< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

91/03/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حرمت پوشانیدن صورت برای زنان

بحث در هجدهمین ترک از تروک احرام است که مربوط به احرام زنان می باشد.

امام قدس سره می فرماید: الثامن عشر- تغطية المرأة وجهها بنقاب و برقع و نحوهما‌حتى المروحة و الأحوط عدم التغطية بما لا يتعارف كالحشيش و الطين، و بعض الوجه في حكم تمامه، نعم يجوز وضع يديها على وجهها، و لا مانع من وضعه على المخدة و نحوها للنوم.

در این مسأله پنج فرع بیان شده است:

فرع اول: زن نباید هنگام احرام صورتش را بپوشاند و حتی نمی تواند بادبزن را جلوی صورتش بگیرد.

فرع دوم: زن حتی نمی تواند با اشیاء غیر متعارف مانند برگ و سبزی و یا گل صورت خود را بپوشاند.

فرع سوم: زن حتی نمی تواند بعضی از صورتش را بپوشاند.

فرع چهارم: مانعی ندارد که زن دستش را جلوی صورتش بگذارد.

فرع پنجم: موقع خواب و استراحت می تواند صورتش را روی بالش بگذارد.

 

اما فرع اول:

اقوال علماء:

اصل مسأله اجمالا اجماعی است و حتی اهل سنت هم به آن فتوا داده اند و آن اینکه زن هنگام احرام نمی تواند صورتش را بپوشاند.

علامه در منتهی ج 2 ص 790 می فرماید: علیه علماء الامصار

ابن رشد از علماء عامه در کتاب بدایة المجتهد ج 1 ص 327 می گوید: اجمعوا علی ان احرام المراة فی وجهها

صاحب جواهر در ج 18 ص 389 می فرماید: علیها ان تسفر عن وجهها (پرده را کنار زند) فلا یجوز تغطیته بلا خلاف اجده فیه بل الاجماع علیه بقسمیه.

 

دلیل مسألة:

علاوه بر اجماع که مؤید است روایات کثیره و متضافره ای بر این مسأله دلالت دارد.

باب 48 از ابواب تروک احرام

حدیث 1: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ الْمُحْرِمَةُ لَا تَتَنَقَّبُ لِأَنَّ إِحْرَامَ الْمَرْأَةِ فِي وَجْهِهَا وَ إِحْرَامَ الرَّجُلِ فِي رَأْسِهِ
این روایت صحیحة است.

 

حدیث 3: َ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَرَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع بِامْرَأَةٍ مُتَنَقِّبَةٍ (نقاب داشت) وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ فَقَالَ أَحْرِمِي وَ أَسْفِرِي (صورتت را باز بگذار) وَ أَرْخِي ثَوْبَكِ مِنْ فَوْقِ رَأْسِكِ (اگر می خواهی دیگران تو را نبینند چادری که بر سرت است را کمی روی صورتت سست و آویزان کن) فَإِنَّكِ إِنْ تَنَقَّبْتِ لَمْ يَتَغَيَّرْ لَوْنُكِ فَقَالَ رَجُلٌ إِلَى أَيْنَ تُرْخِيهِ (تا کجا می تواند چادر را پائین بکشد) قَالَ تُغَطِّي عَيْنَيْهَا قَالَ قُلْتُ تَبْلُغُ فَمَهَا قَالَ نَعَمْ
این روایت صحیحة است.

امام علیه السلام در بیان تعلیل در نقاب زدن می فرماید: اگر زن نقاب نزند رنگش تغییر نمی کند. کأنه خداوند می خواهد که رنگ صورت بر اثر گرما و آفتاب و غیره کمی تغییر کند و این تحول در ظاهر همراه با تحول در باطن باشد.

البته بعدا بحث آویزان کردن چادر در مورد صورت را بحث می کنیم که تا چه اندازه جایز است. امام علیه السلام در روایت فوق تا دهان را جایز می داند.

 

حدیث 4: عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ (الرضا) ع قَالَ مَرَّ أَبُو جَعْفَرٍ ع بِامْرَأَةٍ مُحْرِمَةٍ قَدِ اسْتَتَرَتْ بِمِرْوَحَةٍ (به بادبزنی صورتش را مخفی کرده بود) فَأَمَاطَ الْمِرْوَحَةَ بِنَفْسِهِ عَنْ وَجْهِهَا
سند روایت به سبب وجود سهل خالی از اشکال نیست.

 

حدیث 5: مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا تَطُوفُ الْمَرْأَةُ بِالْبَيْتِ وَ هِيَ مُتَنَقِّبَةٌ
این روایت صحیحة است.

مراد از روایت فوق طواف در حال احرام است.

 

به هر حال علاوه بر این چهار روایت، روایات دیگری هم در این باب وجود دارد که به دلیل صریح نبودن دلالت آنها به آنها نمی پردازیم.

 

باب 33 از ابواب احرام

حدیث 3: ْ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَيْنِ عَنْ أَبِي عُيَيْنَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ مَا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَلْبَسَ وَ هِيَ مُحْرِمَةٌ فَقَالَ الثِّيَابُ كُلُّهَا مَا خَلَا الْقُفَّازَيْنِ (دستکش) وَ الْبُرْقُعَ وَ الْحَرِيرَ ....
در سند این روایت ابی عیینیة است که محل کلام می باشد.

 

حدیث 6: ِ عَنْ يَحْيَى بْنِ أَبِي الْعَلَاءِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّهُ كَرِهَ لِلْمَرْأَةِ الْمُحْرِمَةِ الْبُرْقُعَ وَ الْقُفَّازَيْنِ
مراد از (كَرِهَ) به قرینه ی سایر روایات حرمت می باشد.

 

فرع دوم: در پوشانیدن صورت فرقی بین ساتر متعارف و غیر متعارف نیست از این رو اگر زنی با بادبزن یا برگ و غیر جلوی صورتش را بگیرد اشکال دارد.

 

دلیل مسألة:

اطلاقات روایات متعارف و غیر متعارف هر دو را شامل می شود. در بعضی از روایات از لفظ (سفور) استفاده شده بود یعنی صورت باید گشاده باشد. بنابراین هر چیزی که سفور را از بین ببرد ممنوع است.

علاوه بر آن در یک روایت تعلیل آمده بود که امام علیه السلام فرمود: (فَإِنَّكِ إِنْ تَنَقَّبْتِ لَمْ يَتَغَيَّرْ لَوْنُكِ) این تعلیل حتی در پوشاندن صورت با غیر متعارف هم صادق است.

البته امام قدس سره طین را هم ذکر کرد. به نظر ما اولا کسی با گِل صورتش را نمی پوشاند ولی اگر کسی با گل یا با قشری از پماد ضد آفتاب صورتش را پوشاند به نظر می آید که عرفا به آن ستر صورت نمی گویند. بنابراین لفظ ستر از این موارد منصرف است هرچند احتیاط در این است که از همه اجتناب شود.

تعلیل مذکور در روایت هم از قبیل حکمت است نه علت زیرا زن می تواند چادرش را شل کند و جلوی صورتش را بگیرد که در این حال آفتاب به صورتش نمی خورد و فقط باد به آن می خورد.

 

فرع سوم: بعض الوجه در حکم کل می باشد و حتی پوشاندن بعض نیز جایز نمی باشد.

عجیب این است که صاحب جواهر قائل است که حتی یک مقدار از سرش را در جایی که نامحرمی نباشد باید به عنوان مقدمه ی علمیة باز بگذارد همان طور که مرد هم باید بخشی از صورتش را که به سرش می رسد از باب مقدمه ی علمیة باز بگذارد. (مقدمه ی علمیة یعنی چیزی که موجب می شود انسان یقین پیدا کند حد شرعی را رعایت کرده است مثلا هنگام وضو گرفتن می گویند کمی بالاتر از مرفق را باید بشوید تا یقین کند که مقدار واجب شسته شده است و یا در طواف وقتی هفت شوط تمام می شود باید کمی بیشتر گام بردارد تا یقین کند که از هفت شوط کم گذاشته نشده است.)

نقول: اگر با این دقت جلو بیاییم زن حتی نباید از ماسک هایی که برای دفع گرد و غبار و بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرد استفاده کند و یا حتی نمی تواند از مقنعه استفاده نماید حتی استفاده از عینک تیره که بعضی از صورت را می پوشاند همه و همه باید ممنوع باشد.

 

دلیل مسألة: عمدة به لفظ نقاب که در روایت آمده عنایت شده است. در منابع لغوی تقریبا اتفاق بر این است که چیزی است که از جلوی بینی که نرم است به پائین را می پوشاند. بعضی گفته اند که اگر بالاتر هم رود و از زیر چشم شروع شود به آن هم نقاب می گویند.

بعضی گفته اند نقاب بر سه قسم است: چیزی که از زیر چشم شروع می شود و چیزی که از نرمی بینی تا روی لب است و چیزی که ما فوق نرمی بینی باشد و هر یک اسم خاصی دارد.

به هر حال نقابی که چشم پیدا است و ما بقی پوشیده است یقینا حرام می باشد و روایات متعددی از حرمت نقاب زدن سخن گفته است. اما غیر آن به نظر ما دلیل روشنی بر حرمت وجود ندارد.

در روایات از سفور، اسفار، برقع، نقاب، مروحة و امثال آن سخن به میان آمده است بنابراین اگر زنی ماسک بزند به او نمی گویند نقاب زده است.

حتی تعلیلی که در روایتی مزبور در مورد تغییر لون صورت آمده است با ماسک زدن می سازد زیرا حتی اگر کسی ماسک بزند باز رنگ صورتش تغییر می کند.

به نظر ما ماسک زدن، عینک تیره زدن و امثال آن اشکالی ندارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo