< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/08/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تقصیر زن و حکم تقصیر در صروره
بحث در مسأله ی 27 است که مربوط به مسأله ی حلق و تقصیر در حج تمتع می باشد.
سخن در استثنائات پنج گانه است و استثناء اول در مورد زنان بود که گفتیم حتما باید تقصیر کنند.

بقی هنا امران:
الامر الاول: بنا بر قول به تقصیر در مورد زنان، آنها چقدر باید از مو را کوتاه کنند.
احتمال اول: به اندازه ی بند انگشت (انمله) را باید کوتاه کنند. (حال باید دید که آیا مراد یک بند انگشت از تمامی حجم موها است یا از بخشی از آن.)
احتمال دوم: از بعضی از قدماء نقل شده است که یک قبضه کوتاه کردن کفایت می کند.
احتمال سوم اینکه مسمای تقصیر کافی است و حتی از یک بند انگشت کمتر هم می تواند موجب صدق مسمی شود.

دلیل مسألة: اطلاقات می گوید که زن ها باید تقصیر کنند ولی مقدار آن تعیین نشده است. بنا بر این باید مسمای تقصیر کافی باشد.

یک روایت ممکن است به انمله اشاره داشته باشد:
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ تُقَصِّرُ الْمَرْأَةُ مِنْ شَعْرِهَا لِعُمْرَتِهَا مِقْدَارَ الْأَنْمُلَةِ[1]
این روایت مرسله ی ابن ابی عمیر می باشد.

الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ امْرَأَةٍ مُتَمَتِّعَةٍ عَاجَلَهَا زَوْجُهَا قَبْلَ أَنْ تُقَصِّرَ (همسرش قبل از اینکه تقصیر کند تصمیم گرفت با او آمیزش کند.) فَلَمَّا تَخَوَّفَتْ أَنْ يَغْلِبَهَا (وقتی ترسید که نتواند جلوی غلبه ی شوهر را بگیرد.) أَهْوَتْ إِلَى قُرُونِهَا (به سراغ موهای جلوی سرش رفت.) فَقَرَضَتْ مِنْهَا بِأَسْنَانِهَا (با دندانش مقداری از آنها را کند.) وَ قَرَضَتْ بِأَظَافِيرِهَا (و مقداری نیز از ناخن هایش را با دندانش کند.) هَلْ عَلَيْهَا شَيْ‌ءٌ قَالَ لَا لَيْسَ كُلُّ أَحَدٍ يَجِدُ الْمَقَارِيضَ (زیرا هر کسی که به قیچی دسترسی ندارد. فقط باید مقداری از موها را قطع کنند.)[2]
در سند این روایت محمد بن سنان است که محل بحث می باشد.
حدیث فوق در نقل دیگری نیز تکرار شده است با این اضافه که امام علیه السلام می فرماید که عقل آن زن، از مرد بیشتر بوده است است و مرد باید کفاره دهد ولی کفاره ای بر گردن زن نیست.
نکته ی دیگر این است که امام علیه السلام در این روایت استفصال نکرده است و نفرموده است که زن، چه مقدار از موهایش را کنده است این خود علامت آن است که روایت فوق عام بوده هر مقدار از کندن را شامل می شود.
البته این روایات بعضا در مورد عمره ی مفرده وارد شده است ولی از آنجا که بین تقصیر در عمره ی مفرده و حج فرقی نیست می توان از این روایات در باب حج تمتع نیز استفاده کرد.
همچنین می توان این روایات را بر این حمل کرد که به مقدار انمله اگر کوتاه شود مصداق تقصیر محقق شده است نه اینکه واجب است دقیقا به مقدار انمله تقصیر شود و کمتر و یا بیشتر نباشد. شاهد بر این قول این است که روایت حلبی اشاره به انمله نمی کند و فقط مسمی را کافی می داند.
بنا بر این در تقصیر مقدار صدق مسمی کفایت می کند.
عجیب اینکه مرحوم محقق در شرایع انمله را شرط می داند و حال آنکه دلیل کافی بر آن نیست. همچنین اطلاق این روایات می گوید که اگر از یک گوشه از مو را کوتاه کنند کافی است و لازم نیست سراسر مو را کمی کوتاه کرد.
همچنین برای اینکه به اندازه ی یک قبضه باید تقصیر شود هیچ روایتی وجود ندارد.

الامر الثانی: جدای بحث تقصیر، آیا زن می تواند تمامی موهای سرش را بتراشد؟
به تعبیر دیگر همان گونه که فقهاء تراشیدن ریش را در مردان مورد بحث قرار می دهند و بعضا قائل به حرمت می شوند آیا تراشیدن سر برای زنان هم همان حکم را دارد یا نه.
این مطلب را فقهاء غالبا متذکر نشده است ولی صاحب جواهر آن را ذکر کرده است.
صاحب جواهر می فرماید: فإن الظاهر عدم حرمته عليها في غير المصاب المقتضي للجزع (مگر در جایی که مصیبت زده باشد و از روی جزع و فزع بخواهد سر خود را بتراشد یا بکند که این کار حرام است.) للأصل السالم (اصل برائت) عن معارضة دليل معتبر اللهم إلا أن يكون هناك شهرة بين الأصحاب (که دلالت بر حرمت داشته باشد.) تصلح جابرا لنحو المرسل المزبور (که این شهرت ضعف سند روایت مرسله ی سابق را جبران کند. این حدیث، حدیثی است که امیر مؤمنان علی علیه السلام از رسول خدا (ص) نقل کرده است که صاحب جواهر در سابق به آن اشاره کرده که می فرماید: نهی رسول الله ان تحلق المرأة رأسها. این روایت در منابع اهل سنت وارد شده است.) بناء على إرادة الاطلاق، (و حج و غیر حج را شامل شود.) فيكون كحلق اللحية للرجال.[3]
ما اضافه می کنیم که تراشیدن سر برای زنان موجب مشکل دیگری می شود و آن اینکه موجب می شود که زن انگشت نما شود و این کار نوعی شبیه به مسأله ی لباس شهرت است. چنین زنی چنان انگشت نما می شود که حتی در میان زنان هم نمی توان پوشش خود را کنار بزند. این کار نوعی وهن برای زن است. بنا بر این زن بدون علت و بیماری خاصی نمی تواند سر خود را بتراشد.
به نظر ما احتیاط واجب در ترک حلق رأس برای زنان است (حتی در غیر حج)

اما استثناء دوم: صرورة
کسی که حج اولش را به جا می آورد آیا بین حلق و تقصیر مخیّر است یا اینکه حتما باید حلق کند. این مسئله بسیار محل ابتلا و همچنین محل بحث است.
البته مخفی نماند که حلق رأس در شرایط فعلی موجب مشکلات بسیاری می شود مثلا گاه مبتلا به خونریزی می شود و همچنین رعایت نظافت و ابتلاء به بیماری و امثال آن نیز وجود دارد.

اقوال علماء:
مشهور بین متأخرین قول به تخییر است ولی بین قدماء گروهی قائل به تعیین حلق می باشند و حلق نزد ایشان شهرت دارد.
صاحب مدارک می فرماید: ما اختاره المصنف (محقق) من التخيير بين الحلق والتقصير مطلقا وأفضلية الحلق وتأكده في حق الصرورة والملبد وهو من أخذ عسلا وصمغا وجعله في رأسه لئلا يقمل أو يتسخ هو المشهور بين الاصحاب. وقال الشيخ في جملة من كتبه: لا يجزي الصرورة والملبد إلا الحلق. وزاد في التهذيب المعقوص شعره[4]
صاحب مستند می فرماید: يتخيّر الرجل بين الحلق و التقصير، إلّا أن يكون‌ صرورة، أو ملبّدا- أي جعل في رأسه عسلا أو صمغا لئلّا يتّسخ أو يقمل- أو معقوصا فإنّ هؤلاء الثلاثة يتعيّن عليهم الحلق، وفاقا لجماعة من أعاظم القدماء.[5]
منشأ اختلاف بین اقوال علماء وجود روایات مختلف است.

دلالت آیه ی شریفه: : ﴿لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنينَ مُحَلِّقينَ رُؤُسَكُمْ وَ مُقَصِّرينَ[6]
این آیه در سال بعد از سال حدیبیه نازل شد. در آن سال، اکثر مسلمانان برای اولین بار بود که به حج می رفتند. در عین حال، آیه سخن از تخییر به میان آورده است. بسیار بعید است که اکثر افراد می بایست حلق می کردند ولی آیه به حلق و تقصیر اشاره کرده باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo