< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/01/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حقیقت جمره

بحث در مورد حقیقت جمرات است که آیا به معنای ستون ها و دیواری است که بنا شده است و یا حقیقت آن همان سنگریزه هایی است که در آنجا جمع شده است. ادله ای را مبنی بر اینکه جمره همان مجمتع الحصی است بیان کردیم.

به دلالت روایات رسیدیم و گفتیم ماهیّت جمره در روایات بیان نشده است ولی ما به دلالات تضمنیه و التزامیه ای که در این روایات است تمسک می کنیم. امروز به سراغ روایت سوم می رویم:

 

عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع فِي حَدِيثِ رَمْيِ الْجِمَارِ قَالَ وَ اجْعَلْهُنَّ عَلَى يَمِينِكَ كُلَّهُنَّ وَ لَا تَرْمِ عَلَى الْجَمْرَةِ وَ تَقِفُ عِنْدَ الْجَمْرَتَيْنِ الْأَوَّلَتَيْنِ وَ لَا تَقِفْ عِنْدَ جَمْرَةِ الْعَقَبَةِ[1]
امام علیه السلام می فرماید: از روی جمره رمی کن. اگر جمره به معنای ستون باشد واضح است که کسی بالای ستون نمی رفته است مگر اینکه انسان مجنونی بوده باشد مخصوصا که عکس هایی که از ستون ها باقی است نشان می دهد که سطح روی آن مخروطی بوده است و نمی شد به روی آن رفت. مراد باید همان سنگریزه ها باشد مخصوصا که در کلام عامه نیز آمده است که رمی روی یک بخش جمره و رمی به طرف دیگر کار صحیحی نیست.

ان قلت: مراد از علی الجمرة اشاره به جمره ی عقبه است که قبلا هم گفتیم که یک سمت آن کوه کوتاهی بود و طرف دیگر آن وادی بود که محل عبور سیلاب ها بود که نهی شده است که از بالای کوه جمره را رمی نکنید بلکه از پائین رمی کنید. به همین سبب سابقا که کوه را برداشتند دیواری در آن سمت کشیده بودند که کسی از آن سمت رمی نکند بلکه از سمتی که پشت به قبله بودند رمی کنند.

قلت: روایت فوق ناظر به همه ی جمرات است زیرا می فرماید: (وَ اجْعَلْهُنَّ عَلَى يَمِينِكَ كُلَّهُنَّ) حتی ذیل روایت هم در مورد کل جمرات است و آن اینکه در روایات دیگر هم بیان شده است که اگر نزد جمره ی عقبه می روید بعد از رمی سریع آن مکان را ترک کنید ولی این کار در مورد دو جمره ی دیگر اشکال ندارد. شاید علت آن این بوده است که چون فضای جمره ی عقبه ضیق بوده و یک طرف آن کوه بوده است دستور داده شده است که بعد از رمی مکان را برای دیگران خلوت کنند.

 

حدیث بعدی از فقه الرضا است. به هر حال چه حدیث باشد و چه فتاوای مرحوم صدوق دلالت بر مدعی دارد زیرا دلالت می کند که در آن زمان سخن از استوانه نبوده است.

فِقْهُ الرِّضَا، ع وَ إِنْ رَمَيْتَ وَ دَفَعْتَ فِي مَحْمِلٍ وَ انْحَدَرَتْ مِنْهُ إِلَى الْأَرْضِ أَجْزَأَتْ عَنْكَ وَ إِنْ بَقِيَتْ فِي الْمَحْمِلِ لَمْ يُجْزِئْ عَنْكَ وَ ارْمِ مَكَانَهَا أُخْرَى وَ فِي بَعْضِ نُسَخِهِ فِي مَوْضِعٍ آخَرَ وَ إِنْ رَمَيْتَ بِهَا فَوَقَعَتْ فِي مَحْمِلٍ اعْدِلْ مَكَانَهَا وَ إِنْ أَصَابَ إِنْسَاناً ثَمَّ أَوْ جَمَلًا ثُمَّ وَقَعَتْ عَلَى الْأَرْضِ أَجْزَأَهُ[2]
واضح است که اگر جمره همان ستون باشد دیگر به آن ارض نمی توان گفت.

 

عَنْ علی بن ابراهیم عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع أَيْنَ أَرَادَ إِبْرَاهِيمُ ع أَنْ يَذْبَحَ ابْنَهُ قَالَ عَلَى الْجَمْرَةِ الْوُسْطَى...[3]
این روایت صحیحه است.

واضح است که حضرت ابراهیم بالای ستون نرفته تا اسماعیل را بخواهد ذبح کند. امام علیه السلام در این روایت تعبیر به جمره می کند از این رو اگر در زمان امام علیه السلام ستونی بود واضح بود که جمره نمی توانست به معنای ستون باشد از این رو به معنای همان سنگریزه ها بوده است.

 

کلمات علماء: علماء نیز هرچند متعرض این مسأله نشده اند (بر خلاف متأخرین مانند صاحب ریاض و صاحب جواهر و مانند آن) ولی از دلالات التزامیه بزرگان پیشین معنای جمره را می توان استفاده کرد.

شیخ طوسی در مبسوط می فرماید: فإن وقعت على مكان أعلى من الجمرة و تدحرجت الیها (روی زمین بغلطد و به جمره بیفتد.) اجزأه.[4]

واضح است که این تعبیر نمی تواند به معنای ستون باشد بلکه مراد همان قطعه زمین است که سنگریزه در آن جمع شده است.

یحیی بن سعید حلی می فرماید: و اجعل الجمار علی یمینک و لا تقف علی الجمرة.[5]

واضح است که اگر جمره به معنای ستون بود کسی بالای آن نمی رفت. مراد باید سنگریزه باشد تا معنای عبارت ایشان صحیح در آید.

 

در میان علماء اهل سنت نیز شواهدی بر مدعی وجود دارد:

سلیمان بن عمر بن منصور الازهری صاحب کتاب فتوحات الوهاب متوفای 1204 می گوید: حقیقة الجمرة مجمع الحصی المقدر بثلاثة اذرع من کل جانب (دایره ای که قطر آن سه متر بوده است) الا جمرة العقبة فانه لیس لها الا جانب واحد و هو اسفل الوادی (محل شیب داری بود که آب در آنجا جمع می شده است) فرمی کثیر اعلاها باطل (از آن طرف جمره و بالای کوه) و لا یشترط کون الرامی خارجا عن الجمرة فلو وقف فی بعضها (اگر کسی یک طرف جمره بایستد) و رمی الی الجانب الآخر منها صح لما مر من حصول الرمی (زیرا اطلاقات آن را شامل می شود و البته ما این رمی را قبول نداریم).

ان شاء الله در جلسه ی بعد به سراغ ما بقی اقوال می رویم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo