< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

91/02/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نتف زیر بغل در حال احرام

بحث در مسأله ی 30 از مسائل مربوط به تروک احرام است. این مسأله حاوی دو فرع است. فرع اول این است که اگر کسی در حال احرام موهای زیر بغلش را بکند هم حرام است و هم کفاره دارد. کفاره ی آن این است که اگر کسی هر دو زیر بغل را بکند مشهور و حتی ادعای اجماع بر این است که باید گوسفندی را کفاره دهد ولی اگر یک زیر بغل باشد باید سی مسکین را اطعام کند.

امام قدس سره در این فرع می فرماید: كفارة نتف الإبطين شاة، و الأحوط ذلك في نتف إحداهما.

 

دو حدیث را خواندیم و اما ما بقی آنها:

باب 10 از ابواب بقیة کفارات الاحرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ ابْنِ رِئَابٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ مَنْ حَلَقَ رَأْسَهُ أَوْ نَتَفَ إِبْطَهُ نَاسِياً أَوْ سَاهِياً أَوْ جَاهِلًا فَلَا شَيْ‌ءَ عَلَيْهِ وَ مَنْ فَعَلَهُ مُتَعَمِّداً فَعَلَيْهِ دَمٌ
در سند این حدیث سهل بن زیاد وجود دارد که محل بحث است.

در این حدیث (إِبْطَهُ) می تواند معنای جنسی داشته باشد و هر دو زیر بغل را شامل شود. در این صورت مانند احادیث قبل می شود و اگر هم گفته شود که مراد ابط واحد است می گوییم در این صورت هم سند آن ضعیف است و هم به آن عمل نشده است (که برای ابط واحد شاة کفاره داده شود.)

 

مستدرک ج 9 ص :301
حدیث 1: الْمُقْنِعُ، وَ إِذَا نَتَفَ الرَّجُلُ إِبْطَهُ بَعْدَ الْإِحْرَامِ فَعَلَيْهِ دَمٌ
این حدیث اگر حدیث جدیدی باشد و فتوای صدوق نباشد مرسل است.

 

نکته ای که باقی می ماند صحیحه ی حریز است که در نسخه ی تهذیب (ابطین) و در نسخه ی صدوق (ابطه) آمده است.

مشهور نسخه ی شیخ طوسی در تهذیب را پذیرفته اند و مطابق آن فتوا داده اند و به نسخه ی صدوق عمل نکرده اند و این علامت آن است که نسخه ی صدوق اشتباه بوده است.

حال اگر قبول کنیم که این دو نسخه با هم تعارض دارند در این حال باید به سراغ قدر متیقن برویم و در ما بقی برائت جاری می کنیم از این رو کفاره ی دم شاة در ابطین است و در ابط واحد مشکوک است و اصل برائت است و روایت عبد الله بن جبلة حاکم می شود و می گوید: در ابط واحد باید ثلاثة مساکین را اطعام کرد.

با این حال امام قدس سره در تحریر تمایل به این فتوا ندارد و در ابط واحد هم بنا بر احتیاط واجب به همان شاة فتوا می دهد.

 

بقی هنا امران:

الامر الاول: اگر کسی به جای نتف زیر بغل را بتراشد حکمش همان حکم نتف است زیرا از نتف الغاء خصوصیت می کنیم لا سیما که می دانیم شارع نمی خواهد محرم در حال ترفه و تزین باشد و این ترفه با حلق هم حاصل می شود.

 

الامر الثانی: اگر بعضی از زیر بغل را نتف کند نه تمام آن را آیا آن هم در حکم کل است یعنی اگر کسی بعضی از هر زیر هر دو بغل را نتف کند آیا کفارة شاة دارد.

صاحب جواهر در این مقام قائل است که کفاره مربوط به نتف کل است و نتف بعض کفاره ی کل را ندارد. این در حالی است که در بحث حلق رأس بخشی از حلق رأس را در حکم حلق کل رأس می دانست.

نقول: در هر دو باب حلق و نتف منصرف به جمیع یا مقدار متعارف در آن زمان است. بنابراین نتف بعض موجب کفاره ی مزبور نیست. (در این حال نتف بعض، مشمول روایت بعد می شود که اگر کسی موهایی از بدن را بکند چه مقدار کفاره دارد.)

 

اما فرع دوم در کلام امام قدس سره: ایشان در فرع دوم می فرماید: و إذا مس شعره فسقط شعرة أو أكثر فالأحوط كف طعام يتصدق به.

یعنی اگر کسی به سر و صورتش دست بکشد و یک یا چند مویی بیفتد بنا بر احتیاط وجوبی باید کفاره دهد که مقدار آن کفی از طعام است که باید صدقه دهد.

 

اقوال علماء:

صاحب حدائق در ج 15 ص 518 می فرماید: هذا الحکم مما لا خلاف فیه بین الاصحاب کما هو ظاهر المنتهی و التذکرة و نقل عن ابن حمزة التصدق بکفین و قال الصدوق فی المقنع بکف او کفین.

صاحب جواهر در ج 20 ص 411 می فرماید: لو مس لحیته او راسه فوقع منهما شیء اطعم کفا من طعام کما فی النافع و القواعد و محکی الغنیة و السرائر بل فی المدارک نسبته الی قطع الاصحاب بل عن ظاهر المنتهی و التذکرة الاجماع علیه.

بعد صاحب جواهر در خاتمه می فرماید: اگر اجماع نبود حکم به استحباب قوی بود.

 

دلالت روایات:

روایات در این مورد با مضامین بسیار مختلفی وارد شده است که ما آنها را به شش طائفه تقسیم می کنیم.

باب 16 از ابواب بقیة الکفارات

الطائفة الاولی: روایاتی که مطابق فتوای مشهور است.

حدیث 5: عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا وَضَعَ أَحَدُكُمْ يَدَهُ عَلَى رَأْسِهِ أَوْ لِحْيَتِهِ وَ هُوَ مُحْرِمٌ فَسَقَطَ شَيْ‌ءٌ مِنَ الشَّعْرِ فَلْيَتَصَدَّقْ بِكَفٍّ مِنْ طَعَامٍ أَوْ كَفٍّ مِنْ سَوِيقٍ
این روایت صحیحة است.

در اینکه سویق چی بوده است امروزه برای ما خیلی روشن نیست و احتمال است که نوعی قاووت بوده باشد ولی از بعضی از روایات استفاده می شود که نوعی نوشیدنی بوده که جنبه ی غذائیت داشته و در بعضی از کتب لغت آن را به حلیم تفسیر کرده اند که البته بعید است. از بعضی از کتب نیز استفاده می شود که آرد بوده که گاه با خرما آن را مخلوط می کردند و گاه با آب مخلوط می کردند که یک نوع نوشیدنی می شده است از جمله اینکه در روایتی است از امام رضا علیه السلام آمده است که (شَرِبَ شَرْبَةَ سَوِيق‌)
به هر حال در ذیل روایت فوق می خوانیم: وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ بِكَفٍّ مِنْ كَعْكٍ أَوْ سَوِيقٍ
صاحب وسائل برای این حدیث شماره ی جداگانه ای قرار نداده است.

کعک چیزی شبیه کیک های امروز بوده است که نانی شیرین بوده است.

 

الطائفة الثانیة: تخییر بین کف و کفین

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ أَبِي سَعِيدٍ عَنْ مَنْصُورٍ (بن حازم) عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي الْمُحْرِمِ إِذَا مَسَّ لِحْيَتَهُ فَوَقَعَ مِنْهَا شَعْرَةٌ قَالَ يُطْعِمُ كَفّاً مِنْ طَعَامٍ أَوْ كَفَّيْنِ
این روایت صحیحة است.

در اصول خواندیم که تخییر بین اقل و اکثر استقلالی امکان ندارد زیرا اگر کسی اقل را به جا آورد آیا امر ساقط می شود یا نه؟ اگر ساقط می شود پس اکثر مستحب می باشد و اگر ساقط نمی شود پس تخییر بین اقل و اکثر نیست و فقط اکثر واجب است. از این رو اکثر همواره مستحب می باشد. مثلا در تسبیحات اربعه اگر گفتیم تخییر بین یکی و سه تا است یعنی اولی واجب است و دومی و سومی مستحب است و فتوای ما نیز همین است.

 

ان شاء الله در جلسه ی بعد طوائف دیگر را بررسی می کنیم.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo