< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

عید غدیر:
عید غدیر برکات زیادی دارد و باید به آن اهمیت داد. اصل داستان غدیر و اینکه در بیابان مخصوص در آن روز مخصوص آن جریان اتفاق افتاد مسأله ای است که محل اتفاق است هرچند در تفسیر (مولی) بین شیعه و سنی تفاوت است. رسول خدا (ص) در آن روز جمله ی معروف (من کنت مولاه فعلی مولاه، اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه) را در ضمن خطبه ای بیان فرمود. اگر ما قرائن موجود را جمع کنیم، تفسیر جمله ی فوق بسیار آسان است. اگر مراد رسول خدا (ص) دوستی معمولی بود واضح بود که همه ی مسلمانان دوست یکدگر هستند چرا رسول خدا (ص) در آن بیابان گرم بعد از حجة الوداع مردم را جمع کرد و بعد از خطبه آن سخن را بیان کرد؟ مخصوصا که بعد از اتمام کار، مردم به حضرت تبریک گفتند. همچنین پیامبر اکرم (ص) قبل از آن جمله ی فوق کلام دیگری بیان کرد و از مردم پرسید: أ لست اولی بکم من انفسکم و مردم نیز گفتند: بلی.
قرینه ی دیگر اشعاری است که حسّان بن ثابت بیان کرد. مرحوم علامه امینی این اشعار را در جلد دوم الغدیر از بسیاری از کتب اهل سنت از جمله از ابو عبد الله مرزبانی، ابن مردویه، ابو نعیم اصفهانی، ابو سعید سجستانی، خطیب خوارزمی، سبط بن جوزی، کنجی شافعی، جلال الدین سیوطی و دیگران نقل می کند
این اشعار توسط شاعری ادیب، آشنا به زبان عرب و مفاهیم لغات عرب و شاعری فصیح بیان شده است. این اشعار که به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم نشان می دهد که او از الفاظ رسول خدا (ص) همان جانشینی علی علیه السلام را متوجه شده بود:
يناديهم يوم الغدير نبيهم بخم و أسمِع بالرسول مناديا
(چه منادی بهتر از رسول خدا (ص) که روز غدیر میان جمعیت آمد و ندا داد:)
و قال فمن مولاكم و وليكم فقالوا و لم يبدوا هناك التعاديا
(فرمود: مولی و ولی شما کیست؟ آنجا بدون شک و اشتباه جواب او را بیان کردند.)
إلهك مولانا و أنت ولينا و لن تجدن منا لك اليوم عاصيا
(خداوند مولای ماست و شما نیز پیغمبر ما هستی و ما در ولایت و تبیعت از تو هیچ عصیانی نداریم.)
فقال له قم يا علي فإنني رضيتك من بعدي إماما و هاديا
(پس او به علی علیه السلام فرمود: ای علی برخیز که تو بعد از من امام و هدایت کننده هستی.)
فمن كنت مولاه فهذا وليه فكونوا له أتباع صدق مواليا
(پس باید از او تبعیت کنید و أتباع صدق او باشید.)
هناك دعا اللهم وال وليه و كن للذي عادى عليا معاديا[1]

موضوع: کسی که سه روز روزه بدل هدی را روزه نگرفته است
بحث در این است که اگر کسی دسترسی به قربانی و ثمن آن نداشته باشد باید سه روز در منی و مکه و هفت روز در وطن خود بعد از باگشت روزه بگیرد.
سخن به اینجا رسید که اگر سه روز روزه را نگیرد تا ماه ذی الحجة تمام شود حکمش چیست. مشهور و معروف این است که قربانی دوباره به ذمه ی او می آید.
امام قدس سره در این مسأله می فرماید:
مسألة 21 - ... ولو لم يصم الثلاثة إلى تمام ذي الحجة يجب الهدي يذبحه بنفسه أو نائبه في منى، ولا يفيده الصوم. [2]

اقوال علماء: فتوای امام قدس سره بر اساس فتوای مشهور است.
صاحب ریاض می فرماید: ولو خرج ذو الحجّة ولم يصم الثلاثة بكمالها سقط عنه الصوم و تعيّن عليه الهدي في القابل بمنى عند علمائنا وأكثر العامة كما في المدارك، وفي غيره الإجماع كما عن صريح الخلاف، بل قيل : نقله جماعة ؛ وهو الحجة.[3] (امام قدس سره به اینکه سال بعد هم باید در منی قربانی کند فتوا نداده اند.)
صاحب مستند نیز عبارت مشابهی دارد[4]
شیخ در خلاف می فرماید: فإذا أهل المحرم (اگر ماه محرم داخل شود) فإن وقت الصوم قد فات، ووجب عليه الهدي واستقر في ذمته. (و هدی در ذمه ی او مستقر می شود و باید سال بعد آن را انجام دهد زیرا فرصت در سالی که در آن است گذشته است. البته بعضی مانند صاحب کشف اللثام این احتمال را ذکر کرده اند که ظاهر عبارت شیخ این است که دو قربانی بر ذمه ی فرد می آید یکی همان است که ایشان در عبارت (وجب علیه الهدی) به آن اشاره کرده و دیگری را با عبارت (و استقر فی ذمته) ذکر کرده است.[5]).[6]
با این حال قول شاذی در میان اصحاب است که فرد مزبور بین صیام و هدی مخیر است. صاحب جواهر از نهایه و مبسوط شیخ این قول را نقل می کند که می گویند فرستادن قربانی به منی افضل است: و لكن في محكي النهاية و المبسوط بعد ما سمعته «ان من لم يصم الثلاثة بمكة و لا بالطريق و رجع الى بلده و كان متمكنا من الهدي بعث به، فإنه أفضل من الصوم» و ظاهره التخيير بين الهدي و الصوم.[7]

دلیل مسأله:
دلالت روایات:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ لَمْ يَصُمْ فِي ذِي الْحِجَّةِ (مراد روزه ی بدل از قربانی است.) حَتَّى يُهَلَّ هِلَالُ الْمُحَرَّمِ (تا اینکه هلال ماه محرم طلوع کند.) فَعَلَيْهِ دَمُ شَاةٍ وَ لَيْسَ لَهُ صَوْمٌ وَ يَذْبَحُهُ بِمِنًى.[8]
این روایت صحیحه است.
در این روایت تصریح شده است که باید قربانی مزبور در منی ذبح شود. بعضی مانند آیت الله خوئی فرموده اند که مراد از گوسفند مزبور، کفاره نیست بلکه همان عوض صوم است زیرا امام علیه السلام می فرماید: وَ لَيْسَ لَهُ صَوْمٌ یعنی دیگر روزه کفایت نمی کند و باید همان قربانی را انجام داد. (مخصوصا که اگر کفاره بود لازم نبود که فقط در منی ذبح شود.)

حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ عِمْرَانَ الْحَلَبِيِّ قَالَ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ نَسِيَ أَنْ يَصُومَ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ الَّتِي عَلَى الْمُتَمَتِّعِ إِذَا لَمْ يَجِدِ الْهَدْيَ حَتَّى يَقْدَمَ أَهْلَهُ (تا به وطنش باز گشت.) قَالَ يَبْعَثُ بِدَمٍ [9]
تنها مشکلی که در دلالت این حدیث است این است که این حدیث در مورد نسیان است و حال آنکه بحث ما در مورد عمد و نسیان است.
در این حدیث تعبیر به بعث دم اشاره به فرستادن قربانی به منی دارد.

الْعَيَّاشِيُّ فِي تَفْسِيرِهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِيمَنْ لَمْ يَصُمِ الثَّلَاثَةَ الْأَيَّامِ فِي ذِي الْحِجَّةِ حَتَّى يُهَلَّ عَلَيْهِ الْهِلَالُ قَالَ عَلَيْهِ دَمٌ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ فِي ذِي الْحِجَّةِ. [10]
این روایت مرسله است.

مضافا بر اینکه بعضی خواستند از حدیث نبوی استفاده کنند که پیامبر اکرم (ص) فرمود: من ترک نسکا فعلیه دم.[11]
قربانی در این حدیث، همان کفاره است. اگر کسی به این روایت تمسک کند باید بگوید که قربانی مزبور از باب کفاره، واجب است ولی روایات شیعه ظهور در این دارد که قربانی مزبور کفاره نیست بلکه بدل صیام می باشد.

روایات معارض: این روایات معارض صریح نیست بلکه اطلاق آنها بر خلاف روایات سابق دلالت دارد و آن اینکه عده ای از روایات بیان می کند که اگر کسی فراموش کند که سه روز روزه با بگیرد و یا اگر شتربان اجازه ندهد و در برگشت از سفر تعجیل کند، او می تواند در وطن خود، سه روز را روزه بگیرد و بعد از آن هفت روز را بگیرد. این روایات اطلاق دارد و حتی بعد از ذی الحجه را نیز شامل می شود مخصوصا که در سابق مسافرت ها طولانی بود و در راه های دور، هنگامی که به وطن می رسیدند ماه ذی الحجة تمام شده بود.
روایات 2 و 3 و 5 از باب 47 از ابواب ذبح در وسائل الشیعه از این قبیل روایات است. (دو روایت اول روایت معاویه بن عمار است و روایت سومی مرسله ی مفید می باشد.)

راه جمع:
راه اول: بعضی قائل به تخییر شدند یعنی گفته اند که هم می توان در منی قربانی کرد و هم می توان وقتی به وطن رسید روزه گرفت.
نقول: این وجه جمع بعید به نظر می رسد زیرا قرآن تصریح می کند که آن سه روز باید (فی الحج) یعنی در ماه ذی الحجة باشد و روایت عیاشی نیز آن را تأیید می کرد.
راه دوم: صاحب جواهر می فرماید: وقتی فرد به وطن خود بر می گردد اگر ماه ذی الحجة باقی باشد می تواند آن سه روز را روزه بگیرد. بنا بر این اطلاق روایات فوق را به ماه ذی الحجة مقید می کنیم. البته بعید است که در زمان قدیم، موقعی می توانسند به وطن برسند که ماه ذی الحجة همچنان باقی بوده باشد.
اگر هم قائل شدیم که جمع دلالی در این جا وجود ندارد، کار به تعارض کشیده می شود و ترجیح با گروه اول است زیرا هم موافق با قرآن است و هم موافق با فتوای مشهور.


[11] سنن بیهقی، ج 5، ص 152.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo