< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/11/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: درک اختیاری عرفه و درک اضطراری عرفه

بحث در صور وقوف به عرفات و مشعر است و به صورت هشتم رسیده ایم که در مورد کسی است که فقط اختیاری عرفه را در کرده است. امام قدس سره در این صورت می فرماید:

الثامن درك اختياري عرفة فقط، فإن ترك المشعر متعمدا بطل حجه وإلا فكذلك على الأحوط. [1]

گفتیم شهرت قویه بر این است که اگر فرد تعمد بر ترک مشعر نداشته باشد حجش صحیح می باشد.

دیروز پنج روایت را خواندیم که بعضی بر مدعا دلالت نداشت و بعضی داشت.

از جمله صحیحه ی حریز است:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ أَنَّ الصَّادِقَ ع قَالَ مَنْ أَفَاضَ مَعَ النَّاسِ مِنْ عَرَفَاتٍ فَلَمْ يَلْبَثْ مَعَهُمْ بِجَمْعٍ وَ مَضَى إِلَى مِنًى مُتَعَمِّداً أَوْ مُسْتَخِفّاً فَعَلَيْهِ بَدَنَةٌ[2]
البته این حدیث در کتب اربعه گاه از علی بن رئاب نقل شده است و گاه از ایشان که از حریز نقل می کند و هر دو صحیحه است.

 

نکته ی دیگر این است که در جلسه ی قبل دو روایت از مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَثْعَمِيِّ نقل کردیم. امروز در مورد این راوی کمی سخن می گوییم و آن اینکه: او به همین صورت در کتب رجال مطرح شده است و مجهول الحال می باشد.

با این حال محمد بن یحیی بن سلیم الخثعمی و و محمد بن یحیی بن سلیمان الخثعمی (که ظاهرا هر دو یکی هستند) در رجال توثیق شده است. محمد بن یحی الخثعمی با این دو یکی باشند مشکل حل می شود ولی ظاهرا اینها یکی نیستند زیرا راوی از محمد بن یحیی الخثعمی ابن عمیر است ولی راوی از دیگری ابو اسماعیل سراج است. بنا بر این، این ظن قوی می شود که اینها دو نفر باشند و محمد بن یحیی الخثعمی مجهول باشد. با این حال چون اصحاب به روایت خثعمی عمل کرده اند ضعف سند آن جبران می شود.

 

اما روایاتی که ادعا شده است مخالف است:

دو گروه از روایات وجود دارد که بارها آن را خوانده ایم و در باب 25 و 23 از ابواب مشعر آمده است.

گروه اول می گفت اگر کسی قبل از طلوع آفتاب، مشعر را درک نکند حجش صحیح نیست. این نشان می دهد که درک عرفه به تنهایی کافی نیست.

گروهی از این روایات می گفت که اگر کسی مشعر را قبل از زوال (ظهر روز عید) درک نکند حجش صحیح نیست.

بنا بر این اگر کسی عرفه را درک کند ولی مشعر را درک نکند حجش صحیح نیست.

البته سابقا گفتیم که بین این دو طائفه که قبل از طلوع آفتاب و قبل از زوال را مطرح می کنند اختلاف است. در سابق به گونه ای این اختلاف را برطرف کردیم و گفتیم که شاید این از باب سهو قلم راوی بوده باشد و روایتی هم به عنوان شاهد بر این مدعا پیدا کرده بودیم.

البته سهو قلم بودن بعید است زیرا این اختلاف در چندین روایت دیده می شود و بعید است همه از باب اشتباه راویان بوده باشد.

اکنون به عنوان راه حل دوم می گوییم: روایاتی که قبل از طلوع آفتاب را ذکر می کند ناظر به کمال حج است و روایاتی که قبل از زوال را بیان می کند ناظر به صحت حج است.

این جمع عرفی است زیرا عرف می گوید وقتی هر دو طائفه از روایات بسیار باشد و در حد تضافر باشد همین جمع را باید ارائه کرد. نهایتا اگر جمع عرفی را کسی قبول نکرد می گوییم: روایاتی که قبل از ظهر را شرط می داند مطابق مشهور است و باید به آن عمل کرد.

به هر حال هر چه که باشد این دو گروه از روایات بیان می کند که اگر کسی مشعر را درک نکند حجش باطل است.

جواب از این روایات این است که این دو گروه از روایات عام است و قابل تخصیص می باشد. یعنی کسی که مشعر را اصلا درک نکند حجش باطل است مگر اینکه اختیاری عرفه را درک کرده باشد.

مضافا بر آن در مورد فرد جاهل و ناسی و مضطر که معذور است به حدیث رفع مراجعه کند و بگوید: حدیث رفع شامل احکام وضعیه می شود و در نتیجه کسی که مشعر را به سبب امور فوق ترک کرده باشد حجش صحیح است.

به هر حال در روایات فوق در مورد کسی که فقط اختیاری عرفه را درک می کند حکم به ذبح بدنه ذکر شده بود که چون کسی به آن فتوا نداد ما هم به آن قائل نمی شویم.

 

امام قدس سره در صورت نهم می فرماید:

التاسع درك اضطراري عرفة فقط، فالحج باطل. [3]

این در مورد کسی است که فقط اضطراری عرفه را درک کرده باشد و مشعر را بالکل درک نکرده باشد. امام قدس سره در این مورد حکم به بطلان حج کرده است.

 

اقوال علماء: این مسأله بسیار مشهور است و ادعای اجماع هم بر آن شده است.

صاحب مستند در عبارت جامعی می فرماید: أن يدرك اضطراري عرفة خاصة، ففي الدروس: أنه غير مجز قولا واحدا وكذا في المفاتيح وفي الذخيرة: أنه لا أعرف فيه خلافا ونقل بعضهم عن جماعة الاجماع عليه إلا أن في شرح المفاتیح نسبه الی المشهور و هو مؤذن بالخلاف فیه (زیرا مشهور در جایی است که قول غیر مشهوری بر خلاف باشد) و لعله نظر الی اطلاق کلام الاسکافی (زیرا او قائل است که اگر کسی مشعر را درک نکند حجش باطل است یعنی چه اختیاری عرفه را درک نکند و چه اضطراری عرفه را) [4]

صاحب ریاض هم کلام مشابهی دارد.[5]

صاحب حدائق هم بعد از بیان تمامی صور می فرماید: قالوا کلها مجزیة الا اضطراری عرفة قولا واحدا. [6]

 

دلیل مسأله:

دلیل اول: اجماع

دلیل دوم: دو طائفه روایاتی که به آن اشاره کردیم که کسی که مشعر را قبل ز طلوع فجر و یا قبل از زوال درک کند حجش صحیح نیست.

در آنجا گفتیم که روایت خثعمی اطلاق این روایات را تخصیص می زد که اگر کسی اختیاری عرفه را درک کند حجش صحیح است ولی چنین تخصیصی در ما نحن فیه وجود ندارد زیرا فرد اضطراری عرفه را درک کرده است.

روایت خثعمی چنین است:

 

سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَثْعَمِيِّ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِيمَنْ جَهِلَ وَ لَمْ يَقِفْ بِالْمُزْدَلِفَةِ وَ لَمْ يَبِتْ بِهَا حَتَّى أَتَى مِنًى قَالَ يَرْجِعُ قُلْتُ إِنَّ ذَلِكَ قَدْ فَاتَهُ فَقَالَ لَا بَأْسَ بِهِ[7]
گفتیم که ظاهر این روایت این است که فرد در مورد عرفه مشکل نداشته است یعنی عرفه را در حال اختیار درک کرده است و الا اگر عرفه را هم درک نکرده بود سائل سؤال می کرد.

عجب این است که صاحب مستند قائل است که روایت خثعمی اطلاق دارد و هم شامل می شود کسی که اختیاری عرفه را درک کرده باشد و هم اضطراری عرفه را. در نتیجه درک اضطراری عرفه هم به تنهایی باید کافی باشد.

بعد اضافه می کند که چون اصحاب این نکته را نگفته اند ما به آن قائل نمی شویم.

نقول: لا اقل اینکه بگوییم: قدر متیقن این است که اگر فرد، اختیاری عرفه را درک کرده باشد در این صورت اگر مشعر را درک نکند حجش صحیح است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo