< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/02/25

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی: ماه مبارک رجب دارای ده روز تاریخی است که بعضی از آنها ایام ولادت و جشن است و بعضی از آنها ایام سوگواری و عزاداری است. ایام تاریخی این ماه از سایر ماه های سال بیشتر است.

امام حسن عسکری از پدرش امام هادی علیه السلام نقل می کند که فرمود: لَوْ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً وَ شِعْباً لَسَلَكْتُ وَادِيَ رَجُلٍ عَبَدَ اللَّهَ وَحْدَهُ خَالِصاً مُخلِصَا[1] یعنی اگر همۀ مردم یک مسیری را انتخاب کنند ولی من ببینم که یک نفر که بندگی خدا می کند و خالص و مخلص است مسیر دیگری را انتخاب کرده است من در آن مسیری می روم که او می رود و از مسیری که همه می روند فاصله می گیرم.

در جوامع انسانی مسأله ای است و آن اینکه گاه انسان در محیطی قرار می گیرد که می بیند همه دارند در مسیر غلط گام بر می دارند. آیا انسان باید همرنگ جماعت شود یا اینکه از آنها جدا شود و مسیر حق و صواب را انتخاب کند؟

در حالات انبیاء و علی الخصوص ابراهیم خلیل می بینیم که وقتی قیام کرد تنها بود و در محیط بابِل یک خداپرست بیشتر نبود که خودش بود و ما بقی بت پرست بودند. انبیاء کاری به جماعت نداشتند و قیام کردند و پیروز شدند. موسی و هارون دو نفر بودند که قیام کردند و بعد مؤمن آل فرعون هم به آنها ملحق شد با این حال ایستادگی کردند و پیروز شدند.

رسول خدا (ص) نیز هنگامی که در محیط مکه قیام کرد تنها بود و علی علیه السلام اولین کسی بود که به او ایمان آورد و حضرت خدیجه هم اولین زن بود. این سه نفر در مسجد الحرام نماز می خواندند. آنها هرگز نگفتند که در این ازدحام جمعیت نباید قیام کرد و اینکه هر قیامی علیه این جماعت محکوم به شکست است. آنها ایستادگی کردند و در روز فتح مکه با آن جمعیت عظیم مکه را فتح کردند و دشمنان اسلام را در هم شکستند.

این نکته در محیط های کوچک تر هم باید مد نظر قرار گیرد. مثلا وارد مجلسی شدید و دیدیم که همه اهل باطل هستند و مشغول گناهی مانند غیبت، دروغ، شرب شراب و امثال آن هستند. اگر فرد مسلمانی وارد این جمعیت شود نباید از کثرت جمعیت وحشت کند بلکه باید مسیری را انتخاب کند که خداوند فرموده است. همچنین اگر کسی است که در کشور خارجه مشغول تحصیل است و در محیط و کلاسی قرار دارد که همه اهل باطل هستند، حجاب را کنار گذاشته اند و مانند آن. یک فرد مسلمان نباید همرنگ آنها شود و از آنها رنگ بگیرد. کسی که مسلمان است می داند خدا با اوست و چنین کسی هرگز تنها نیست و هرگز ضعیف نمی باشد. همانگونه که خداوند در قرآن می فرماید: ﴿أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذينَ مِنْ دُونِه﴾[2]

امیر مؤمنان علی علیه السلام در نهج البلاغه در کلامی می فرماید: أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ[3] در بسیاری از موارد انسان با این وضعیت آزمایش می شود که در محیطی قرار می گیرد که اکثریت باطل بوده و بر علیه او هستند. انسان در این حال باید به حق اعتماد کند و ضعیف نشود و آلودۀ آن محیط نشود.

منطق اسلام بر این است که در مسیر حق برو حتی اگر تنها باشی و در مسیر باطل نرو حتی اگر همه با تو همراه باشند.

مصلحان جامعه قالبا چنین بودند. حتی امام قدس سره که قیام کرد در ابتدای راه افراد اندکی با او همراه بودند حتی دیگران به او می گفتند که شما چگونه می توانید در مقابل چنین رژیم گسترده ای که از حمایت آمریکا که ابرقدرت است برخوردار می باشد مقاومت کنید. او به این حرف ها اعتنا نکرد و هرگز نهراسید و این امر به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.

موضوع: سعی در حالت سواره

 

بحث در فرع دوم از مسألۀ دوم است و آن اینکه امام قدس سره می فرماید: و يجوز السعي ماشيا و راكبا، و الأفضل المشي

این فرع مربوط به این است که سعی را می توان سواره انجام داد. سواره سعی کردن نیز خود بر دو گونه است گاه انسان خودش سوار مرکب مانند اسب و شتر می شود و خودش آن را هدایت می کند و گاه سوار چیزی مانند ویلچر می شود که دیگری او را راه می برد.

از اقوال علماء استفاده شد که اجماع بر جواز است.

دلالت روایات: ظاهرا اجماعی که ادعا شده است از این روایات برگرفته شده است. این روایات در باب 16 از ابواب سعی ذکر شده است.

مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ رَاكِباً قَالَ لَا بَأْسَ وَ الْمَشْيُ أَفْضَلُ[4]

این روایت صحیحه است. اطلاق این روایت هر دو نوع از سواره بودن را شامل می شود. چه فرد خودش مرکب را هدایت کند و چه دیگران او را ببرند.

همچنین علت اینکه مشی افضل است شاید به این سبب است که این حالت همراه با خضوع بیشتری است.

سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ وَ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ عَنِ الْمَرْأَةِ تَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ عَلَى دَابَّةٍ أَوْ عَلَى بَعِيرٍ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ وَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَفْعَلُ ذَلِكَ فَقَالَ لَا بَأْسَ[5]

این روایت صحیحه است و اطلاق آن هر نوع رکوبی را شامل می شود و به هر علتی که باشد، به سبب مرض، شلوغی و هر چیز دیگری.

همچنین در روایت فوق زن که راکبا مشی می کند غالبا خودش هدایت مرکب را به عهده نمی گیرد بر خلاف مرد که ممکن است خودش هدایت آن را به عهده بگیرد. بنا بر این هر دو مورد در روایت اجازه داده شده است.

وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ مِثْلَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ فِي آخِرِهِ لَا بَأْسَ بِهِ وَ الْمَشْيُ أَفْضَلُ [6] این روایت صحیحه است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ السَّعْيِ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ عَلَى الدَّابَّةِ قَالَ نَعَمْ وَ عَلَى الْمَحْمِلِ[7] در این روایت که به محمل اشاره شده است دلیل خوبی است بر اینکه دیگری هم می تواند زمام محمل را به دست داشته باشد و محمل را براند و لازم نیست فرد خودش مرکب را هدایت کند.

مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِي الْخَطَّابِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِيرٍ عَنْ حَجَّاجٍ الْخَشَّابِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَسْأَلُ زُرَارَةَ فَقَالَ أَ سَعَيْتَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ فَقَالَ نَعَمْ قَالَ وَ ضَعُفْتَ قَالَ لَا وَ اللَّهِ لَقَدْ قَوِيتُ قَالَ فَإِنْ خَشِيتَ الضَّعْفَ فَارْكَبْ فَإِنَّهُ أَقْوَى لَكَ عَلَى الدُّعَاءِ[8] در این روایت امام علیه السلام از زراره سؤال کرد که آیا سعی کرده ای. زراره سنش بیشتر از امام علیه السلام بود زیرا او از اصحاب امام باقر علیه السلام بوده است. بعد فرمود: آیا خسته نشدی؟ او در جواب گفت نه. بعد امام علیه السلام اضافه کرد که اگر ترسیدی ضعیف بشوی سواره سعی کن زیرا در این حال حال دعاء بیشتری پیدا می کنی.

بنا بر این مشی هرچند افضل است ولی این استثناء را دارد که اگر فرد خسته می شود بهتر است سواره سعی کند که در این حال، حال دعاء و حضور قلب بیشتری پیدا می کند.

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ حَدَّثَنِي أَبِي أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص طَافَ عَلَى رَاحِلَتِهِ وَ اسْتَلَمَ الْحَجَرَ بِمِحْجَنِهِ وَ سَعَى عَلَيْهَا بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ[9]

این روایت که صحیحه است متضمن فعل رسول خدا (ص) است. که هنگامی که سوار بر مرکب بود دو کعبه طواف کرد و برای استلام نوک چوبدستی خود را بر حجر الاسود گذاشت و همچنان بر راحله سوار بود و سعی صفا و مروه را انجام داد.

ان شاء الله باید این بحث را مطرح کنیم که حکم کسی که دیگری را بر دوش بگیرد چیست که در این حال هم نیّت می کند خودش سعی کند و هم اینکه دیگری را سعی دهد. این مسأله بیشتر در مورد کسی که کودک خود را به سعی می برد و یا کسی که فردی را که سوار بر ویلچر است سعی می دهد کاربرد دارد. البته امام قدس سره این مسأله را مطرح نکرده است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo