< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

91/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کفاره ی حلق رأس در حال غیر اضطرار

بحث در کفاره ی ازاله ی مو (به شکل حلق) در حال احرام است. فرد محرم گاه به سبب اضطرار چنین می کند که بحث آن را مطرح کردیم. اما اگر کسی بدون اضطرار مویی را از بدنش ازاله کند در مورد کفاره ی او اختلاف واقع شده است.

امام قدس سره در این مورد می فرماید: كفارة حلق الرأس إن كان لغير ضرورة شاة على الأحوط بل لا يبعد ذلك

 

اقوال علماء: صاحب مستند در کلام جامعی در ج 13 ص 279 می فرماید: و من غیر اذی دم شاة خاصة وفاقا للمحكيّ عن النزهة (تألیف یحیی بن سعید) و نفي عنه البعد في المدارك و قوّاه بعض مشايخنا (مانند صاحب ریاض) خلافا للآخرین و لعلهم الاکثر فجعلوا التخییر فی حلق الراس مطلقا (چه در حال غیر ضرورت باشد و چه در حال ضرورت) بل عن المنتهی ان التخییر فی هذه الکفارة لعذر او غیره مذهب علمائنا اجمع. (این در حالی است که مسأله اجماعی نیست.)

 

ادله ی مسألة: به نظر ما بهتر این است که به جای الاحوط (که احتیاط وجوبی است) الاقوی بگوییم که فتوا است. البته امام قدس سره در انتهای کلام می فرماید: بل لا يبعد ذلك که همان فتوا می باشد.

 

دلیل اول: ادله ای که قائل به تخییر شده است مانند قرآن و روایات همه مربوط به حال ضرورت است و از آنها نمی توان حال غیر ضرورت را استفاده کرد.

 

دلیل دوم: دلالت روایات صحیحة

باب 8 از ابواب بقیة کفارات الاحرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ مَنْ نَتَفَ إِبْطَهُ (موی زیر بغلش را بکند) أَوْ قَلَّمَ ظُفُرَهُ (ناخن هایش را بگیرد) أَوْ حَلَقَ رَأْسَهُ أَوْ لَبِسَ ثَوْباً لَا يَنْبَغِي لَهُ لُبْسُهُ أَوْ أَكَلَ طَعَاماً لَا يَنْبَغِي لَهُ أَكْلُهُ وَ هُوَ مُحْرِمٌ فَفَعَلَ ذَلِكَ نَاسِياً أَوْ جَاهِلًا فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ وَ مَنْ فَعَلَهُ مُتَعَمِّداً فَعَلَيْهِ دَمُ شَاةٍ
در این روایت تصریح شده است که کفاره ی حلق رأس عمدا در حال عمد دم شاة است.

گفته شده است که این بیان یکی از سه خصال کفاره است. این قول خلاف ظاهر است و ظاهر این روایت تعیین دم شاة می باشد.

متعمد در این روایت ظاهر در متعمد مختار است نه متعمد مضطر.

 

باب 10 از ابواب بقیة کفارات الاحرام

حدیث 1: عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْيَنَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ مَنْ نَتَفَ إِبْطَهُ أَوْ قَلَّمَ ظُفُرَهُ أَوْ حَلَقَ رَأْسَهُ نَاسِياً أَوْ جَاهِلًا فَلَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ وَ مَنْ فَعَلَهُ مُتَعَمِّداً فَعَلَيْهِ دَمُ شَاةٍ
البته ممکن است این روایت همان روایت قبلی باشد ولی چون عبارت آن فرق دارد شاید زرارة این حدیث را دو بار از امام باقر علیه السلام شنیده باشد.

 

خلاصه اینکه دو روایت صحیحة بر تعیین دم شاة دلالت دارد. روایات تخییر هم مربوط به حال ضرورت است. ادعای علامه هم ثابت نشده است و حتی خلاف آن ثابت شده است.

 

هذا تمام کلام فی الفرع الاول که مربوط به کفاره در حلق رأس است.

اما فرع دوم که مربوط به کوتاه کردم است نه حلق. امام قدس سره در این فرع می فرماید: و الأحوط في إزالة شعر الرأس بغير حلق كفارة الحلق.

امام قدس سره حکم به احتیاط کرده است که این هم مانند حلق باشد.

 

اقوال علماء:

صاحب مستنددر ج 13 ص 281 فتوا می دهد که کفاره ی کوتاه کردن هم مانند حلق است.

 

دلیل مسألة: الغاء خصوصیت عرفیة

عرف می گوید: آنچه مهم است این است که فرد موهای بدن را از بین نبرد و حلق موضوعیت ندارد. خصوصا که شارع نمی خواهد در حال حج ترفه و جمالی وجود داشته باشد و چه بسا جمال و ترفه در کوتاه کردن بیشتر از تراشیدن باشد.

 

بقی هنا امور:

الامر الاول: این امر را امام متعرض نشده است و آن اینکه آیا حکم مربوط به حلق جمیع رأس است یا بعضی از آن را هم شامل می شود؟

بعضی از علماء قائل به اطلاق شده اند و حتی حلق بعضی از سر را هم در حکم

صاحب جواهر ج 20 ص 410 می فرماید: قال فی المنتهی ان الحکم فی الکفاره عندنا تتعلق بحلق جمیع الراس او بعضه قلیلا او کثرا لکن یختلف ففی حلق الراس دم و کذا فی ما یسمی حلق الراس و فی حلق ثلاث شعرات صدقة بمهما امکن

دلیل ایشان اطلاقات است ولی به نظر ما آیه و روایات منصرف به جایی است که تمام سر یا قسمت قابل ملاحظه ای از آن حلق شود.

اصل در کفاره هم برائت است بنابراین در مقدار کم نمی توانیم قائل به کفاره شویم ولی می توان قائل به صدقه شد به هر حال ما در این مسأله تردید داریم و به سراغ اصل برائت می رویم.

خصوصا که اگر ملاک در تحریم حلق رأس ترفه باشد این حالت در حلق بعضی از سر کمتر به وجود می آید.

 

الامر الثانی: آیا بین اینکه ازاله بنفسه باشد یا بغیره فرق است؟ همچنین آیا بین اینکه غیر محرم باشد یا محل فرق است؟

روایت خاصی در این مورد نداریم و ظاهر دلیل این است که یا خودش یا دیگری به اذن خودش سرش را حلق کند. شرطیت اذن برای وجوب کفاره برای این است که وقتی او اذن داده و بر این کار راضی بوده است فعل حلق به فرد انتساب داده می شود. خصوصا که کم پیش می آید که کسی خودش سر خودش را بتراشد.

بله اگر کسی بدون اذن سر محرم را بتراشد چه او محرم باشد و چه غیر محرم در هر حال دلیلی بر کفاره نیست. (بله اگر محرم سر دیگری را بتراشد هرچند عمل حرامی مرتکب شده است ولی کفاره ای بر گردن او نیست. کفاره فقط در دو صورت است: اینکه محرم خودش سرش را بتراشد دوم اینکه به دیگری اذن دهد تا سرش را بتراشد.)

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo