< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

93/03/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احتیاج قربانی به نیّت قربت و مسأله ی نیابت در قربانی

بحث در مسأله ی یازدهم از مسائل مربوط به قربانی در منی در ایام حج است. به فرع سوم از کلام امام قدس سره رسیده ایم که می فرماید: وهو من العبادات يعتبر فيه النية نحوها.[1]

یعنی قربانی از عبادات است و در آن باید نیّت تقرب کرد. یعنی هم باید نیّت کرد و هم آن نیّت باید نیّت قربت باشد همان گونه که در سایر عبادات شرط است.

اما اینکه قربانی از عبادات است جزء مسلمات است چون قربانی بخشی از مناسک حج می باشد و حج نیز با تمام اجزائش از عبادات است و قربانی یکی از آن اجزاء می باشد. این مانند اجزاء نماز است که احتیاج به نیّت و قصد قربت دارند.

علاوه بر آن برای احتیاج قربانی به قصد قربت می توان به امور دیگری نیز تمسک کرد از جمله بدلیت صیام از آن است زیرا کسی که نمی تواند قربانی کند باید روزه بگیرد. وقتی بدل که صیام است از عبادات است مبدَل آن نیز باید از عبادات باشد. ﴿فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَة[2]
ثانیا: دعایی که برای قربانی می خوانند شاهد دیگری است:

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِذَا اشْتَرَيْتَ هَدْيَكَ فَاسْتَقْبِلْ بِهِ الْقِبْلَةَ وَ انْحَرْهُ (در مورد شتر) أَوِ اذْبَحْهُ (در مورد گاو و گوسفند) وَ قُلْ وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ إِنَّ صَلَاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيَايَ وَ مَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ بِذَلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا مِنَ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ (از سوی تو فرمان داده شده و برای تو نیز انجام می گیرد. این علامت همان قربت است.) بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي ثُمَّ أَمِرَّ السِّكِّينَ وَ لَا تَنْخَعْهَا حَتَّى تَمُوتَ[3]

این روایت صحیحه است.

شاهد سوم چیزی که محل تأمل است و آن روایاتی است که از این سخن می گوید که چه کسی باید نیّت بکند؛ ذابح یا منوب عنه.

البته باید دید که مراد از نیّت در این روایات نیّت قربت است یا مراد نیّت غیر قربت زیرا بعضی چیزها است که بدون نیّت انجام نمی شود و از آن جمله ادای دین است. در ادای دین حتی اگر به خاطر خدا انجام ندهد مجزی است ولی نیّت باید وجود داشته باشد زیرا اگر کسی پولی به دیگری بدهد بدون قصد ادای دین، دین او ادا نمی شود. هکذا معاملاتی مانند طلاق و نکاح که بدون نیّت انجام نمی شود و در عین حال عبادت هم نیست. (بله چیزهایی مانند تطهیر مسجد و ثیاب نیّت نمی خواهد و صرف رسیدن آن به محل موجب تطهیر است.)

شاهد دیگر این است که قربانی ما در سایه ی قربانی حضرت ابراهیم است و او به سبب اطاعت امر الهی تصمیم به قربانی داشت.

 

اما فرع رابع در کلام امام قدس سره: ويجوز فيه النيابة وينوي النائب، والأحوط نية المنوب عنه أيضا و یعتبر کون النائب شیعی علی الاحوط بل لا یخلو من القوة و کذا فی ذبح الکفارات.[4]

این فرع حاوی سه نکته است:

آیا قربانی نیابت بردار است یا نه؟ امام قدس سره می فرماید: می توان در آن نیابت کرد. کما اینکه امروزه غالبا قربانی از طریق نیابت انجام می شود.

نکته ی دوم این است که چه کسی باید نیابت کند نائب یا منوب عنه. امام قدس سره می فرماید: نائب نیّت می کند و احوط وجوبی این است که منوب عنه نیز نیّت کند و اینکه احتیاط در این است که ذابح شیعه بوده باشد و بعد فتوی می دهد که این حکم خالی از قوت نیست.

نکته ی سوم این است که این نکته در سایر کفارات نیز جاری است.

 

اما امر اول: اصل جواز نیابت

اقوال علماء:

صاحب جواهر می فرماید: ويجوز أن يتولاها عنه الذابح النائب عنه في الذبح ونيته بلا خلاف أجده فيه كما اعترف به غير واحد، بل عن بعض الاجماع عليه[5]

اینکه صاحب جواهر می فرماید: نائب می تواند از منوب عنه در ذبح و نیّت او نیابت کند علامت آن است که اصل نیّت کردن نزد ایشان از مسلمات بوده است.

 

دلیل بر جواز نیابت در قربانی:

دلیل اول: سیره

سیره بر این است که همه ی حاجیان نمی توانند قربانی را سر ببرند زیرا کسانی مانند زنان، کودکان و پیران هستند که نمی توانند قربانی کنند همچنین افرادی عادی هستند که از نظر روحی توانایی سر بریدن حیوان را ندارند.

 

دلیل دوم: روایات

از این روایات استفاده می شود که اصل نیابت از مسلمات بوده است و فقط در شاخ و برگ آن سؤال مطرح می شده است. این روایات در باب 28 و 29 از ابواب ذبح ذکر شده است.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِي قَتَادَةَ مُحَمَّدِ بْنِ حَفْصٍ الْقُمِّيِّ وَ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الضَّحِيَّةِ يُخْطِئُ الَّذِي يَذْبَحُهَا (کسی که آن را ذبح می کند اشتباه می کند) فَيُسَمِّي غَيْرَ صَاحِبِهَا (و نام غیر صاحب قربانی را می برد) أَ تُجْزِئُ عَنْ صَاحِبِ الضَّحِيَّةِ فَقَالَ نَعَمْ إِنَّمَا لَهُ مَا نَوَى.[6]
در این روایت اصل نیابت در قربانی از مسلمات بوده است و از فرعی از فروعات آن سؤال می کند. همچنین هرچند در این روایت از اضحیه سؤال شده است ولی قربانی حج را نیز شامل می شود و روایت بعد قرینه بر آن است.

همچنین از این روایت استفاده می شودک که اصل خطای در تطبیق که مشکلی ایجاد نمی کند (سابقا بحث خطای در تطبیق را مطرح کرده بودیم)

 

أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ الطَّبْرِسِيُّ فِي الْإِحْتِجَاجِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ عَنْ صَاحِبِ الزَّمَانِ ع أَنَّهُ كَتَبَ إِلَيْهِ يَسْأَلُهُ عَنْ رَجُلٍ اشْتَرَى هَدْياً لِرَجُلٍ غَائِبٍ عَنْهُ وَ سَأَلَهُ أَنْ يَنْحَرَ عَنْهُ هَدْياً بِمِنًى فَلَمَّا أَرَادَ نَحْرَ الْهَدْيِ نَسِيَ اسْمَ الرَّجُلِ وَ نَحَرَ الْهَدْيَ ثُمَّ ذَكَرَهُ بَعْدَ ذَلِكَ أَ يُجْزِئُ عَنِ الرَّجُلِ أَمْ لَا الْجَوَابُ لَا بَأْسَ بِذَلِكَ (زیرا نیّت اجمالی داشته است.) وَ قَدْ أَجْزَأَ عَنْ صَاحِبِهِ.[7]

ما نیز در بحث نیابت می گوییم که گاه نائب نام منوب عنه را فراموش می کند و در اینجا اگر نیّت اجمالی کند و بگوید از طرف صاحب این پول نیابت می کنم کافی است.

 

وَ عَنْهُ (الحمیری) أَنَّهُ كَتَبَ إِلَيْهِ (صاحب الزمان ع) يَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ يَحُجُّ عَنْ أَحَدٍ هَلْ يَحْتَاجُ أَنْ يَذْكُرَ الَّذِي حَجَّ عَنْهُ عِنْدَ عَقْدِ إِحْرَامِهِ أَمْ لَا وَ هَلْ يَجِبُ أَنْ يَذْبَحَ عَمَّنْ حَجَّ عَنْهُ وَ عَنْ نَفْسِهِ أَمْ يُجْزِئُهُ هَدْيٌ وَاحِدٌ الْجَوَابُ قَدْ يُجْزِئُهُ هَدْيٌ وَاحِدٌ وَ إِنْ لَمْ يَفْعَلْ فَلَا بَأْسَ (نیّت هم نکند اشکال ندارد.).[8]
البته سابقا گفتیم که هر حاجی باید یک قربانی جداگانه بکند و اینکه نائب نیّت منوب عنه و نیّت خودش را می کند مراد این است که ثوابی از هدی را به خودش بدهند.

 

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ وَ فَضَالَةَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي حَدِيثٍ قَالَ وَ قَالَ إِذَا وَجَدَ الرَّجُلُ هَدْياً ضَالًّا (اگر قربانی ای گمشده پیدا کند که چون علامت داشته است مشخص است که قربانی بوده است) فَلْيُعَرِّفْهُ يَوْمَ النَّحْرِ وَ الثَّانِيَ وَ الثَّالِثَ (روز عید و دو روز بعد آن را معرفی کند تا صاحبش پیدا شود) ثُمَّ لْيَذْبَحْهَا عَنْ صَاحِبِهَا عَشِيَّةَ الثَّالِثِ. (دم غروب روز سوم از طرف صاحبش آن را قربانی کند.)[9]
این روایت صحیحه است.

به هر حال این روایت در مورد حیوان گمشده است نه در همه جا ولی فی الجمله مسأله ی ولایت را ثابت می کند.

 

مضافا بر این روایات می توانیم به روایات باب 17 از ابواب وقوف به مشعر تمسک کنیم که مربوط به این بود که زنان را بعد از وقوف به مشعر شبانه به منی می برند و بعد اگر قربانی به ذمه دارند وکیل می گیرند تا قربانی را از طرف آنها انجام دهد.

بله می توان گفت که این روایات مربوط به جایی است که منوب عنه معذور از قربانی بوده است ولی به هر حال از مجموع این روایات استفاده می شود نائب گرفتن در قربانی جایز است.

 

ان شاء الله در جلسه ی بعد سایر مطالب مربوط به فرع چهارم در کلام امام قدس سره را بحث می کنیم.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo