< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/02/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط قربانی

بحث در قربانی در حج است. امام قدس سره ابتدا بیان فرمود که قربانی باید تام الاجزاء باشد و بعد چند گروه را خارج نمود شش گروه را بحث کردیم. سپس امام قدس سره می فرماید:

ولو كان عماه أو عرجه واضحا لا يكفي على الأقوى، وكذا لو كان غير واضح على الأحوط، ولا بأس بشقاق الإذن وثقبه، والأحوط عدم الاجتزاء به، كما أن الأحوط عدم الاجتزاء بما ابيضت عينه. [1]

اکنون به هفتیم و هشتمین گروه می پردازیم که حیوانی است که نابینا بودن یا لنگ بودنش آشکار باشد.

دو روایت داریم که بر این امر تکیه می کند:

بُنَانِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ الْمُغِيرَةِ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا يُضَحَّى بِالْعَرْجَاءِ بَيِّنٍ عَرَجُهَا (حیوان لنگی که لنگ بودنش واضح باشد) وَ لَا بِالْعَوْرَاءِ بَيِّنٍ عَوَرُهَا وَ لَا بِالْعَجْفَاءِ وَ لَا بِالْخَرْصَاءِ وَ لَا بِالْجَدْعَاءِ وَ لَا بِالْعَضْبَاءِ الْعَضْبَاءُ مَكْسُورَةُ الْقَرْنِ وَ الْجَدْعَاءُ الْمَقْطُوعَةُ الْأُذُنِ[2]

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِيُّ ص لَا يُضَحَّى بِالْعَرْجَاءِ بَيِّنٍ عَرَجُهَا (حیوان لنگی که لنگ بودنش واضح باشد) وَ لَا بِالْعَجْفَاءِ (لاغر و مهزول نباشد) وَ لَا بِالْجَرْبَاءِ (مرض جَرَب نداشته باشد) وَ لَا بِالْخَرْقَاءِ (گوشش را سوراخ نکرده باشند) وَ لَا بِالْجَذْعَاءِ (گوش و بینی اش بریده نباشد) وَ لَا بِالْعَضْبَاءِ (شاخ داخلی اش شکسته نباشد.)[3]

بعضی احتمال داده اند که مراد از روایت فوق قربانی مستحب در شهرها است. به نظ ما اگر این احتمال صحیح هم باشد به طریق اولی این شرایط در قربانی واجب وجود خواهد داشت.

تصور ما این است که دو حدیث فوق که هر دو از سکونی از امام صادق علیه السلام به یک حدیث بر می گردد هر چند در روایت دوم از عوراء سخنی به میان نیامده است. به هر حال سند دو روایت فوق به سبب نوفلی و سکونی ضعیف است.

 

اما اگر لنگی و کوری حیوان آشکار نباشد یعنی لنگ باشد ولی هنگام راه رفتن خیلی مشخص نباشد و یا کور باشد ولی چشمش در ظاهر مشکلی نداشته باشد و فقط از داخل معیوب باشد و بینایی اش را از دست داده باشد اشکال ندارد و علت آن اخذ به مفهوم در دو روایت فوق است زیرا روایت می فرماید: (بَيِّنٍ عَرَجُهَا) و (بَيِّنٍ عَوَرُهَا)

و قیود و اوصاف در مقام بیان دارای مفهوم است.

مضافا بر آن روایات عامه و مطلقه ای داشتیم که می گفت حیوان باید تام باشد و عیبی در آن نباشد از این موارد منصرف است زیرا در این موارد عیب، مخفی است و آن روایات منصرف به موردی است که عیب، آشکار باشد. حتی اگر شک در شمول عموم و اطلاق داشته باشیم همین مقدار کافی است که آن روایات، ما نحن فیه را شامل نشود زیرا همواره باید یقین به شمول عموم و اطلاق باشد.

 

بعد امام قدس سره احتیاط واجبی کرده می فرماید: حتی اگر لنگی و کوری واضح نباشد علی الاحوط کافی نیست.

نقول: دلیل محکمی بر این احتیاط وجوبی در دست نداریم

 

اما عیب نهم: امام قدس سره می فرماید: اگر شقاق اُذُن و ثقب اُذُن باشد اشکال ندارد.

این دو ممکن است به ظاهر عیب باشد ولی چون نص بر جواز داریم و این دو مورد از باب استثناء است مطابق آن عمل می کنیم. بنا بر این اگر گوش حیوان سوراخ باشد و یا پاره شده باشد اشکال ندارد.

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ بِإِسْنَادٍ لَهُ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ سُئِلَ عَنِ الْأَضَاحِيِّ إِذَا كَانَتِ الْأُذُنُ مَشْقُوقَةً أَوْ مَثْقُوبَةً بِسِمَةٍ (علامت گذاری) فَقَالَ مَا لَمْ يَكُنْ مِنْهَا مَقْطُوعاً (اگر گوشش بریده نباشد) فَلَا بَأْسَ.[4]
مفهوم روایت فوق این است که اگر گوش، مقطوع باشد اشکال دارد ولی صرف شکاف و سوراخ کردن اشکال ندارد.

همچنین می توان گفت که کار فوق از باب علامت گذاری است و حساب آن با حساب عیب جداست.

بعد امام قدس سره احتیاط مستحبی می کند که بهترا است این گونه نیز نباشد.

 

اما مورد دهم: احتیاط وجوبی در این است که به حیوانی که چشمش سفید شده است قناعت نشود.

نقول: این شق داخل در عبارت (بین عورها) است یعنی حیوانی که کوری اش واضح است و در سابق آن را بحث کردیم.

مضافا بر اینکه ادله ی عیوب که قبلا خواندیم شامل این قسم می شود. بنا بر این وجهی برای احتیاط واجب نیست و باید فتوا به عدم جواز داد. (البته ممکن است عبارت (کما) در كما أن الأحوط عدم الاجتزاء بما ابيضت عينه. به احتیاط مستحبی بر گردد که هرچند بعید است ولی اگر چنین باشد اشکال بیشتر می شود زیرا ما حتی احتیاط وجوبی را هم قبول نداشتیم و قائل بودیم که باید فتوا به عدم جواز داد.

 

بقی هنا شیء: امام قدس سره در این مسأله پنج مرتبه احتیاط کرده است که دو تای آن مستحبی و سه تا آن وجوبی است. تصور ما بر این است که امام قدس سره این مباحث را در دوران تبعید و مانند آن نوشته اند که دسترسی کافی به منابع نداشتند و در نتیجه ناچار بودند که از احتیاط بیشتر استفاده کنند.

به نظر ما می توان هر پنج احتیاط را حذف کرد مخصوصا که احتیاط در مسائل حج کار را مشکل می کند.

به هر حال دو احتیاط مستحب را به راحتی می توان کنار گذاشت اما سه احتیاط وجوبی ایشان:

احتیاط اول در مورد حیوان مرضوض است که بیضه اش کوبیده شده است ولی خصی نیست یعنی آنها را در نیاورده اند. که به نظر ما بر اساس صحیحه ی معاویة بن عمار باید فتوا داد که تصریح می کند مرضوض بودن اشکالی ندارد.

احتیاط دوم در جای که عرج و عمی مخفی باشد. گفتیم که اگر این دو عیب مخفی باشد ادله از آن منصرف است و اصل نیز برائت است و عرفا نیز به حیوان صدق نمی کند که معیوب است.

احتیاط سوم حیوانی که چشم هایش سفید است که به نظر ما جایی برای احتیاط نیست بلکه باید فتوا به عدم جواز داد.

 

نقول: از مسأله ی هشتم عیب اخیر که عبارت است از مهزول را در جلسه ی بعد بحث می کنیم و اکنون به سراغ مسأله ی نهم می رویم:

مسألة 9 - لو لم يوجد غير الخصي لا يبعد الاجتزاء به وإن كان الأحوط الجمع بينه وبين التام في ذي الحجة في هذا العام، وإن لم يتيسر ففي العام القابل أو الجمع بين الناقص والصوم، ولو وجد الناقص غير الخصي فالأحوط الجمع بينه وبين التام في بقية ذي الحجة، وإن لم يمكن ففي العام القابل، والاحتياط التام الجمع بينهما وبين الصوم.[5]

یعنی اگر تمامی حیوانات خصی باشند و غیر خصی پیدا نشود (مثلا برای اینکه حیوان چاق شود آن را اخته می کنند) می توان به آن کفایت کرد (البته اگر لا یبعد ایشان به معنای فتوا باشد.)

بعد ایشان احتیاط مستحبی می کند و می فرماید: احتیاط مستحب این است که هم خصی را در روز عید قربان قربانی کند و بعد تا آخر ذی الحجة صبر کند تا اگر تام گیرش آمد آن را قربانی کند و اگر هم نشد در سال بعد یک حیوان را پیدا کند و قربانی کند یا اینکه هم ناقص را قربانی کند و بعد به تکلیف روزه که برای کسانی است که قربانی پیدا نمی کنند جمع کند.

امام قدس سره در این فرع فقط خصی را مطرح می کند و این به سبب آن است که این عیب علی الخصوص در روایات ذکر شده است بعد امام قدس سره در فرع دوم بحث ناقص غیر از خصی را به طور عام بیان کرده می فرماید: اگر غیر ناقص یافت نشود یعنی هر چه هست کور، لاغر، گوش بریده و مانند آن است احتیاط واجب این است که اولا قربانی ناقص را انجام دهد، بعد تا آخر ذی الحجة صبر کند که اگر دسترسی به قربانی تام پیدا کرد آن را قربانی کند و الا اگر باز یافت نشد در سال بعد خودش یا نائبش قربانی را در آن سه روز انجام دهد و احتیاط کامل تر این است که هم ناقص را قربانی کند و هم کامل را (به تفصیل فوق) و هم به وظیفه ی روزه عمل کند.

 

اما فرع اول: این فرع مربوط به خصی است:

 

اقوال علماء: این مسأله اجماعی نیست و حتی شهرت هم در آن به زحمت قابل ادعا است ولی فتاوای جمعی از بزرگان بر این است که هنگام مانع، اجتزاء به خصی مانعی ندارد.

صاحب مستند می فرماید: ومما يستثنى أيضا من الناقص: الخصي إذا لم يجد غيره، على الأظهر الموافق لتصريح جماعة، منهم: الشهيد في الدروس وصاحب المدارك[6]

صاحب حدائق می فرماید: وبذلك صرح الشيخ (رحمه الله) أيضا، حيث قال في النهاية: لا يجوز في الهدي الخصي، فمن ذبح خصيا وكان قادرا على أن يقيم بدله لم يجزه ذلك ووجب عليه الإعادة، فإن لم يتمكن من ذلك فقد أجزأ عنه.[7]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo