< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/02/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم جواز اشتراک در قربانی و شرایط قربانی

بحث در مسأله ی قربانی در حج است و اینکه آیا برای هر نفر یک قربانی لازم است یا اینکه می توان در قربانی مشترک شد.

سه طائفه از احادیث در این مورد وجود داشت:

    1. احادیثی که برای هر فرد یک قربانی را لازم می دانست.

    2. احادیثی که مطلقا اشتراک را جایز می دانست.

    3. احادیثی که اشتراک را فقط در حال ضرورت جایز می دانست.

جمع دلالی: از آنجا که در روایاتی که به ظاهر متعارض است اگر جمع دلالی عرفیه وجود داشته باشد به سراغ مرجحات نمی رویم، ابتدا این جمع را بررسی می کنیم و می گوییم: طائفه ی دوم و سوم از قبیل مطلق و مقید و یا عام و خاص است از این رو طائفه ی دوم که اشتراک را مطلقا جایز می داند با طائفه ی سوم که اشتراک را در حال ضرورت جایز می داند تخصیص می زنیم. نتیجه این می شود که اشتراک فقط در حال ضرورت جایز است.

بعد این نتیجه طائفه ی اولی را تخصیص می زند به این گونه که طائفه ی اولی می گوید همه باید در هر حال یک قربانی ذبح کنند و طائفه ی سوم می گوید: مگر در حال ضرورت.

نتیجه ی جمع دلالی این می شود که هر حاجی باید یک قربانی جداگانه ذبح کند ولی اگر اضطرار حاصل شود مثلا قربانی پیدا نشود و یا اینکه پول کسی را دزد برباید یا اینکه قربانی در حد اجحاف گران شود (کما اینکه روایتی بر این امر دلالت داشت) او می تواند با افراد دیگر در قربانی شریک شود و لازم نیست در این حال روزه بگیرد.

این قول مخالف قول مشهور است زیرا قول مشهور این است که هر فرد باید یک قربانی به تنهایی ذبح کند و در حال اضطرار باید روزه بگیرد.

البته این نکته را هم باید دقت داشت که در روایات طائفه ی دوم بجز یک روایت که تصریح به قربانی در ایام حج داشت، سایر روایات را می توانستیم به قربانی در سایر شهرها که در عید قربان و از باب استحباب ذبح می کنند حمل کنیم. به هر حال این نکته ضرری به جمع دلالی فوق نمی زند.

اگر این جمع دلالی را قبول کنیم دیگر فتوای امام قدس سره به احتیاط (که در صورت عدم قربانی باید هم مشترکا قربانی کرد و هم روزه گرفت) ضرورتی پیدا نمی کند. آیه ی قرآن که در مورد قربانی نازل شده است نیز که می فرماید: اگر قربانی پیدا نکردید باید روزه بگیرید حمل به جایی می شود که قربانی به صورت اشتراک هم پیدا نشود.

 

اما اگر از جمع دلالی صرف نظر کنیم، نوبت به مرجحات می رسد. طائفه ی اولی که مشهور به آن فتوا داده اند سه مرجح دارد:

موافقت با کتاب الله: زیرا ظاهر آیه این است که هر نفر باید یک قربانی انجام دهد.

موافقت مشهور: زیرا مشهور بر اساس این طائفه فتوا داده اند.

مخالفت با عامه: همانگونه که اقوال عامه را خواندیم، آنها غالبا قائل به اشتراک اند.

به هر حال قائل به تفصیل قول خوبی است یعنی در حال اختیار هر نفر یک قربانی انجام دهد و در حال اضطرار، اشتراک جایز است. بعد هنگام اضطرار به هر تعداد می توان مشترک شد و حد خاصی ندارد.

بله اگر ندانیم وظیفه ی ما اشتراک است و نه روزه و یا روزه است و نه اشتراک، باید بین آن دو جمع کنیم زیرا این از باب علم اجمالی در شبهه ی محصوره و از باب دوران امر بین الامرین و باید احتیاط کنیم در نتیجه آیه را باید تخصیص بزنیم.

 

امام در مسأله ی هشتم می فرماید:

مسألة يعتبر في الهدي أمور:

الأول السن، (سن قربانی) فيعتبر في الإبل الدخول في السنة السادسة، (یعنی پنج سالش تمام شده باشد و وارد سال ششم شده باشد) وفي البقر الدخول في الثالثة (دو سال کامل باشد) على الأحوط، (ظاهر این است که این احتیاط به بقر می خود نه به بقر و ابل) والمعز كالبقر، وفي الضأن الدخول في الثانية على الأحوط، (و گوسفند یک سالش تمام شده تازه وارد دومین سال شده باشد. قول به احتیاط برای این است که در مورد گوسفند کمتر از یک سال هم گفته اند.)[1]

نقول: در این مورد، یک سری اجماعات وجود دارد که بر روی کلمات رفته است مثلا در ابل و بقر می گویند که ثَنیّ باشد و در گوسفند جَذَع باشد. در اینکه مراد از این عناوین چه سنی اراده شده است باید بررسی شود. بحث دیگر این است که باید عناوین روایات را بررسی کنیم.

بنا بر این باید بحثی لغوی را مطرح کنیم.

 

اقوال علماء:

صاحب مستند در عبارت جامعی می فرماید: المسألة الثانية: إن كان الهدي إبلا أو بقرا أو معزا يجب أن يكون ثنيا، وإن كان ضأنا يجزئ فيه الجذع، بلا خلاف فيه يعلم، (بنا بر این اجماع، روی ثنی و جذع رفته است از این رو باید بعدا معنای این دو واژه را مشخص کنیم) كما في الذخيرة وفي المدارك: أنه مذهب الأصحاب وفي المفاتيح وشرحه: الاجماع عليه والاتفاق والظاهر أنه كذلك[2]

شیخ در خلاف می فرماید: مسألة 3: يجزي الثني من كل شئ من الإبل والبقر والغنم، والجذع من الضأن. وبه قال عامة أهل العلم (شیعه و سنی).[3]

صاحب جواهر هم عنوان مجمع علیه را بیان کرده و هم این عناوین را توضیح داده است و می فرماید: الثاني السن، فلا يجزي من الإبل إلا الثني، وهو الذي له خمس ودخل في السادسة، و كذا (همچنین ثنی معیار است در) من البقر والمعز وهو ما له سنة ودخل في الثانية (این در حالی است که امام قدس سره فرموده است که دو سالش تمام شده باشد و وارد سوم شده باشد) ويجزي من الضأن الجذع بلا خلاف أجده فيه (در ثنیّ و جذع) في الحكم، والتفسير للأول الذي هو المعروف عند أهل اللغة أيضا بل على الحكم في الثلاثة الاجماع صريحا في كلام بعض وظاهرا في كلام آخر.[4]

بنا بر این این مسأله روشن شد که در شتر و گاو و بز باید دنبال عنوان ثَنیّ باشیم و در گوسفند باید به دنبال جذع باشیم.

قبل از بررسی این عبارات باید روایات را هم بررسی کنیم تا بدانیم این عناوین در روایات هم موجود است یا نه. روایات در این مورد متفاوت است که به پنج گروه تقسیم می شود و هم در باب یازده از ابواب ذبح آمده است.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo