< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/03/12

بسم الله الرحمن الرحیم

بیان مسائلی برای تحقیق در ایام تعطیلات تابستان.

از مسائل سعی پنج مسأله باقی می مانند که از مسأله ی نهم شروع می شود و تا آخر مسأله ی سیزدهم ادامه دارد. پنج مسأله هم در مورد تقصیر وجود دارد. در مورد وقوف به عرفات هم هفت مسأله است که جمعا به هفده مسأله بالغ می شود.

در میان این هفده مسأله یکی را انتخاب کرده و بیست صفحه ی وزیری نوشته شود. اولویت در نوشتن به زبان عربی است. اقوال مسأله، ادله، اشکالات و جواب ها، بررسی لغوی و سایر موارد لازم تا حد امکان باید مد نظر قرار گیرد.

البته بعضی از این مسائل ممکن است به بیست صفحه بالغ نشود که در این حال دو مسأله باید انتخاب شود.

ادبیات عرب نیز کلیدی برای علوم اسلامی است که باید به آنها توجه بسیار داشت. رساله نباید از نظر عبارات ادبی اشکال داشته باشد.

موضوع: موالات بین سعی و طواف

امام قدس سره در مسأله ی هفتم بحث موالات بین طواف و سعی را بیان می کند (البته ما در جلسه ی قبل بحث موالات بین اشواط و اجزاء سعی را بیان کردیم.) و می فرماید: يجوز تأخير السعي عن الطواف و صلاته للاستراحة و تخفيف الحر بلا عذر حتى إلى الليل، و الأحوط عدم التأخير إلى الليل، و لا يجوز التأخير إلى الغد بلا عذر.

یعنی می توان بعد از طواف و نماز طواف کمی درنگ کرد و استراحت نمود و بعد به سراغ سعی رفت. مثلا هوا گرم است و بدون عذر صبر می کنند تا هوا شب و کمی خنک شود. البته احتیاط این است که سعی را تا شب به تأخیر نیندازد و هر گونه هست در صبح به آن اقدام کند. (باید دید لام در إلى الليل در کلام امام قدس سره به که برای غایت است آیا به این معنا است که غایت در مغیی داخل است یا نه یعنی تا اول شب یا اینکه شب هم شود اشکال ندارد.)

البته باید توجه داشت که زمان ما ساعت دوازده شب به بعد جزء فردا محسوب می شود و از آن به بعد را روز بعد می دانند و ساعت یک شب را یک بامداد می دانند و در عرف عوام و عرف اداری چنین عمل می کنند ولی در کلام بالا و متن روایت و عرف متشرعه شب ملحق به صبح قبلی خود است و تا طلوع صبح جزء شب حساب می شود.

بعد می فرماید: اگر عذری ندارد نمی تواند سعی را تا فردا به تأخیر بیندازد.

(البته بعدا این نکته را هم متذکر می شویم که اگر طواف در شب بود تا چه قدر می توان سعی را به تأخیر انداخت.)

این مسأله حاوی یک فرع است و آن این است که اصل سعی را تا چه مقدار می توان از طواف و نماز طواف به تأخیر انداخت.

اقوال علماء:

در این مورد محقق کلامی دارد که سبب حرف و حدیث در میان دیگران شده است. صاحب شرایع می فرماید: من طاف کان بالخیار فی تأخیر السعی الی الغد ثم لا یجوز (بعد الغد) مع القدرة (و بدون عذر).[1]

محقق در این عبارت تنها است و احدی با او موافقت نکرده است و همه (الی اللیل) را معیار دانسته اند.

صاحب ریاض می فرماید: و یا یجوز تاخیره الی غده لا خلاف فیه الا من الماتن فی الشرایع و هو مع رجوعه فی الکتاب (مختصر النافع) نادر و مستنده غیر واضح.[2]

ریاض شرح کتاب دیگری از محقق است به نام مختصر النافع و جالب اینجاست که محقق در آن کتاب که خلاصه ی شرایع است (الی الغد) نفرموده است بلکه (الی اللیل) را ذکر کرده است . بر این اساس صاحب ریاض می فرماید: که محقق در شرایع به قید (الی الغد) اشاره کرده است.

محقق نراقی نیز همین مطلب را به صورت لا خلاف ذکر کرده است. قالوا لا یجوز تأخیر السعی من یوم الطواف الی الغد بلا خلاف فیه کما قیل الا عن الشرایع فجوزه.[3]

صاحب حدائق هم از این قول به مشهور تعبیر می کند و این به سبب مخالفت محقق بوده است: المشهور بین الاصحاب انه لا یجوز تأخیر السعی عن الطواف الی الغد.[4]

بعد ایشان کلام محقق را ذکر می کند و اضافه می کند که به دلیلی بر قول او دست نیافتیم.

عجیب این است که صاحب حدائق از دروس نقل می کند که او بعد از ذکر کلام محقق می فرماید: و هو (الی الغد) مروی. و بعد می گوید که این روایت را ما نیافتیم و شاید روایت به دست محقق رسیده است ولی به دست ما نرسیده است.

با این حال کلام محقق را توجیه کرده اند و گفته اند که اگر غایت را جزء مغیی نگیریم محقق هم با ما همراه است به این معنا که (الی الغد) به این معنا باشد که (غد) خارج از محدوده است یعنی تا به غد نرسیده و وقتی به غد برسد دیگر جایز نیست و (الی الغد) یعنی تا قبل از طلوع صبح.

لکن الانصاف این است که غایت داخل در مغیی است و الی الغد یعنی تا فردا می تواند به تأخیر بیندازد. مثلا اگر از کسی بپرسند که این خانه را تا کی اجاره کرده ای و او بگوید: تا ماه ذی الحجة. ظاهر آن این است که که ذی الحجة هم داخل است نه اینکه اجاره تا آخر ذی القعده باشد. یا مثلا می گویند: درس تا فردا هست یعنی فردا هم درس هست.

قرینه ی دیگر این است که خود فقهاء که می گویند: (الی اللیل) جایز است یعنی شب هم جایز است نه اینکه تا قبل از لیل باید سعی را انجام داد.

البته در آیه ی صیام که می خوانیم: ﴿أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْل﴾[5] لیل داخل در مغیی نیست و آن به سبب قرینه است که در آیه وجود دارد. یکی این است که خداوند در همان آیه می فرماید:﴿وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْر﴾[6]

مخصوصا که علماء نیز از عبارت محقق مخالفت را برداشت کرده اند و حتی صاحب دروس که می گوید کلام او مروی است دیگران گفته اند که این روایت به دست ما نرسیده است.

دلالت روایات: روایات متعددی وجود دارد که بعضی بالاطلاق و بعضی بالصراحة می گوید که تا شب جایز است و غد جایز نمی باشد. این روایات در باب 60 از ابواب طواف ذکر شده است که متضمن سه روایت صحیحه می باشد.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَقْدَمُ مَكَّةَ وَ قَدِ اشْتَدَّ عَلَيْهِ الْحَرُّ (هوا گرم است) فَيَطُوفُ بِالْكَعْبَةِ وَ يُؤَخِّرُ السَّعْيَ إِلَى أَنْ يَبْرُدَ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ وَ رُبَّمَا فَعَلْتُهُ (حتی خود من هم این چنین می کنم.) وَ قَالَ وَ رُبَّمَا رَأَيْتُهُ يُؤَخِّرُ السَّعْيَ إِلَى اللَّيْلِ.[7]

صدر این روایت اطلاق دارد ولی ذیل آن تصریح دارد که مقدار تأخیر را مشخص می کند و آن الی اللیل است.

صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَحَدَهُمَا ع عَنْ رَجُلٍ طَافَ بِالْبَيْتِ فَأَعْيَا (خسته شد نه اینکه ضرورتی برایش پیش آمده باشد) أَ يُؤَخِّرُ الطَّوَافَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَالَ نَعَمْ[8]

این روایت نیز اطلاق دارد و مقدار تأخیر در آن بیان نشده است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ طَافَ بِالْبَيْتِ فَأَعْيَا أَ يُؤَخِّرُ الطَّوَافَ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ إِلَى غَدٍ قَالَ لَا[9] این حدیث نفی غد می کند و به مفهوم آن می گوییم پس تأخیر تا شب اشکال ندارد و فقط نباید به غد کشیده شود.

البته این روایت که از کتاب کافی است مضمره است ولی صاحب وسائل در ذیل این روایت همین روایت را از تهذیب نقل می کند که در آن عن احدهما آمده است و در نتیجه روایت از اضمار در می آید.

به هر حال از سکوت امام علیه السلام در مورد الی اللیل استفاده می شود که تأخیر تا شب جایز است. بله سؤال راوی و جواب امام از الی الغد است ولی اگر تا شب هم جایز نبود شایسته بود که امام علیه السلام جواب آن را هم ارائه می کرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo