< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/07/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: عدم قدرت بر خرید قربانی و حکم قرض گرفتن
بحث در قربانی حج است و به مسأله ی چهاردهم رسیده ایم که مربوط به کسی است که دسترسی به قربانی ندارد و هزینه ی آن را هم ندارد. او باید ده روز روزه بگیرد، سه روز در ایام حج و هر چند مسافر است باید روزه ها را بگیرد و هفت روز هم وقتی به وطنش برگشته است.
امام قدس سره در این مسأله می فرماید:
مسألة 14 - لو لم يقدر على الهدي بأن لا يكون هو ولا قيمته عنده يجب بدله صوم ثلاثة أيام في الحج وسبعة أيام بعد الرجوع منه. [1]
از آنجا که حکم این مسأله در متن کتاب الله آمده است در میان فقهاء اسلام جزء مسلمات است. خداوند در قرآن می فرماید: ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ[2]
عبارت ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ﴾ هم نیافتن قربانی را شامل می شود و هم نیافتن ثمن آن را.
کلمه ی ﴿سَبْعَةٍ﴾ مجرور است چون عطف بر ﴿ثَلاثَةِ﴾ است. در مورد ﴿تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ﴾ بحثی در روایات است که بعدا به آن اشاره می کنیم.

اقوال علماء:
صاحب ریاض می فرماید: ومع فقد الثمن أيضاً يلزمه الصوم قولاً واحداً بالکتاب و السنة و الاجماع و فی المنتهی لا خلاف فیه بین العلماء[3]
مرحوم نراقی می فرماید: من أحرم بالتمتع ولم يكن له هدي ولا ثمنه الذي یشتریه یجب علیه الانتقال الی بدله وهو صوم عشرة أيام، بالكتاب، والسنة، والاجماع،[4]
مرحوم شیخ هم وقتی وارد مسأله می شود در مورد فروعات آن بحث می کند و این علامت آن است که اصل مسأله برای او جای بحث نداشته و مفروغ عنه بوده است.[5]

دلیل مسألة:
دلالت آیه ی قرآن: آیه ی 196 سوره ی بقره دلالت روشنی بر مطلب دارد.
دلالت روایات: روایات بسیاری در این مورد وارد شده است که در باب 46 از ابواب ذبح در وسائل الشیعه جمع شده است. در این باب حدود بیست روایت وجود دارد که به دلالت مطابقیه یا الترازمیه بر مدعی دلالت دارد.
مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ زَكَرِيَّا الْمُؤْمِنِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عُتْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لِسُفْيَانَ الثَّوْرِيِّ (که از فقهاء اهل سنت است.) مَا تَقُولُ فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ أَيَّ شَيْ‌ءٍ يَعْنِي بِالْكَامِلَةِ (مراد از ده روز کامله چیست؟) قَالَ سَبْعَةً وَ ثَلَاثَةً قَالَ وَ يَخْتَلُّ ذَا عَلَى ذِي حِجًا إِنَّ سَبْعَةً وَ ثَلَاثَةً عَشَرَةٌ (آیا این مسأله بر کسی که عاقل است مخفی بوده است؟ زیرا همه می دانند که سه به اضافه ی هفت با ده مساوی است بنا بر این چرا خداوند آن را ذکر کرد؟) قَالَ فَأَيُّ شَيْ‌ءٍ هُوَ أَصْلَحَكَ اللَّهُ (خدا به شما سلامتی دهد بفرمایید که مراد چیست؟) قَالَ انْظُرْ (کمی فکر کن) قَالَ لَا عِلْمَ لِي فَأَيُّ شَيْ‌ءٍ هُوَ أَصْلَحَكَ اللَّهُ قَالَ الْكَامِلُ كَمَالُهَا كَمَالُ الْأُضْحِيَّةِ (یعنی این ده روز جای اضحیه را به شکل کامل می گیرد و تصور نشود که اگر قربانی می شد بهتر بود.) سَوَاءٌ أَتَيْتَ بِهَا أَوْ أَتَيْتَ بِالْأُضْحِيَّةِ (این ده روز با اضحیه مساوی است) تَمَامُهَا كَمَالُ الْأُضْحِيَّةِ [6]

سپس امام قدس سره در مسأله ی پانزدهم و شانزدهم می رود که مربوط به کسانی است که پول قربانی ندارند ولی کوشش می کنند تا پولی گیر آورند تا قربانی را بخرند.

مسألة 15 - لو كان قادرا على الاقتراض بلا مشقة وكلفة (و حتی منتی هم برای او در قرض نباشد.) وكان له ما بإزاء القرض أي واجد ما يؤدي به وقت الأداء (و هنگامی که معین کرده است پول را پس دهد توانایی پس دادن را دارد.) وجب للهدي، ولو كان عنده من مُؤن السفر زائدا على حاجته (و اگر وسائلی همراه خود در سفر دارد که اضافی است.) ويتمكن من بيعه بلا مشقة (و می تواند بدون اینکه به مشقت بیفتد آنها را بفروشد) وجب بيعه لذلك، ولا يجب بيع لباسه كائنا ما كان، (ولی لباس اضافی را نمی تواند بفروشد چه لباس عادی باشد و یا لباس تجمل و یا لباسی اضافی) ولو باع لباسه الزائد وجب شراء الهدي، (اگر هم لباسهای خود را بفروشد و صرف قربانی کند در این حال واجب است که قربانی را بخرد.) والأحوط الصوم مع ذلك. (و در این حال احتیاط واجب بر این است که روزه را هم بگیرد.) [7]
مسألة 16 - لا يجب عليه الكسب لثمن الهدي، (برای به دست آوردن هزینه ی قربانی واجب نیست که به سراغ کسب و کار رود مثلا کارگری کند و یا اگر طبیب است به امر طبابت بپردازد.) ولو اكتسب وحصل له ثمنه يجب شراؤه. [8]
فرع اول در مورد کسی است که بدون سختی می تواند مبلغ قربانی را قرض کند و حتی می تواند در زمان معین قرضش را اداء کند. در این حال واجب است قرض کند و قربانی را انجام دهد.
فرع دوم این است که اگر در سفر وسائلی اضافی به همراه دارد که مازاد بر نیازش است و بدون مشقت می تواند آنها را بفروشد تا هزینه ی قربانی را جور کند باید این کار را انجام دهد.
فرع سوم این است که لباس اضافی دارد و در بعضی اقوال آمده است که لباس مجلسی و یا لباس تجمل دارد. در این حال، به سبب روایت خاص واجب نیست اینها را بفروشد تا صرف قربانی کند. اما اگر آنها را فروخت و پول به دستش آمد، واجب است که قربانی را انجام دهد. در این حال احتیاط واجب در این است که روزه هم بگیرد زیرا او داخل در (من لم یجد) بود و نمی بایست لباس را بفروشد.
فرع چهارم: واجب نیست برای به دست آوردن هزینه ی قربانی به سراغ کسب و کار رود ولی اگر کاسبی کند و ثمن هدی را به دست آورد واجب است که قربانی را انجام دهد.

نقول: در چهار فرع فوق بجز شراء لباس روایتی وجود ندارد و باید بر طبق قواعد و اصول آن را حل کنیم.
در آیه ی مزبور از سوره ی بقره دو اطلاق وجود دارد که عبارتند از: ﴿اسْتَيْسَرَ﴾ و ﴿فَمَنْ لَمْ يَجِدْ﴾ در نتیجه کسی که می تواند قرض کند، به او صدق می کند که میسور است. مانند اینکه به کسی بگویند که چرا به زیارت فلان مکان نرفتی و او بگوید که میسّر نبود. حال اگر او می توانست به راحتی قرض کند و بعد سر موعد، آن را پس دهد عرفا صدق می کند که او می توانست به زیارت رود. یا مانند کسی که متاع هنگفتی برای فروش در انبار دارد ولی فعلا مشتری برای خرید آن نیست. او اگر بتواند از کسی قرض کند و به حج برود و بعد سر فرصت بداند که مشتری خوبی برای خرید آن متاع یافت می شود که در نتیجه می تواند مبلغ قرض گرفته شده را پس دهد، چنین فردی مستطیع محسوب می شود و واجب است این کار را انجام دهد.
بنا بر این در فرض مسأله، کسی که می تواند وام بگیرد هم صدق می کند که قربانی میسور او بوده هم و عدم وجدان بر او صدق نمی کند.
صاحب ریاض می فرماید: ولو تمكن من الاستدانة ففي وجوبها وجهان، قيل: وقرّب الشهيد الوجوب و علیه الشهید الثانی.[9]
البته مطابق آنچه امام قدس سره در متن مسأله در فرع اول بیان کرده است دیگر وجهان، در آن راه ندارد بلکه قرض گرفتن واجب است زیرا قرض گرفتن برای او آسان است و توان پرداخت آن را دارد و کلفت، مشقت و منتی هم در قرض گرفتن برای او وجود ندارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo