< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/01/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قربانی در حج تمتع

یکی از واجبات منی، رمی جمرات است که آن را مفصلا بیان کردیم. دومین واجب، مسأله ی قربانی است. این مسأله در کلمات بزرگان به هدی تعبیر شده است و این به سبب آن است که در قرآن چنین تعبیری شده است.[1] البته در روایات گاه از آن به ذبح تعبیر شده است.

امام قدس سره ابتدا به مقدمه ای اشاره می کند و بعد نوزده مسأله را متذکر می شود.

در مقدمه چهار فرع در مورد وجوب هدی بیان می کنند:

الثاني من الواجبات الهدي، ويجب أن يكون إحدى النعم الثلاث: الإبل والبقر والغنم، والجاموس بقر، ولا يجوز سائر الحيوانات، والأفضل الإبل ثم البقر، ولا يجزي واحد عن اثنين أو الزيادة بالاشتراك حال الاختيار، وفي حال الاضطرار يشكل الاجتزاء، فالأحوط الشركة والصوم معا. [2]

فرع اول در مورد اصل وجوب هدی است.

فرع دوم این است که واجب است قربانی یکی از چهارپایان سه گانه باشد که همان شتر و گاو گوسفند است. در ادامه ی این فرع می فرماید: که گاومیش در حکم گاو است و جایز می باشد. به هر حال سایر حیوانات (مانند مرغ و امثال آن هرچند حلال گوشت باشد) جایز نیست.

فرع سوم این است که در میان این چهارپایان، ابل از همه بهتر است و بعد گاو.

فرع چهارم این است که یک قربانی واجب از یک نفر یا بیشتر جایز نیست به این گونه که مشترکا و در حال اختیار یک قربانی را ذبح کنند. حتی اگر در حال اختیار نباشد یعنی مضطر باشد و توانایی نداشته باشد در این حال کفایت مشکل است و باید احتیاط کرد و آن اینکه هم یک قربانی را برای چند نفر انجام دهند و بعد روزه ای که بدل هدی است را هم بگیرند. اضطرار در جایی است که یا تمکن مالی ندارد و یا دارد ولی قربانی به تعداد کافی نیست.

 

بعد امام به نوزده مسأله اشاره می کند و این مسائل در پنج محور تقسیم می شود.

محور اول در شرایط هدی است مانند اینکه سالم باشد و مانند آن.

محور دوم در زمان قربانی کردن است.

محور سوم شک در احکام شک است

محور چهارم در مورد مصرف هدی است.

محور پنجم احکام قدرت و عجز و مسئله ی صوم می باشد که بدل هدی است. امام قدس سره این احکام را در ضمن سیزده مسأله بیان میک کند.

 

اما اصل وجوب هدی: البته واضح است که هدی برای متمتع واجب و امام قدس سره نیز بهتر بود که اشاره به حج تمتع می فرمود.

 

اقوال علماء:

اصل وجوب حج بین شیعه و سنی از مسلمات است و احتمال می دهیم که جزء ضروریات دین باشد زیرا هر کسی که حج رفته است می داند که قربانی از مسلمات است. (البته ندیدیم کسی تصریح کرده باشد که قربانی جزء ضروریات حج است.)

صاحب ریاض می فرماید: الأول: في الهدي وهو واجب على المتمتع بالكتاب والسنة وإجماع المسلمين كما في المنتهى وفي التحرير وغيره[3]

مرحوم نراقی در مستند می فرماید: المسألة الأولى: يجب الهدي على المتمتع، بالاجماعين والكتاب، والسنة.[4]

صاحب حدائق می فرماید: الأولى: لا خلاف بين الأصحاب (رضوان الله تعالى عليهم) في وجوب الهدي على المتمتع وعدم وجوبه على غيره[5]

صاحب جواهر می فرماید: الأول في الهدي، وهو واجب على المتمتع بلا خلاف أجده فيه، بل الاجماع بقسميه عليه، بل في المنتهى إجماع المسلمين عليه.[6]

 

دلیل اول آیه ی قرآن:

علت اینکه این مسأله تا این حد از مسلمات است به دلیل این است که در قرآن به آن تصریح شده است: ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرام‌[7]
در این آیه محذوفی است و آن عبارت است از (یجب علیه ما استیسر من الهدی)

بعد، آیه نیز که اشاره به وجوب بدل دارد خود دلیلی بر این است که هدی واجب است (زیرا نمی شود خودش واجب نباشد ولی بدلش واجب باشد.)

بعد می فرماید: این حکم مربوط به کسانی است که ساکن مسجد الحرام نیستند یعنی حجشان حج تمتع است. در روایت است که تاچهل و هشت میل از اطراف حرم به بعد اهل حرم به حساب نمی آیند و حج آنها افراد است و اگر مایل بودند می توانند قران به جا آورند.

به هر حال این حکم در آیه به نحو اجمال بیان شده است و سایر شرایط آن واگذار به سنت شده است.

 

دلالت روایات: ما به ده روایت اشاره می کنیم و حال آنکه این روایات فراتر از این مقدار است و جالب این است که کمتر روایتی است که اصل وجوب هدی را بیان کند و علت آن این است که اصل آن بین امام و اصحاب از مسلمات بوده است از این رو از فروع و جزئیات آن سؤال می کنند. شاید فقط در یک یا چند روایت به اصل آن اشاره شده بود.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْمُتَمَتِّعِ كَمْ يُجْزِيهِ قَالَ شَاةٌ الْحَدِيثَ[8]
این روایت صحیحه است.

تعبیر به اجزاء در واجبات به کار می رود که امام علیه السلام می فرماید: یک گوسفند کافی است.

 

صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ فِي رَجُلٍ اعْتَمَرَ فِي رَجَبٍ فَقَالَ إِنْ كَانَ أَقَامَ بِمَكَّةَ حَتَّى يَخْرُجَ مِنْهَا حَاجّاً (اگر بعد از عمره آنقدر در مکه ماند تا ایام حج رسید که در نتیجه باید حج تمتع به جا آورد و حج تمتع این گونه است که فرد در خود مکهخ محرم می شود.) فَقَدْ وَجَبَ عَلَيْهِ هَدْيٌ فَإِنْ خَرَجَ مِنْ مَكَّةَ حَتَّى يُحْرِمَ مِنْ غَيْرِهَا فَلَيْسَ عَلَيْهِ هَدْيٌ (زیرا حج او افراد است و قربانی ندارد.).[9]

مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْمُفْرِدِ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ هَدْيٌ وَ لَا أُضْحِيَّةٌ[10]
دلالت این حدیث بر مدعی به مفهوم است و این همان است که صاحب جواهر می فرماید: روایات این باب منطوقا و مفهوما بر مدعی دلالت دارد.

مفهوم فوق از باب لقب است ولی چون در مقام تحدید است مفهوم دارد.

 

وَ فِي الْمُقْنِعِ قَالَ رُوِيَ إِذَا لَمْ يَجِدِ الْمُتَمَتِّعُ الْهَدْيَ حَتَّى يَقْدَمَ أَهْلَهُ أَنَّهُ يَبْعَثُ بِهِ[11]
یعنی اگر متمتع به قربانی دست نیافت وقتی به منزلش برگشت یک قربانی بفرستد. کسی به این فتوا نداده است زیرا کسی که قربانی ندارد باید روزه بگیرد ولی اجمالا این روایت نشان می دهد که قربانی واجب است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo