< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

91/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استعمال زیورآلات برای زن

بحث در چهاردهمین ترک از تروک احرام است. امام قدس سره در این فرع می فرماید: الرابع عشر لُبس المراة الحلی للزینة فلو کان زینة فالاحوط ترکه و ان لم یقصدها بل الحرمة لا تخلو عن قوة و لا بأس بما کانت معتاده به قبل الاحرام و لا یجب اخراجه لکن یحرم علیها اظهاره للرجال حتی زوجها و لیس فی لبس الحلی کفارة و ان فعلت حراما

 

فرع اول این است که زن در حال احرام، از زر و زیور به قصد زینت استفاده کند.

در جلسه ی قبل اقوال علماء را ذکر کردیم و گفتیم مشهور قائل به حرمت هستند.

 

ادله ی قول به حرمت:

دلیل عام: روایات دوازده گانه ای که می گوید: هر زینتی در حال احرام است مگر آنهایی که با دلیل خارج شده اند. مطابق این روایات چیزهایی که ذاتش زینت است حرام می باشد و حلی مرأة هم از این مورد می باشد. حلی مرأة مانند کفش زینتی نیست. کفش ذاتا زینتی نیست مگر اینکه به سببی زینتی شده باشد. حلی مرأة ذاتا زینت است.

دلیل خاص: این روایات در خصوص حلی مرأة وارد شده است (نه در مورد کل زینت)

باب 49 از ابواب تروک احرام

حدیث 2: ْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ الْمُحْرِمَةُ لَا تَلْبَسُ الْحُلِيَّ وَ لَا الْمُصَبَّغَاتِ (از رنگ ها استفاده نکند) إِلَّا صِبْغاً لَا يَرْدَعُ (مگر رنگی که زینتی نیست و شاید مراد این باشد که در حال اضطرار می تواند. یعنی اضطراری که نمی توان آن را دفع کند)
این روایت صحیحة است.

 

حدیث 3: عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ الْعَبَّاسِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمَرْأَةِ الْمُحْرِمَةِ أَيَّ شَيْ‌ءٍ تَلْبَسُ مِنَ الثِّيَابِ قَالَ تَلْبَسُ الثِّيَابَ كُلَّهَا إِلَّا الْمَصْبُوغَةَ بِالزَّعْفَرَانِ وَ الْوَرْسِ (دو ماده ی رنگی و خوشبو) وَ لَا تَلْبَسُ الْقُفَّازَيْنِ (دستکش نپوشد) وَ لَا حُلِيّاً تَتَزَيَّنُ بِهِ لِزَوْجِهَا
سند این روایت خالی از اشکال نیست.

اگر این روایت مفهوم داشته باشد معنایش این است که برای غیر زوج (یعنی برای غیر رجال) اشکال ندارد بنابراین برای نساء اگر بپوشد اشکال ندارد.

دو روایت فوق همه نوع از حلی را ممنوع می کرد ولی دو روایتی که ذیلا می خوانیم فقط حلی ای که ظاهر و مکشوف باشد را ممنوع می شمارد.

 

حدیث 4: ِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ حَرِيزٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُحْرِمَةُ تَلْبَسُ الْحُلِيَّ كُلَّهُ إِلَّا حُلِيّاً مَشْهُوراً (یعنی آشکار باشد) لِلزِّينَةِ.
این روایت صحیحة است.

در این روایت حلی با دو قید حرام است. یکی اینکه آشکار باشد و دیگر اینکه برای زینت باشد.

در لام (لِلزِّينَةِ) دو احتمال است یکی اینکه به معنای قصد باشد و دیگر اینکه طبیعت آن برای زینت باشد چه قصد زینت داشته باشد یا نه یعنی اگر حلی ذاتش برای زینت باشد حتی اگر قصد زینت هم نباشد باز ممنوع است.

 

حدیث 6: مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْكَاهِلِيِّ عَنْ أَبِي‌ عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ تَلْبَسُ الْمَرْأَةُ الْمُحْرِمَةُ الْحُلِيَّ كُلَّهُ إِلَّا الْقُرْطَ (گوشواره) الْمَشْهُورَ وَ الْقِلَادَةَ (گردنبند) الْمَشْهُورَةَ
سند این روایت خالی از اشکال نیست.

 

باید توجه داشت که از قید مشهور (به معنای آشکار) که در این روایات آمد می توانیم در مقام جمع با روایات مجوزه استفاده کنیم.

 

روایات مجوزة:

این روایات از روایات مانعه بیشتر است.

باب 49 از ابواب تروک احرام

حدیث 5: عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُصَدِّقِ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تَلْبَسُ الْمُحْرِمَةُ الْخَاتَمَ مِنْ ذَهَبٍ
انگشتر طلا هم آشکار است و هم فرقی با بقیه ی زیورآلات ندارد از این رو اگر انگشتر طلا جایز شد سایر طلاها و زیورآلات هم جایز است.

 

حدیث 7: ِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمَرْأَةِ تَلْبَسُ الْحُلِيَّ قَالَ تَلْبَسُ الْمَسَكَ (دستبند) وَ الْخَلْخَالَيْنِ (که به پا می زدند.)
این دو مورد هم از باب مثال است و سایر زیورآلات هم داخل می باشد.

 

حدیث 8: رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا بَأْسَ أَنْ تَلْبَسَ الْمَرْأَةُ الْخَلْخَالَيْنِ وَ الْمَسَكَ
در این دو روایت هر چند سخنی از حال احرام نیست ولی از آنجا که استعمال زینت آلات برای زن از مسلمات بوده است و جای سؤال نداشته است بنابراین مورد این روایات در حالت عادی نبوده است.

 

حدیث 9: بِإِسْنَادِهِ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا كَانَ لِلْمَرْأَةِ حُلِيٌّ لَمْ تُحْدِثْهُ لِلْإِحْرَامِ لَمْ تَنْزِعْ حُلِيَّهَا

این روایت صحیحة است و مربوط به حلی معتاد است که مجاز می باشد.

از این روایت می توانیم در مقام جمع استفاده کنیم.

 

حدیث 10: بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا بَأْسَ أَنْ تُحْرِمَ الْمَرْأَةُ فِي الذَّهَبِ وَ الْخَزِّ الْحَدِيثَ
این روایت صحیحة است.

این روایت در خصوص زن محرم است و ظاهر این روایت در مورد حلی معتاد است یعنی زن قبلا ذهب و خز را استفاده می کرد و هنگام احرام هم در همان حال محرم می شود.

 

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع (امام کاظم علیه السلام) عَنِ الْمَرْأَةِ يَكُونُ عَلَيْهَا الْحُلِيُّ وَ الْخَلْخَالُ وَ الْمَسَكَةُ وَ الْقُرْطَانِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْوَرِقِ تُحْرِمُ فِيهِ وَ هُوَ عَلَيْهَا وَ قَدْ كَانَتْ تَلْبَسُهُ فِي بَيْتِهَا قَبْلَ حَجِّهَا أَ تَنْزِعُهُ إِذَا أَحْرَمَتْ أَوْ تَتْرُكُهُ عَلَى حَالِهِ قَالَ تُحْرِمُ فِيهِ وَ تَلْبَسُهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ تُظْهِرَهُ لِلرِّجَالِ فِي مَرْكَبِهَا وَ مَسِيرِهَا
این روایت صحیحة است و مربوط به حلی معتاد می باشد و امام علیه السلام اجازه ی استعمال آنها را می دهد و فقط می فرماید: نباید آنها را برای مردها آشکار کند.

 

جمع بین این روایات:

طریق اول: حمل روایات مانعه بر کراهت این از باب حمل ظاهر بر نص است زیرا روایات تحریم ظاهر در حرمت است زیرا هم ممکن است حرام باشد و هم ممکن است ظاهر در کراهت باشد ولی روایات مجوزة نص در جواز است.

طریق دوم: بین قصد زینت و غیر آن فرق بگذاریم یعنی بگوییم: روایات مانعه مربوط به جایی که قصد زینت باشد و روایات مجوزة مربوط به جایی که قصد زینت در کار نیست.

البته قبلا گفتیم که در این موارد قصد قهرا حاصل می شود و حتی اگر کسی آن را قصد نکرده باشد باز زینت وجود دارد. بنابراین این وجه جمع صحیح به نظر نمی رسد.

طریق سوم: فرق بین معتاد و غیر معتاد یعنی روایات مانعه مربوط به صورت غیر معتاد است و روایات مجوزه نیز صورت معتاد را بیان می کند.

شاهد این جمع همان چند روایت مجوزه ای است که ظهور در خصوص معتاد داشت.

طریق چهارم: بین زینت آشکار برای مردان (حتی برای زوج) و غیر آشکار فرق بگذاریم. روایات مانعه مربوط به صورت زینت آشکار است و روایات مجوزة مربوط به زینت غیر آشکار.

 

روایات عامه ای که در تحریم داشتیم که مطلق زینت را حرام می دانست از قدرت بیشتری برخوردار بود از این رو باید حرمت را بپذیریم و روایات مانعه را بر کراهت حمل نکنیم.

بله روایات مانعه دو استثناء دارد یکی در مورد زیورآلاتی است که آشکار نباشد و دیگر موردی که معتاد نباشد. بنابراین نتیجه ی آن همان فتوای امام قدس سره می شود. (البته از آنجا که اگر نزد مردها آشکار نباشد اصل صدق زینت نمی کند این از باب استثناء منقطع می شود.)

 

00

00

00

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo