< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

91/09/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: قرار دادن کعبه در سمت چپ هنگام طواف
 گفتیم حدیث نبوی خذوا عنی مناسککم به شکل مفصلی در کتب فقهی آمده و به عنوان دلیل و یا مؤید به آن استدلال شده است. گفتیم این حدیث در کتب ما نیست و فقط در کتاب عوالی اللئالی آمده است. دیدیم حاجی نوری در مستدرک آن را از عوالی نقل کرده است و در نسخه ی او به جای (عنی)، (منی) آمده است. مشهور بین روایات عامه هم (عنی) می باشد. البته کتاب عوالی اللئالی هم کتابی نیست که بشود به آن اعتماد کرد.
 
 به هر حال بحث در اجزاء طواف است. امام قدس سره در مسأله ی هشتم می فرماید: الاحتياط بكون البيت في جميع الحالات على الكتف الأيسر و إن كان ضعيفا جدا و يجب على الجهال و العوام الاحتراز عنه لو كان موجبا للشهرة (شهرت و اشتهار به عمل بر خلاف مسلمین) و وهن المذهب لكن لا مانع منه لو فعله عالم عاقل بنحو لا يكون‌ مخالفا للتقية أو موجبا للشهرة.
 گفتیم لازم نیست بیت در تمامی حالات و دائما محاذاتی شانه ی چپ باشد ولی امام قدس سره قائل است که احتیاط اگر در این مورد روایت شود خوب است هرچند این احتیاط ضعیف است.
 بعد ایشان تفصیل می دهد که جهال و عوام این کار را نکنند زیرا انجام این کار موجب وهن مذهب می شود ولی علماء که جهات مختلف را در نظر می گیرند می توانند به این احتیاط عمل کنند و البته باید مواظب باشند تا عمل ایشان بر خلاف تقیه نباشد و موجب شهرت نشود و مردم نگویند که آنها بر خلاف عمل مسلمین اقدام می کنند.
 نقول:
 اولا: در هیچ روایتی نیامده است که باید کتف چپ به سمت بیت باشد. حتی در کلمات علماء آمده است که باید خانه در سمت چپ باشد نه اینکه کتف چپ همواره به سمت او باشد. به عبارت دیگر باید طواف از راست به چپ باشد. بنابراین احتیاط مزبور وجهی ندارد.
 ثانیا: انجام به احتیاط مزبور علی ای حال موجب وهن مذهب می شود. اگر قرار بود یک عالم این احتیاط را بکند ممکن بود در دید نباشد ولی اگر هر عالمی بخواهد این احتیاط را عمل کند و در هر طواف هم علماء بسیاری در طواف هستند این عمل موجب وهن می شود زیرا وقتی به حجر اسماعیل می رسند یکباره خود را کج می کنند تا محاذی ضلع دیگر بیت شوند.
 ثالثا: اگر کسی بخواهد حواسش به این کارها جمع باشد حضور قلب در طواف را به از دست می دهد. طواف بهترین حالات قرب الی الله است و ادعیه ی بسیاری در آن وارد شده است و نباید با احتیاط مزبور این حالت را از انسان دور کرد. احتیاط مزبور خلاف احتیاط می باشد.
 مضافا بر اینکه احتیاط مزبور چه بسا موجب وسواس شود. به هر حال اگر به وسواس، شهرت، وهن مذهب شود عمل مزبور باطل می شود زیرا این امور منهی عنه است و اگر با مأمور به که طواف است یکی شود موجب بطلان عمل می شود (همانند نماز در زمین غصبی)
 
 مسألة 9 لو طاف على خلاف المتعارف في بعض أجزاء شوطه مثلا- كما لو صار بواسطة المزاحمة وجهه إلى الكعبة أو خلفه إليها أو طاف على خلفه على عكس المتعارف- يجب جبرانه. و لا يجوز الاكتفاء به.
 اگر کسی طواف را به شکل غیر متعارف انجام دهد مثلا بر اثر فشار بدنش به سمت کعبه برگردد و یا مجبور شود به کعبه پشت کند و یا مجبور شود به پشت بر گردد و چند گامی بر دارد و در عین حال به طواف خود ادامه دهد و کمی جلو رود باید آن مقدار را جبران کند و نباید به آن مقدار اکتفاء کند.
 
 این مسأله روایت خاصی ندارد و باید بر اساس قواعد، آن را حل کنیم. این مسأله مشتمل بر دو حکم است:
 حکم اول این است که اگر رو به کعبه و یا پشت به آن شود و یا قهقرا قدم بردارد باید برگردد و آن مقدار را جبران کند. دلیل بر وجوب جبران این است که طواف او علی الیسار نبوده است و در نتیجه مورد قبول نیست. صاحب جواهر [1] ، در جلد 19، ص 292 قائل است که این کار چه عمدا باشد، چه سهوا و چه جبرا باید جبران کند. بله اگر نتواند برگردد و آن مقدار را جبران کند باید بیت را دور بزند و نیّت طواف نکند و وقتی به آن نقطه که خراب شده است رسید آن مقدار را نیّت می کند تا شوط قبلی خود را تکمیل کند.
 حکم دوم این است که طواف او باطل نمی شود زیرا شک داریم با عمل مزبور آیا طواف باطل می شود یا نه و ما در شک در مانعیت، شرطیت و جزئیت قائل به برائت هستیم. اصل برائت در مورد مانعیت، شرطیت و جزئیت حاکم است در نتیجه طواف صحیح است و باید جبران کرد.
 مضافا بر اینکه عمده دلیل ما بر اینکه طواف باید از راست به چپ باشد سیره ی مسلمین است. در نظر سیره ی مسلمین اگر کسی بر اثر فشار جمعیت برگردد و به سمت دیگری شود و همراه جمعیت جلو رود، نزد سیره ی مسلمین طوافش باطل نمی شود. او فقط باید جبران کند.
 به عبارت دیگر، دلیل ما در این مورد لبی است و مانند دلیل لفظی نیست که به اطلاق و یا عموم آن عمل کنیم. دلیل سیره و اجماع لبی است و لفظ ندارد تا بتوان به اطلاق آن اخذ کرد بلکه دلیلی عقلانی است. در دلیل لفظی می توان به اطلاق و یا عموم اخذ کرد ولی در دلیل لبی به قدر متیقن باید اخذ کرد. قدر متیقن هم این است که باید از راست به چپ چرخید حال اگر کسی بر اثر فشار بدنش برگردد و چند گامی بر دارد دلیلی بر عدم بطلان نداریم. مخصوصا که در فشار جمعیت این اتفاق بسیار رخ می دهد. بله اگر وقت برای جبران آن مقدار کافی نبود باید نائب بگیرد.
 
 مسألة 10 لو سلب بواسطة الازدحام الاختيار منه في طوافه فطاف و لو على اليسار بلا اختيار وجب جبرانه و إتيانه باختيار، و لا يجوز الاكتفاء بما فعل.
 یعنی اگر به واسطه ی ازدحام جمعیت نتواند اختیارا گام بردارد و جمعیت او را به جلو ببرد (مانند کسی که او را می خواهند از جایی بیرون کنند که او اگر هم گام بر می دارد ولی بدون اختیار و از روی اجبار است) در این حال واجب است آن بخش را جبران کند و همان بخش را با اختیار به جلو رود و نباید به آن بخش که بدون اختیار جلو رفته است کفایت کند.
 حکم امام قدس سره در بدو نظر واضح است. زیرا عمل عبادی باید با اختیار انجام شود و الا اطاعت صدق نمی کند. فرد باید بگوید که من خودم طواف کردم. اگر دست کسی را بگیرند و بکشند و او را دور خانه بچرخانند، عمل او طواف نیست زیرا فعل به او منسوب نمی باشد و عمل او بلا اختیار است و به او نمی گویند امر مولی را اطاعت کرده است.
 با این حال می گوییم: از ابتدا می دانیم وقتی وارد جمعیت شویم ما را بی اختیار به جلو می برند. در این حال نیّت می کنیم که خود را داخل جمعیت بیندازیم و جمعیت ما را به جلو ببرد. در این حال هرچند فاعل، جمعیت است ولی من اختیارا آن را اراده کرده ام. مانند کسی که نیّت می کند و سوار مرکب می شود و دور خانه می چرخد. او هرچند توسط مرکب به جلو می رود ولی چون تصمیم گرفته است از این طریق دور خانه بچرخد، عمل در هر حال به او منسوب می باشد.
 اگر چنین نباشد هرگز نمی شود یک طواف صحیح دور خانه به جا آورد زیرا جمعیت در آن مکان بسیار زیاد است.
 


[1] جواهر، ج 19، ص 292.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo