< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: لزوم رعایت ترتیب در اعمال مکه
امام قدس سره در مسأله ی نهم می فرماید که در اعمال مکه که بعد از منی انجام می شود باید ترتیب را رعایت کرد به این گونه که ابتدا طواف زیارت باشد و بعد نماز طواف و سپس سعی و طواف نساء و نماز آن:
مسألة 9 - لا يجوز تقديم السعي على طواف الزيارة، ولا على صلاته اختيارا، ولا تقديم طواف النساء عليهما، ولا على السعي اختيارا، فلو خالف الترتيب أعاد بما يوجبه. (بما یوجب الترتیب)[1]

گفتیم علماء غالبا فقط این نکته را متذکر شده اند که سعی را نمی توان بر طواف نساء مقدم کرد و ترتیب بین اعمال پنج گانه ی فوق را مطرح نکرده اند ولی باید بحث در تمامی آن اعمال مطرح شود.

دلالت روایات:
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ مُتَمَتِّعٌ زَارَ الْبَيْتَ فَطَافَ طَوَافَ الْحَجِّ ثُمَّ طَافَ طَوَافَ النِّسَاءِ ثُمَّ سَعَى قَالَ لَا يَكُونُ السَّعْيُ إِلَّا مِنْ قَبْلِ طَوَافِ النِّسَاءِ فَقُلْتُ أَ فَعَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ فَقَالَ لَا يَكُونُ السَّعْيُ إِلَّا قَبْلَ طَوَافِ النِّسَاءِ. (یعنی فقط باید طواف نساء را اعاده کند و کفاره ای بر گردنش نیست. بنا بر این طواف نساء او باطل بوده است و سعی را که انجام داده است و فقط بعدش یک طواف نساء و نماز طواف را به جا می آورد و اعمالش تمام است.)[2]
روایت فوق مرسله است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ فَإِذَا أَتَيْتَ الْبَيْتَ يَوْمَ النَّحْرِ فَقُمْتَ عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ ... ثُمَّ طُفْ بِالْبَيْتِ سَبْعَةَ أَشْوَاطٍ كَمَا وَصَفْتُ لَكَ يَوْمَ قَدِمْتَ مَكَّةَ ثُمَّ صَلِّ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِيهِمَا بِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ ثُمَّ ارْجِعْ إِلَى الْحَجَرِ الْأَسْوَدِ فَقَبِّلْهُ إِنِ اسْتَطَعْتَ وَ اسْتَقْبِلْهُ وَ كَبِّرْ ثُمَّ اخْرُجْ إِلَى الصَّفَا فَاصْعَدْ عَلَيْهِ وَ اصْنَعْ كَمَا صَنَعْتَ يَوْمَ دَخَلْتَ مَكَّةَ ثُمَّ ائْتِ الْمَرْوَةَ فَاصْعَدْ عَلَيْهَا وَ طُفْ بَيْنَهُمَا سَبْعَةَ أَشْوَاطٍ تَبْدَأُ بِالصَّفَا وَ تَخْتِمُ بِالْمَرْوَةِ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ فَقَدْ أَحْلَلْتَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ أَحْرَمْتَ مِنْهُ إِلَّا النِّسَاءَ ثُمَّ ارْجِعْ إِلَى الْبَيْتِ وَ طُفْ بِهِ أُسْبُوعاً آخَرَ ثُمَّ تُصَلِّي رَكْعَتَيْنِ عِنْدَ مَقَامِ إِبْرَاهِيمَ ع ثُمَّ قَدْ أَحْلَلْتَ مِنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ وَ فَرَغْتَ مِنْ حَجِّكَ كُلِّهِ وَ كُلِّ شَيْ‌ءٍ أَحْرَمْتَ مِنْهُ. [3]
در این روایت ترتیب بین تمامی اعمال پنج گانه ی مکه بیان شده است و مناسب بود علماء به این روایت استناد می کردند.
البته در میان اعمال فوق، مستحباتی نیز وجود دارد که مشکلی ایجاد نمی کند زیرا ما آنهایی که مستحب است را کنار می گذاریم و به ما بقی عمل می کنیم.

روایت معارض:
سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ مَعْرُوفٍ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ سَمَاعَةَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْمَاضِي (امام کاظم) ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ طَافَ طَوَافَ الْحَجِّ وَ طَوَافَ النِّسَاءِ قَبْلَ أَنْ يَسْعَى بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَالَ لَا يَضُرُّهُ يَطُوفُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ قَدْ فَرَغَ مِنْ حَجِّهِ[4]
این روایت موثقه است.
در این روایت، فرد طواف نساء را بر سعی مقدم داشته است ولی امام علیه السلام حکم به جواز می دهد.
این روایت را بعضی حمل بر ضرورت کرده اند مثلا زنی بوده که می ترسیده حائض شود از این رو طواف ها را زودتر به جا آورده است زیرا در سعی شرط نیست که فرد طاهر باشد.
بعضی هم آن را حمل بر نسیان کرده اند که گفته اند تقدیم مزبور اشکالی ایجاد نمی کند.
به هر حال این از باب استثناء است زیرا این روایت خاص است و مطلقات را استثناء می زند.

امام قدس سره در مسأله ی دهم به این نکته اشاره می کند که در مورد ضرورت و یا نسیان می توان طواف نساء را بر سعی مقدم کرد و می فرماید:
مسألة 10 - (فرع اول) يجوز تقديم طواف النساء على السعي عند الضرورة كالخوف عن الحيض وعدم التمكن من البقاء إلى الطهر (یعنی کاروان مثلا اجازه نمی دهد که او صبر کند تا پاک شود و بعد طواف نساء را انجام دهد.) ، لكن الأحوط الاستنابة لاتيانه، (ولی احتیاط مستحبی در این است که نائب بگیرد تا بعد از سعی، طواف نساء را برای او انجام دهد.) (فرع دوم:) ولو قدمه عليه سهوا أو جهلا بالحكم صح سعيه وطوافه وإن كان الأحوط إعادة الطواف. (هرچند احتیاط مستحبی این است که بعد از سعی، طواف نساء را اعاده کند.)[5]

اما فرع اول: ضرورت
اقوال علماء:
صاحب حدائق می فرماید: أما جواز تقديمه مع الضرورة وخوف الحيض فهو مقطوع به في كلامهم، ولم أقف فيه على نص بالخصوص (یعنی روایت خاصی در این مورد وجود ندارد.) إلا أن المستفاد من العمومات أن الضرورات مبيحة للمحظورات.[6]
صاحب جواهر می فرماید: نعم يجوز تقديمه مع الضرورة والخوف من الحيض بلا خلاف أجده فيه ایضا بل فی المدارک انه مقطوع به فی کلام الاصحاب. (البته از کلام صاحب جواهر استفاده می شود که بسیاری از اصحاب سکوت کرده و متعرض این مسأله نشده اند و به همین دلیل ایشان از لا خلاف تعبیر می کند.)[7]

دلالت عمومات:
قاعده ی عسر و حرج علاوه بر احکام تکلیفیه، احکام وضعیه را نیز شامل می شود بر این اساس اگر وضو گرفتن که حکمی وضعی است، عسر و حرج دارد انسان باید تیمّم کند. همچنین اگر کسی نتواند در نماز بایستد، باید نشسته نماز بخواند.
بر این اساس، اگر زن دچار عادت می شود و کاروان هم نمی تواند منتظر او بماند، او طواف نساء را مقدم می کند.
البته صاحب جواهر در آخر کلامش قائل به استنابه می شود و می فرماید: با وجود نیابت، موضوع عسر و حرج برطرف می شود.
نقول: این کلام صحیح نیست زیرا نیابت خلاف اصل است زیرا هر کسی باید اعمال عبادی خود را خودش انجام دهد چرا که عبادات موجب علو روح است و معنا ندارد که فردی دیگر آن را به جای انسان انجام دهد. همچنین اگر در اینجا قائل به نیابت شویم باید در سایر مسائل مشابه حج نیز به آن قائل شویم مثلا زن به سبب خوف عادت می تواند اعمال مکه را قبل از عرفات به جا آورد، چرا در آنجا ایشان قائل به نیابت و عدم جواز تقدیم اعمال نشده است.
بنا بر این ادله ی عسر و حرج در اینجا حاکم است.

به هر حال با آنکه صاحب حدائق که اخباری است و از روایات باب کاملا آگاه است ادعا می کند که در این مورد روایت خاصی وجود ندارد، صاحب جواهر به یکی دو روایت تمسک می کند که خواهیم دید استناد به آنها خالی از تکلف نیست.
یکی از آن روایات همان روایت فوق است که ما آن را به عنوان روایت معارض ذکر کرده ایم

روایت دوم: عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ‌ عُثْمَانَ الْخَرَّازِ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنَّ مَعَنَا امْرَأَةً حَائِضاً وَ لَمْ تَطُفْ طَوَافَ النِّسَاءِ فَأَبَى الْجَمَّالُ أَنْ يُقِيمَ عَلَيْهَا قَالَ فَأَطْرَقَ وَ هُوَ يَقُولُ لَا تَسْتَطِيعُ أَنْ تَتَخَلَّفَ عَنْ أَصْحَابِهَا وَ لَا يُقِيمُ عَلَيْهَا جَمَّالُهَا تَمْضِي فَقَدْ تَمَّ حَجُّهَا [8]
این را نیز حمل بر این کردیم که نزد امام و سائل مسلم بوده که زن، نائب می گیرد و یا اینکه شوهرش (که از بعضی روایات استفاده می شود با او همراه بوده است. [9]) از طرف او طواف را انجام می دهد.



BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo