< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

92/11/23

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

الْكَافِي، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنِ ابْنِ طَيْفُورٍ الْمُتَطَبِّبِ قَالَ سَأَلَنِي أَبُو الْحَسَنِ ع أَيَّ شَيْ‌ءٍ تَرْكَبُ قُلْتُ حِمَاراً فَقَالَ بِكَمِ ابْتَعْتَهُ قُلْتُ بِثَلَاثَةَ عَشَرَ دِينَاراً قَالَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ السَّرَفُ أَنْ تَشْتَرِيَ حِمَاراً بِثَلَاثَةَ عَشَرَ دِينَاراً وَ تَدَعَ بِرْذَوْناً قُلْتُ يَا سَيِّدِي إِنَّ مَئُونَةَ الْبِرْذَوْنِ أَكْثَرُ مِنْ مَئُونَةِ الْحِمَارِ قَالَ فَقَالَ إِنَّ الَّذِي يَمُونُ الْحِمَارَ يَمُونُ الْبِرْذَوْنَ
امام هادی علیه السلام شخصی از اصحابش را دید که مرکب نامناسبی خریداری کرده است. امام از او علت آن را پرسید و فرمود می توانستی مرکب دیگری تهیه کنی که از آن بتوان در میدان جنگ هم استفاده کرد و سپس فرمود:

أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مَنِ ارْتَبَطَ دَابَّةً (اگر کسی مرکبی را نگه داری کند) مُتَوَقِّعاً بِهِ أَمْرَنَا (انتظار داشته باشد که مهدی ما ظهور کند تا او بتواند با آن مرکب در رکابش باشد) وَ يَغِيظُ بِهِ عَدُوَّنَا (تا به وسیله ی این کار دشمن ما را به خشم بیاورد) وَ هُوَ مَنْسُوبٌ إِلَيْنَا (در حالی که از شیعیان ما باشد و به ما نسبت داشته باشد) أَدَرَّ اللَّهُ رِزْقَهُ (خداوند روزی را برای او فراوان می کند) وَ شَرَحَ صَدْرَهُ (به او روح وسیع و شرح صدر می دهد) وَ بَلَّغَهُ أَمَلَهُ (او را به خواسته هایش می رساند) وَ كَانَ عَوْناً عَلَى حَوَائِجِهِ (و خداوند در نیازها و حوائجش او را یاری خواهد کرد).[1]

از این روایت استفاده می شود که حتی از زمان امام هادی علیه السلام، ائمه مردم را برای آن قیام آماده می کردند. آنها می دانستند که این قیام در زمان آنها محقق نمی شود ولی اصحاب را آماده می کردند. این آمادگی سه فایده داشت:

اول اینکه در مردم ایجاد امیدواری می کرد و اینکه شیعیان ایشان خیال نکنند که در برابر دشمنانشان در اقلیت هستند. حتی در مورد مرکب توصیه می کردند که مرکبی بخرد که از آن بتواند در مسیر نبرد با دشمنان استفاده کند.

دوم اینکه افراد را از نظر شجاعت، علم، نبرد و سایر موارد آماده می کردند.

سوم اینکه مردم را وادار می کردند که مبارزات محدود را از دست ندهند. هرچند آن مبارزه ی وسیع که با ظهور امام زمان محقق می شد امکان نداشت ولی لا اقل در حد توان آنها را تشویق به مبارزاتی در مقیاس کمتر می کردند.

الآن نیز باید همین گونه باشد. نه تنها در خریدن مرکب بلکه در جهات مختلف باید آمادگی داشت. این آمادگی باید انسان را تقویت کند و از نظر اخلاقی، تقوا، شجاعت و آگاهی رشد دهد. انسان باید در حد خودشان مبارزات محدود را رها نکنند.

حکومت اسلامی هم بر همین اساس بود یعنی ما هرچند نمی توانستیم در سطح جهان حکومت اسلامی را برقرار کنیم لا اقل در منطقه ی خود این کار را کردیم.

افرادی که می گویند، هر حکومتی قبل از امام زمان محکوم به شکست است روایت فوق را چگونه جواب می دهند که امام هادی علیه السلام به فرد توصیه می کند که در حد یک مرکب هم باید آماده باشد.

 

موضوع: در اختیاری عرفه به تنهایی

بحث در صور وقوف به عرفات و مشعر است و به صورت دهم رسیده ایم. امام قدس سره در این مورد می فرماید:

العاشر درك اختياري المشعر فقط، فصح حجه إن لم يترك اختياري عرفة متعمدا، وإلا بطل. [2]

این در مورد کسی اینکه فقط اختیاری مشعر را درک کرده است یعنی فقط بین الطلوعین در مشعر بوده است و عرفات را بالکل از دست داده است.

امام قدس سره می فرماید: حج او صحیح است البته به شرطی که وقوف اختیاری عرفه را عمدا ترک نکرده باشد. ولی اگر اختیاری عرفه را عمدا ترک کرده باشد حجش باطل است.

 

اقوال علماء: این مسأله اجماعی است

صاحب کشف اللثام می فرماید: فإن فاته الوقوف (به عرفات) نهارا أو ليلا أي كلاهما اجتزأ بالمشعر وتم حجه عندنا للأخبار، وهي كثيرة مستفيضة والاجماع كما في الانتصار، و الخلاف و الغنیة و الجواهر.[3]

صاحب مستند می فرماید: المسألة السادسة: لو فاته الاضطراري (به عرفه) أيضا اضطرارا لعذر أو نسيان لم يبطل حجه إذا أدرك اختياري المشعر، بلا خلاف يعرف كما في الذخيرة، بل هو موضع وفاق كما في المدارك.[4]

شیخ در خلاف می فرماید: مسألة 162: من فاته عرفات وأدرك المشعر ووقف بها (ظهور در وقوف اختیاری دارد) فقد أجزأ. ولم يوافقنا عليه أحد من الفقهاء دليلنا: إجماع الفرقة، وأخبارهم فإنهم لا يختلفون فيما قلناه.[5]

صاحب جواهر هم در عبارتی کوتاه می فرماید: من لم يقف بعرفات أصلا فضلا عمن وقف الوقوف الاضطراري وأدرك المشعر قبل طلوع الشمس صح حجه إجماعا ونصوصا.[6]

 

دلالت روایات:

چهار روایت در باب 22 از ابواب مشعر وارد شده است که می گوید کسی که مشعر را درک کند حجش تمام است.

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ‌ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ فِي رَجُلٍ أَدْرَكَ الْإِمَامَ وَ هُوَ بِجَمْعٍ (مشعر الحرام) فَقَالَ إِنْ ظَنَّ أَنَّهُ يَأْتِي عَرَفَاتٍ فَيَقِفُ بِهَا قَلِيلًا ثُمَّ يُدْرِكُ جَمْعاً قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَلْيَأْتِهَا (باید به عرفات برود) وَ إِنْ ظَنَّ أَنَّهُ لَا يَأْتِيهَا حَتَّى يُفِيضُوا (که اگر به عرفات برود دیگر به مشعر نمی رسد) فَلَا يَأْتِهَا (به عرفات نرود و از وقوف اضطراری عرفات صرف نظر کند) وَ لْيُقِمْ بِجَمْعٍ (در مشعر بماند وقوف اختیاری مشعر را درک کند) فَقَدْ تَمَّ حَجُّهُ.[7]

این روایت صحیحه است.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَأْتِي بَعْدَ مَا يُفِيضُ النَّاسُ مِنْ عَرَفَاتٍ (هنگامی به عرفات رسید که غروب شده بود و مردم از عرفات بیرون می رفتند) فَقَالَ إِنْ كَانَ فِي مَهْلٍ (اگر فرصت دارد) حَتَّى يَأْتِيَ عَرَفَاتٍ مِنْ لَيْلَتِهِ فَيَقِفَ بِهَا ثُمَّ يُفِيضَ فَيُدْرِكَ النَّاسَ فِي الْمَشْعَرِ قَبْلَ أَنْ يُفِيضُوا فَلَا يَتِمُّ حَجُّهُ حَتَّى يَأْتِيَ عَرَفَاتٍ (زیرا او می تواند وقوف اضطراری به عرفات را درک کند) وَ إِنْ قَدِمَ رَجُلٌ وَ قَدْ فَاتَتْهُ عَرَفَاتٌ (وقوف اختیاری و اضطراری عرفات از او فوت شد) فَلْيَقِفْ بِالْمَشْعَرِ الْحَرَامِ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَعْذَرُ لِعَبْدِهِ فَقَدْ تَمَّ حَجُّهُ إِذَا أَدْرَكَ الْمَشْعَرَ الْحَرَامَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ (اگر وقوف اختیاری مشعر را درک کند) وَ قَبْلَ أَنْ يُفِيضَ النَّاسُ...[8]

 

مُحَمَّدٍ عَنْ سَهْلٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِدْرِيسَ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ أَدْرَكَ النَّاسَ بِجَمْعٍ (مشعر) وَ خَشِيَ إِنْ مَضَى إِلَى عَرَفَاتٍ أَنْ يُفِيضَ النَّاسُ مِنْ جَمْعٍ قَبْلَ أَنْ يُدْرِكَهَا (می ترسد که اگر به عرفات برود مردم از مشعر خارج شوند و وقت وقوف اختیاری مشعر منقضی شود.) فَقَالَ إِنْ ظَنَّ أَنْ يُدْرِكَ النَّاسَ بِجَمْعٍ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَلْيَأْتِ عَرَفَاتٍ (اگر می داند چنانچه به عرفات رود و کمی بماند می تواند قبل از طلوع به مشعر برسد باید عرفات برود) فَإِنْ خَشِيَ أَنْ لَا يُدْرِكَ جَمْعاً فَلْيَقِفْ بِجَمْعٍ ثُمَّ لْيُفِضْ مَعَ النَّاسِ فَقَدْ تَمَّ حَجُّهُ.[9]

سند این روایت ضعیف است.

 

صَفْوَانَ بْنِ یحْیی عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی سَفَرٍ فَإِذَا شَیخٌ کبِیرٌ فَقَالَ یا رَسُولَ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِی رَجُلٍ أَدْرَک الْإِمَامَ بِجَمْعٍ (امیر الحاج و رئیس حجاج را در مشعر درک کرد و به عرفات نرسید) فَقَالَ لَهُ إِنْ ظَنَّ أَنَّهُ یأْتِی عَرَفَاتٍ فَیقِفُ قَلِیلًا ثُمَّ یدْرِک جَمْعاً قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ فَلْیأْتِهَا (باید به عرفات برود) وَ إِنْ ظَنَّ أَنَّهُ لَا یأْتِیهَا حَتَّی یفِیضَ النَّاسُ مِنْ جَمْعٍ فَلَا یأْتِهَا وَ قَدْ تَمَّ حَجُّهُ.[10]
این روایت صحیحه است.

 

البته سابقا هم گفتیم که روایاتی که می گوید: الحج عرفة علاوه بر اینکه در منابع اهل سنت ذکر شده است معنایش این است که کسی نباید عرفه را عمدا ترک کند.

مضافا بر اینکه اگر اطلاق هم داشته باشد به روایات فوق تخصیص می خورد یعنی هرچند حج با عرفه است و بدون آن نیست ولی در مورد کسی است که اختیاری مشعر را درک نکرده باشد و الا حجش صحیح است.

 

امام قدس سره در صورت یازدهم می فرماید:

الحادي عشر درك اضطراري المشعر النهاري فقط، فبطل حجه. [11]

این صورت محل اختلاف زیادی است و آن اینکه کسی فقط اضطراری صبح مشعر را درک کند که امام قدس سره قائل است حج چنین فردی باطل است.

مشهور ادعای بطلان کرده اند و به روایات متعددی استناد کرده اند ولی مخالفین بسیاری قوی ای دارد که آنها هم به روایات متعددی استناد کرده اند.

ان شاء الله در جلسه ی بعد این بحث را پیگیری می کنیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo