< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

93/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کسانی که از بیتوته در منی معذور می باشند.
بحث در مورد اعمال منی است که بعد از اعمال زیارت بیت الله انجام می شود. امام قدس سره در مسأله ی سوم به سراغ کسانی می رود که از بیتوته در منی مستثنی هستند:
مسألة 3 - لا يجب المبيت في منى في الليالي المذكورة على أشخاص:
الأول المرضى (بیماران) والممرضين لهم (پرستاران آنها)، بل كل من له عذر يشق معه البيتوتة،
الثاني من خاف على ماله المعتد به من الضياع أو السرقة في مكة،
الثالث الرعاة إذا احتاج رعي مواشيهم بالليل،
الرابع أهل سقاية الحاج بمكة،
الخامس من اشتغل في مكة بالعبادة إلى الفجر ولم يشتغل بغيرها إلا الضروريات كالأكل والشرب بقدر الاحتياج، وتجديد الوضوء وغيرها، ولا يجوز ترك المبيت بمنى لمن اشتغل بالعبادة في غير مكة حتى بين طريقها إلى منى على الأحوط.[1]
امام قدس سره در این مسأله پنج گروه را ذکر می کند:
گروه اول: بیماران و پرستاران و هر کسی که به سبب عذری که دارد بیتوته برایش سخت باشد.
گروه دوم: کسی که اموال قابل توجهی در مکه دارد و می ترسد اگر در منی باشد اموالش از بین برود یا آنها به سرقت ببرند.
گروه سوم: شبان ها و گله دارها. اگر آنها در طول روز گله را به بیابان برده و بچرانند و کافی باشد باید شب را در منی بمانند و الا اگر لازم باشد شب را هم به چراگاه ببرند از بیتوته درمنی معاف می شوند. اضافه می کنیم که هرچند ممکن است امروزه گله دار محل بحث نباشد ولی امروزه رانندگان ماشین ها نیز که باید کاروان ها را حرکت دهند در همین قسم گنجانده شوند. اگر ماشین مشکلی دارد که باید برطرف شود فرد لازم نیست در منی بماند بلکه باید به تعمیر ماشین بپردازند تا مشکلی در حمل و نقل پیش نیاید.
گروه چهارم: کسانی که مأمور آب دادن به مردم در مکه هستند. البته این مربوط به زمانی بوده است که آب بسیار کم بوده و آب را مشک از اطراف آورده به حجاج می دادند. امروزه هرچند به چنین کسانی احتیاج نیست ولی خدمه ی کاروان ها در همین قسم قرار می گیرند. آنها باید به دنبال غذای کاروان ها و تمیز کردن اتاق ها و سایل وسائل رفاهی باشند و چه بسا نتوانند شب را در منی بمانند.
گروه پنجم: کسی که شب های منی به جای ماندن در منی در مکه باشد و بیدار باشد و تا صبح به عبادت بپردازد و به غیر از عبادت به کار دیگری مشغول نباشد مگر به ضروریاتی مانند خوردن و آشامیدن که آن هم باید به قدر احتیاج باشد نه مازاد برآن. همچنین برای تجدید وضو و امثال آن. این عبادت حتما باید در مکه باشد و عبادت در غیر منی بی فایده است. حتی بنا بر احتیاط واجب عبادت بین مسیر مکه و منی هم کفایت نمی کند. مثلا مسجدی بین مکه و منی است که فرد تصمیم می گیرد به آنجا رود. (البته باید این را بعدا بحث کنیم که آیا باید تا صبح در مسجد الحرام باشد یا اینکه اگر در مکه هم باشد کافی است.)
نکته ای در کلام امام قدس سره در مسأله ی فوق وجود دارد و آن اینکه ایشان در انتهای گروه اول با کلامی عام، تمامی ذوی الحاجات را ذکر می کند. بعد در گروه دوم و سوم دوباره مصادیق دیگری از ذوی الحاجات را ذکر می کند. با اینکه این دو گروه در همان گروه اول نیز قابل اندراج بود.
گروه چهارم در مورد کسانی است که خودشان عذر ندارند ولی می خواهند عذر دیگران را برطرف کنند.
گروه پنجم از باب بدل می باشد یعنی به جای بیتوته در منی در مکه عبادت می کند.

اقوال علماء: این موارد تقریبا از مسلمات است.
شیخ طوسی در خلاف می فرماید: مسألة 182: يجوز للرعاة وأهل السقاية المبيت بمكة، ولا يبيتوا بمنى بلا خلاف. فأما من له مريض يخاف عليه، أو مال يخاف ضياعه، فعندنا يجوز له ذلك. وللشافعي فيه وجهان: أحدهما مثل ما قلناه والثاني: ليس له ذلك[2]
صاحب مدارک می فرماید: وقد ذكر الشيخ اكثر الاصحاب أنه قد رخص في ترك المبيت لثلاثة: الرعاة ما لم تغرب عليهم الشمس بمنى، (در شب سوم. البته این کلام از صاحب مدارک عجیب است زیرا هر کسی که قبل از غروب باشد می تواند بیرون رود و همه اگر بعد از غروب باشند باید شب سوم هم بمانند. بله در شب اول و دوم حق با ایشان است.) وأهل سقاية العباس وإن غربت عليهم بمنى، (عباس و فرزندان و نوه ها و سایر نسل های ایشان حتی اگر غروب هم شود باز می توانند در منی نماند و به سراغ آب رسانی بروند.) ومن اضطر إلى الخروج من منى لخوف على النفس أو المال المضر فوته أو لتمريض مريض ونحو ذلك. وتسقط الفدية عن أهل السقاية والرعاة فيما قطع به الاصحاب،[3]
صاحب جواهر می فرماید: وأما ذوو الأعذار فلا أجد خلافا بين الأصحاب في جواز المبيت لهم بغير منى.[4]

دلیل مسأله نسبت به سه گروه اول:
برای ایشان دلیلی عمدتا غیر از نفی عسر و حرج و رفع ضرر وجود ندارد. البته بین قاعده ی لا ضرر و لا حرج این فرق است که نسبت بین آنها عموم من وجه می باشد. بعضی جاها هم ضرر است و هم حرج مثلا فردی روزه می گیرد که هم به زحمت می افتد و هم روزه برای او ضرر دارد. گاه ضرر هست ولی حرج نیست مثلا اگر روزه بگیرد به زحمت نمی افتد ولی از نظر جسمی برای او ضرر دارد مثلا فشار خونش بالا رفته و ممکن است سکته کند. گاه هم حرج دارد ولی ضرر ندارد مثلا پیر ناتوانی است که روزه گرفتن برای او بسیار دشوار است هرچند مریض نمی شود.

دلالت روایت:
سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ صَفْوَانَ عَنْ سَعِيدِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَاتَتْنِي لَيْلَةُ الْمَبِيتِ بِمِنًى مِنْ شُغُلٍ فَقَالَ لَا بَأْسَ[5]
شغل در عبارت فوق انواع عذرها را شامل می شود. اگر شغل عام باشد می تواند دلیل بر مدعا باشد.
اشکال نشود که شغل، در کلام راوی است نه امام ولی اینکه امام علیه السلام سؤال نمی کند که مراد تو از شغل، چیست این دلالت بر عموم می کند.
اللّهم الا ان یقال که مراد از شغل به معنای اشتغال به عبادت تا صبح مسجد الحرام باشد کما اینکه این عبارت در روایات متعددی ذکر شده است: فَلَا يَنْتَصِفُ اللَّيْلُ إِلَّا وَ أَنْتَ فِي مِنًى إِلَّا أَنْ يَكُونَ شَغَلَكَ نُسُكُكَ[6]

الغاء خصوصیت از مسأله ی سقایة الحاج: در مورد سقایة الحاج روایت خاص وارد شده است. حال وقتی این مورد استثناء شده است به طریق اولی کسی که مریض است و در بستر افتاده است یا باید از مریضان پرستاری کند او هم باید معاف باشد.

از دیگر مواردی که جزء این سه مورد می باشد ولی در کلام امام قدس سره ذکر نشده است می تواند این باشد که فردی دشمن قاهری دارد و می ترسد اگر به منی برود دستگیر شده و یا با آنها مواجه شود.
یا اینکه است که نمی ترسد از رفایش دور بیفتد مثلا زنی است تنها که اطرافیانش به سبب عذری به مکه رفته اند و او نمی تواند تنها در منی بماند. او نیز ناچار است به مکه برود.
یا اینکه ممکن است در منی سرمای شدیدی حاکم شود که عادتا قابل تحمل نباشد زیرا در مکه خانه های محکمی است و جای امن و گرم است ولی امروزه در منی چیزی شبیه چادر است و سرما به داخل آن نفوذ می کند.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo