< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/03/12

بسم الله الرحمن الرحیم

کلامی پیرامون ولادت باسعادت حضرت ابا الفضل العباس:

امروز مطابق روایتی مصادف با میلاد باسعادت پرچم‌دار کربلا حضرت ابا الفضل العباس علیه السلام است. ان شاء الله بتوانیم آن حضرت را الگو و اسوه برای خود بدانیم. تنها تعریف کردن از پیشوایان اسلام کافی نیست بلکه باید به آنها اقتدا کرد. مسأله ی ایثار، فداکاری، شجاعت، عدم تسلیم در مقابل وسوسه های دشمنان بخشی از این موارد است.

در زیارتنامه ی آن حضرت جمله ای است که در هیچ زیارتنامه ای نیست: سَلَامُ اللَّهِ وَ سَلَامُ مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ وَ جَمِيعِ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الزَّاكِيَاتِ الطَّيِّبَاتِ فِيمَا تَغْتَدِي وَ تَرُوحُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين‌[1]
یعنی سلام خداوند و همه ی فرشتگان و انبیاء مرسلین و عبادت کنندگان صالح خداوند صبح و شام بر تو باد. این نشان می دهد که مقام آن حضرت در میان شهداء کربلا تا چه مقدار برجسته است.

 

موضوع: رعایت ترتیب در رمی، ذبح و تقصیر

بحث در مسأله ی یازدهم از مسائل قربانی در حج است. این مسأله چهار فرع دارد.

مسألة 11 - الأحوط أن يكون الذبح بعد رمي جمرة العقبة، والأحوط عدم التأخير من يوم العيد، ولو أخر لعذر أو لغيره فالأحوط الذبح أيام التشريق، وإلا ففي بقية ذي الحجة، وهو من العبادات يعتبر فيه النية نحوها، ويجوز فيه النيابة وينوي النائب، والأحوط نية المنوب عنه أيضا.[2]

 

فرع اول در مورد ترتیب بین سه چیز است یعنی ابتدا باید جمره ی عقبه را رمی کرد و بعد قربانی و سپس تقصیر.

 

اقوال علماء: مشهور بین متأخرین وجوب ترتیب است با این حال جماعتی از قدماء قائل به عدم وجوب ترتیب می باشند و ترتیب را مستحب می دانند.

صاحب ریاض می فرماید: وأما وجوب الترتيب فعليه الشيخ في أحد قوليه وأكثر المتأخرين كما قيل و عزاه (نسبت داده است این قول را) فی المنتهی الی الاکثر بقول المطلق (و بین متأخرین و متقدمین فرق نگذاشته است.) خلافا خلافاً للمحكي عن الخلاف والسرائر والكافي وظاهر المهذّب و عزاه فی الدروس الی المشهور (شاید مراد ایشان مشهور قدماء است که آن هم محل تردید است.)[3]

صاحب مدارک می فرماید: اختلف الاصحاب فی هذه المسألة فذهب الشیخ فی الخلاف و ابن ابی العقیل و ابو الصلاح و ابن ادریس الی ان ترتیب هذه المناسک علی هذا الوجه (به این صورت که اول رمی است و بعد قربانی و بعد تقصیر) مستحب لا واجب و اختاره العلامه فی المختلف و ذهب الشیخ فی المبسوط و الاستبصار الی وجوب الترتیب و الیه ذهب اکثر المتاخرین.[4]

خلاصه اینکه مسأله اختلافی است هرچند قول به وجوب در آن بیشتر است.

 

ادله ی قائلین به وجوب:

دلالت آیات قرآن: از آیات قرآن فی الجمله استفاده می شود که بین این اعمال ترتیب است ولی اینکه کدام مقدم است و کدام مؤخر مشخص نیست.

آیه ی اول: ﴿وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّه‌[5]
این آیه می گوید که سر را متراشید و تقصیر نکنید تا زمانی که هدی به محلش برسد. در اینکه هدی به محل برسد دو معنا ذکر شده است یکی اینکه هدی ذبح شود و دیگر اینکه هدی وارد منی شود. اگر به معنای ذبح باشد ترتیب بین تقصیر و ذبح استفاده می شود (ولی بین رمی و ذبح نه)

با این حال از روایتی است که بعدا به آنها اشاره می کنیم که از آن استفاده می شود که مراد از محل این است که همین مقدار که قربانی وارد منی شده است کافی است. اگر چنین باشد دلالت آیه بر مقصود کمرنگ می شود.

آیه ی دوم: ﴿فَكُلُوا مِنْها (خودتان از قربانی بخورید) وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقيرَ (بخشی هم به فقراء بدهید. بائس کسی است که فقرش از فقیر بیشتر است.) ثُمَّ (بعد از آن) لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ (تفث که آلودگی ها است را از بین ببرید که به حلق و تقصیر تفسیر شده است) وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتيقِ[6]
این آیه نیز اول به قربانی اشاره می کند و بعد به تقصیر.

 

دلیل دوم: مراد از عمومات عموم قول رسول خدا (ص) است که فرمود: خُذُوا مِنِّي مَنَاسِكَكُمْ[7] که دلالت بر وجوب دارد.

بعد در روایاتی که حج رسول خدا (ص) را بیان می کند می بینیم که ایشان ابتدا رمی کرد و بعد قربانی و سپس تقصیر نمود.

در مورد حدیث رسول خدا (ص) در منابع ما حدیث موثقی وارد نشده است مگر آنچه مستدرک از عوالی اللئالی نقل می کند که سند معتبری ندارد.

از طرف دیگر می بینیم که بزرگان و فقهاء این حدیث عام را از قبیل ارسال مسلم فرض کرده اند و علامه در کتاب هایش آن را با لفظ قال به رسول خدا (ص) نسبت می دهد. مثلا علامه در کتاب مختلف در باب عدم ادخال مقام ابراهیم در طواف می فرماید: لنا قوله علیه السلام خذوا عنی مناسککم.

همچنین در تذکره در کتاب الحج در رابطه با وجوب هفت شوط می فرماید: لان النبی طاف بالبیت سبعا و قال خذوا عنی مناسککم.[8]

اگر حدیث مزبور مجهول و مرسل بوده است علامه به آن استدلال نمی کرد.

همچنین احمد در مسند که از کتب معروف اهل سنت است این روایت را از رسول خدا (ص) نقل می کند.[9]

 

اما صغری یعنی روایاتی که دلالت دارد که رسول خدا (ص) ترتیب را رعایت کرد.

مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ یعْقُوبَ بْنِ یزِیدَ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیرٍ عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَینِ وَ عَلِی بْنِ السِّنْدِی وَ الْعَبَّاسِ كُلِّهِمْ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِیةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أَقَامَ بِالْمَدِینَةِ عَشْرَ سِنِینَ لَمْ یحُجَّ... فَرَمَى جَمْرَةَ الْعَقَبَةِ وَ كَانَ الْهَدْيُ الَّذِي جَاءَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص أَرْبَعاً وَ سِتِّينَ أَوْ سِتّاً وَ سِتِّينَ وَ جَاءَ عَلِيٌ‌ ع بِأَرْبَعَةٍ وَ ثَلَاثِينَ أَوْ سِتٍّ وَ ثَلَاثِينَ فَنَحَرَ رَسُولُ اللَّه‌
... ِ وَ حَلَقَ وَ زَارَ الْبَيْتَ وَ رَجَعَ إِلَى مِنًى فَأَقَامَ بِهَا حَتَّى كَانَ الْيَوْمُ الثَّالِثُ مِنْ آخِرِ أَيَّامِ التَّشْرِيقِ ثُمَّ رَمَى الْجِمَارَ وَ نَفَر[10]

همچنین در دو روایت دیگر به این امر اشاره شده است.[11] [12]

 

دلیل سوم: روایات خاصه

این روایات عمدتا در باب 39 از ابواب ذبح وارد شده است. در این باب شش روایت وارد شده است که دلالت بر وجوب دارد و چهار روایات نیز دلالت بر استحباب دارد و یک روایت برای شاهد جمعی که بعدا به آن اشاره می کنیم به کار می آید.

در باب 17 از ابواب وقوف به مشعر نیز حاوی روایات متعددی در مورد زنان است که مدتی در مشعر وقوف می کنند و بعد شبانه به منی می روند و رمی می کنند و بعد می گوید که اگر قربانی به ذمه دارد وکیل بگیرد که برایش ذبح کند (زیرا شب نمی شود قربانی کرد( و بعد تقصیر کنند و بعد اگر می تواند به زیارت خانه ی خدا رود. امر در این روایات دلالت بر وجوب ترتیب دارد.

 

ان شاء الله در جلسه ی بعد این روایات را بررسی می کنیم.

 


[4] مدارک، ج8، ص98.
[8] تذکرة الفقهاء، ص361.
[9] مسند احمد، ج3، ص318.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo