفت کرد و قلم سرخ بر تمامی این امور کشید و گفت که عید نوروز جنبه ی مجوسی گری دارد و باید کنار گذاشته شود؟ اسلام هم وقتی آمد اعمال خوب جاهلیت را امضاء کرد و مواردی مانند مهمان نوازی و امثال آن را قبول کرد و خرافات را کنار گذاشت.

 

اما آسیب هایی که در این ایام وجود دارد متعدد است که ما به چند مورد اشاره می کنیم:

مورد اول اسراف و تبذیر و مسابقه در تجملات است. چشم و هم چشمی ها در تغییر ظاهر خانه و امثال آن همه از این موارد می باشد. زندگی هر چه ساده تر باشد روحانی و معنویت و صفای آن بیشتر است.

مورد دیگر آلودگی به انواع گناهان و آلوده شدن به شهوات و سفرهای نامشروع برپا کردن مجالس نامشروع و امثال ان است.

مورد دیگر روی آوردن به خرافات است. نباید به خرافات آباء و اجداد خود معتقد باشیم. خداوند این کار را در قرآن نکوهش می کند و می فرماید: (بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى‌ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى‌ آثارِهِمْ مُهْتَدُون‌) (زخرف، 22) انجام اعمال چهارشنبه سوری و موارد دیگر از این قبیل است.

 

موضوع: قتل هوام جسد.

بحث در دوازدهین تروک احرام است که مربوط به کشتن حشرات می باشد و به فرع سوم رسیده ایم که عبارت است از اینکه نباید حشرات را از جسد دور کرد. امام قدس سره در این فرع می فرماید: و لا یجوز القائه من الجسد

ممکن است مراد امام قدس سره خصوص بدن باشد و ممکن است علاوه بر آن لباس را هم شامل شود. به هر حال باید مفاد دلیل را بررسی کرد.

 

اقوال علماء:

نراقی در مستند ج 11 ص 390 می فرماید: ذکر حرمته جماعة و قیل باتفاق الاصحاب ظاهرا علی حرمة القملة (که در خصوص قملة اجماع است.) و عن الغنیة نفی الخلاف عنه (که قملة را نمی شود از بدن جدا کردن)

صاحب ریاض در ج 6 ص 289 بعد از آنکه قول به کراهت قتلا و القاء را از بعضی از اصحاب ذکر می کند می فرماید: و لا یخلوا (قول به کراهت) عن قوة لو لا اتفاق الاصحاب ظاهرا علی حرمة القاء القملة... و حینئذ یتعین فی القملة القول بالحرمة قتلا و القاء و یشکل فی غیرها من سائر هوام الجسد خصوصا الالقاء بل الظاهر جوازه و ام القتل فالاحوط التجنب عنه.

بنابراین در مسأله سه قول:

    1. عدم جواز همان گونه که امام قدس سره به آن فتوا داده است. (این قول مشهور است)

    2. قتلا و القاء کراهت دارد و حرمتی در کار نیست.

    3. تفصیلی که صاحب ریاض دارد و بین قملة و غیر آن تفصیل داده است و قائل شده که در قملة حرام است و در غیر آن مکروه.

 

دلالت روایات:

روایات بر سه طائفة است. حرمت، جواز و تفصیل

اما طائفه ی اولی: روایات حرمت

باب 15 از ابواب بقیة الکفارات

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُحْرِمِ يُبِينُ (جدا می کند) الْقَمْلَةَ عَنْ جَسَدِهِ فَيُلْقِيهَا قَالَ يُطْعِمُ مَكَانَهَا طَعَاماً

این روایت صحیحة است.

در این روایت نهیی وارد نشده است بلکه فقط کفاره ذکر شده است بنابراین ما از لزوم کفاره پی می بریم که عمل مزبور حرام است.

حال اگر بعد به این نتیجه رسیدیم که کفاره ای در انجام این کار واجب نیست، دلالت این روایات متزلزل خواهد شد.

البته این نکته را هم باید توجه داشت که این روایت در خصوص قمله است که البته می توان گفت قملة از باب ذکر مثال است نه اینکه قملة موضوعیت داشته باشد.

 

حدیث 2: وَ عَنْهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَنْزِعُ الْقَمْلَةَ عَنْ جَسَدِهِ فَيُلْقِيهَا قَالَ يُطْعِمُ مَكَانَهَا طَعَاماً

مضمون این حدیث مانند سابق است.

 

حدیث 3: وَ عَنْهُ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ الْمُحْرِمُ لَا يَنْزِعُ الْقَمْلَةَ مِنْ جَسَدِهِ وَ لَا مِنْ ثَوْبِهِ مُتَعَمِّداً وَ إِنْ قَتَلَ (فی نسخة فَعَلَ) شَيْئاً مِنْ ذَلِكَ خَطَأً فَلْيُطْعِمْ مَكَانَهَا طَعَاماً قَبْضَةً بِيَدِهِ

حسین بن ابی العلاء توثیق شفافی ندارد به همین سبب از روایات او گاه تعبیر به حسنة می شود.

در این روایت صریحا نهی شده است که نباید عمدا قملة را از ثوب و جسد جدا کرد.

 

حدیث 4: وَ عَنْهُ عَنِ الْجَرْمِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ وَ دُرُسْتَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ حَكَكْتُ رَأْسِي وَ أَنَا مُحْرِمٌ فَوَقَعَ مِنْهُ قَمَلَاتٌ فَأَرَدْتُ رَدَّهُنَّ (قملة ها را به سرم برگردانم) فَنَهَانِي وَ قَالَ تَصَدَّقْ بِكَفٍّ مِنْ طَعَامٍ

این روایت صحیحة است.

 

حدیث 5: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الْمُحْرِمُ يَحُكُّ رَأْسَهُ فَتَسْقُطُ مِنْهُ الْقَمْلَةُ وَ الثِّنْتَانِ (یک شپش یا دو تا) قَالَ لَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ وَ لَا يَعُودُ...
این حدیث صحیحة است.

 

باب 80 از ابواب تروک احرام

حدیث 2: عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْقُرَادَ لَيْسَ مِنَ الْبَعِيرِ وَ الْحَلَمَةَ مِنَ الْبَعِيرِ وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ مِثْلَهُ وَ زَادَ بِمَنْزِلَةِ الْقَمْلَةِ مِنْ جَسَدِكَ فَلَا تُلْقِهَا وَ أَلْقِ الْقُرَادَ (کنه)

این روایت صحیحة است.

 

حدیث 3: عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُحْرِمِ يَنْزِعُ الْحَلَمَةَ عَنِ الْبَعِيرِ قَالَ لَا هِيَ بِمَنْزِلَةِ الْقَمْلَةِ مِنْ جَسَدِكَ
درباره ی حلمة تفسیرهای مختلفی بیان شده بعضی گفته اند که کنه ی کوچک است و بعضی گفته اند که کرم های ریز است و بعضی گفته اند که مراد از آن کنه ی درشت است.

اگر مراد از آن کنه ی درشت باشد این را نمی توان از روایات استفاده کرد زیرا امام در روایتی می فرماید: کنه را جدا کند بعد اینجا بگوید اگر کنه درشت است آن را جدا نکن. (اگر قرار به جدا نکردن باشد باید کنه ی کوچک را جدا نکرد) بنابراین مراد همان کنه ی خاصی است که در بدن شتر می باشد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo