< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله ناصر مکارم‌شیرازی

91/12/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مستحبات نماز طواف و شک در نماز رکعات نماز طواف

 

بحث در مسأله ی اولی از مسائل مربوط به نماز طواف است و به فرع چهارم از این مسأله رسیده ایم که مربوط به مستحبات است و آن اینکه مستحب است در نماز طواف در رکعت اول سوره ی توحید و در رکعت دوم سوره ی جحد خوانده شود.

اقوال علماء:

اکثر علماء به همین فتوا داده اند و روایات در این زمینه بسیار است. با این حال اقلیتی عکس آن را گفته اند یعنی در رکعت اول سوره ی جحد و در رکعت دوم سوره ی توحید خوانده شود.

صاحب جواهر می فرماید: المشهور کما عن المختلف انه یستحب فی الاولی سورة التوحید و فی الثانیة الجحد و عن التذکرة انه رواه العامة و عن الدروس و التحریر العکس[1]

دلالت روایات: روایات بر دوسته است: اکثریت قول مشهور را می رساند و اقلیتی که حاوی روایات ضعاف است بر عکس قول مشهور دلالت دارد.

عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا قَالَ قَالَ أَحَدُهُمَا ع يُصَلِّي الرَّجُلُ رَكْعَتَيِ الطَّوَافِ طَوَافِ الْفَرِيضَةِ وَ النَّافِلَةِ بِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ[2]

این روایت صحیحه است.

در این روایت سخنی از رکعت اول و دوم نیست ولی چون امام علیه السلام به ترتیب ذکر کرده است ما هم آنها را حمل بر رکعت اول و دوم می کنیم.

عَنْ علی عن أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى وَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا فَرَغْتَ مِنْ طَوَافِكَ فَائْتِ مَقَامَ إِبْرَاهِيمَ ع فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ اجْعَلْهُ إِمَاماً (یعنی مقام ابراهیم در مقابل تو باشد) وَ اقْرَأْ فِي الْأُولَى مِنْهُمَا سُورَةَ التَّوْحِيدِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ فِي الثَّانِيَةِ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ الْحَدِيثَ [3] این روایت صحیحه است و در آن به رکعت اولی و ثانیة تصریح شده است.

سُلَيْمَانَ بْنِ سُفْيَانَ عَنْ مُعَاذِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع اقْرَأْ فِي الرَّكْعَتَيْنِ لِلطَّوَافِ بِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ[4] در این روایت هم ترتیب، ظهور در رکعت اول و دوم دارد.

جَمِيلٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ يُصَلِّي رَكْعَتَيْ طَوَافِ الْفَرِيضَةِ خَلْفَ الْمَقَامِ بِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ.[5] این روایت شاید با روایت قبلی از جمیل متحد باشد.

در وسائل ج 4، باب 15 از ابواب صلات حدیث 1 و 2 هم روایاتی با همین مضمون وارد شده است.

طائفه ی ثانیة: در مقابل روایات قبلی چند روایت بر عکس آن دلالت دارد.

فِقْهُ الرِّضَا، ع فَإِذَا فَرَغْتَ مِنْ أُسْبُوعِكَ فَأْتِ مَقَامَ إِبْرَاهِيمَ وَ صَلِّ رَكْعَتَيِ الطَّوَافِ وَ اقْرَأْ فِيهِمَا فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ.[6]

این روایت ضعیف السند است و معلوم نیست که فقه الرضا کتابی است که حاوی روایات امام رضا علیه السلام است یا حاوی فتاوای صدوق می باشد هرچند قرائنی است که این کتاب دربردارنده ی کلمات امام علیه السلام باشد.

دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع أَنَّهُ قَالَ وَ الطَّوَافُ سَبْعَةُ أَشْوَاطٍ حَوْلَ الْبَيْتِ إِلَى أَنْ قَالَ فَإِذَا طَافَ كَذَلِكَ سَبْعَةَ أَشْوَاطٍ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ خَلْفَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ وَ يُسْتَحَبُّ أَنْ يَقْرَأَ فِيهِمَا بِقُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ بَعْدَ فَاتِحَةِ الْكِتَابِ الْخَبَرَ [7]

این روایت ضعیف السند است.

الصَّدُوقُ فِي الْمُقْنِعِ، ثُمَّ ائْتِ مَقَامَ إِبْرَاهِيمَ ع فَصَلِّ رَكْعَتَيْنِ وَ اقْرَأْ فِيهِمَا الْحَمْدَ وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ثُمَّ تَشَهَّدْ ثُمَّ احْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ وَ صَلِّ عَلَى النَّبِيِّ ص وَ اسْأَلْهُ أَنْ يَتَقَبَّلَهُ مِنْكَ[8]

این حدیث نیز ضعیف السند است.

جمع دلالی: هرچند واضح است که تعارضی در کار باشد روایات طائفه ی اولی که حاوی صحاح هستند مقدم می باشند با این حال به دو وجه از وجوه جمع دلالی اشاره می کنیم:

وجه اول: قول به تخییر. در مستحبات این موارد متعدد یافت می شود.

وجه ثانی: بالاخره باید در این دو رکعت این دو سوره را بخوانید و کدام را در رکعت اول و دیگری را در رکعت دوم بخوانیم اشکال ندارد.

نقول: ظاهر همان است که مشهور گفته اند و امام قدس سره هم در متن تحریر به آن فتوا داده است و آن اینکه در اولی توحید و در ثانیه جحد خوانده شود. حتی اگر قائل به تخییر شویم، قدر متیقن همین است.

به هر حال مضمون این دو سوره تناسبی با توحید، اتحاد مسلمین، خانه ی خدا و یاد آوری فتح مکه و امثال آن است. مضمون سوره ی جحد این است که به کافران بگوید اگر دین ما را پذیرفتید فبها و الا شما کار خود را انجام دهیم و ما هم کار خود را انجام می دهیم.

نکته ی دیگر این است که گفته اند اگر کسی بسم الله را به نیّت سوره ی توحید بگوید نمی تواند بعد از آن سوره ی جحد را بخواند و هکذا عکس.

ما این فتوی را قبول نداریم و می گوییم: بسم الله به هر نیّتی که باشد تفاوت ندارد، معیار سوره ای است که بعد از آن خوانده می شود. بسم الله در هر سوره با دیگری یکی است و ماهیت همه با هم نیز یکسان می باشد و با نیّت اینکه هر کدام مربوط به کدام سوره است ماهیت آنها را با هم متفاوت نمی کند.

مثلا اگر کاتبی می خواست قرآن بنویسد و بعد به نیّت سوره ی توحید، بسم الله را نوشت و بعد نظرش عوض شد و تصمیم گرفت سوره ی جحد یا سوره ای دیگر را کتابت کند به آن بسم الله نمی شود بدون وضو دست زد زیرا با تغییر نیّت، آن سوره از قرآن بودن خارج نمی شود.

به عبارت دیگر، بسم الله تابع سوره ای است که بعدش خوانده می شود و هر چه خوانده شود بسم الله به آن ملحق می شود. در سور عزائم هم قائل هستیم که شخص جنب فقط آیه ی سجده را نمی تواند بخواند و ما بقی از جمله بسم الله را می تواند به نیّت سور عزائم بخواند.

مسأله ی 2: الشک فی عدد الرکعات موجب للبطلان و لا یبعد اعتبار الظن فیه و هذه الصلاة کسائر الفرائض فی الاحکام.

اگر کسی در نماز طواف بین رکعات شک کند در هر حال نمازش باطل است.

بعد امام قدس سره اضافه می کند که بعید نیست که اگر ظن او به یک طرف باشد به همان عمل کند.

بعد می فرماید: این نماز در همه ی فرائض مانند سایر نماز است از این رو، شرطیت طهارت، قبله، ستر و در تمامی واجبات، شرایط، موانع، قنوت و غیره مانند سایر نمازها می باشد. البته این فرع همانی است که در مسأله ی سابق گذشت که این نماز مانند نماز صبح است از این رو ما این فرع را بحث نمی کنیم.

اما مسأله ی شک در نماز طواف: حکم شک در نماز طواف همانند نماز صبح است.

دلیل اول: اطلاق مقامی

اطلاق مقامی در اینجا جاری است و آن اینکه وقتی مولی به چیزی دستور می دهد و شرایط و اجزایش را معین می کند (مانند نماز صبح) و بعد چیز دیگری (مانند نماز طواف) را به آن عطف می کند و شرط خاصی برای آن بیان نمی کند علامت این است که این هم در شرایط و اجزاء مانند همان اولی است.

بنا بر این وقتی در این همه روایات نماز طواف، احکام شکیات بیان نشده است علامت آن است که این هم مانند نماز صبح است و تمام احکام شکیات آن در اینجا هم جاری می باشد.

دلیل دوم: دلالت روایت

عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ السَّهْوِ فِي صَلَاةِ الْغَدَاةِ قَالَ إِذَا لَمْ تَدْرِ وَاحِدَةً صَلَّيْتَ أَمِ اثْنَتَيْنِ فَأَعِدِ الصَّلَاةَ مِنْ أَوَّلِهَا وَ الْجُمُعَةُ أَيْضاً (که دو رکعت است) إِذَا سَهَا فِيهَا الْإِمَامُ (و مامومین هم سهو کنند.) فَعَلَيْهِ أَنْ يُعِيدَ الصَّلَاةَ لِأَنَّهَا رَكْعَتَانِ الْحَدِيثَ[9]

این روایت موثقه است و هر چند مضمره است و نام امام علیه السلام در آن نیامده ولی به سبب این است که او کتابی داشته است و در اول کتاب نام امام علیه السلام را ذکر کرده و بعد روایات را عطف به آن کرده است. بعد که روایات تفکیک شد و این ارتباط از بین رفت، روایات او مضمره شده است.

در آخر روایت تعلیل شده است که چون این نمازها دو رکعت است در نتیجه شک در آن موجب بطلان است. بنا بر این نماز طواف هم به آن حمل می شود و این قیاس، منصوص العلة می باشد.

دلیل سوم: در روایات می خوانیم: نماز در ابتدا ده رکعت و متشکل از پنج دو رکعت بود. بعد رسول خدا (ص) به اذن خداوند هفت رکعت به آن اضافه کرد. بعد در این روایات تصریح می شود که آنچه فرض الله است سهو و شک در آن موجب بطلان است ولی آنی که فرض النبی می باشد احکام شک در آن جاری می شود.

نماز طواف هم فرض الله است زیرا خداوند دستور می دهد: ﴿وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ مُصَلًّى﴾[10] بنا بر این شک در آن موجب بطلان است.


[1] جواهر الکلام، ج19، ص302.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo