< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

94/01/19

بسم الله الرحمن الرحیم

کلامی در مورد سالروز میلاد صدیقه ی طاهره سلام الله علیها:
در آستانه ی سالروز میلاد باسعادت حضرت زهرا سلام الله علیها هستیم. مقامات ایشان بالاتر از آن چیزی است که ما تصور می کنیم.
در مورد ایشان در روایت آمده است:
عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ زَيْدٍ عَنْ جَعْفَرٍ الصَّادِقِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ لِفَاطِمَةَ يَا فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَغْضَبُ لِغَضَبِكِ وَ يَرْضَى لِرِضَاكِ[1]
این جمله را بارها شنیده ایم ولی شاید به مقدار کافی روی آن تمرکز نکرده ایم. اگر همین یک جمله در منقبت ایشان وارد شده بود کافی بود. غالبا رضای ما باید تابع رضای خداوند باشد و ما باید راضی به رضای خداوند باشیم ولی در حدیث فوق آمده است که خداوند راضی به رضای فاطمه سلام الله علیها است و نسبت به خشم او خشمگین می شود.
بالاترین مقام انسان تسلیم و رضا در مقابل رضای خداوند است ولی در اینجا مشاهده می کنیم که مسأله به گونه ی دیگری بیان شده است.
از اینجا متوجه می شویم که همان گونه که در روایت آمده است: و السر المستودع فیها، اسراری در وجود آن حضرت است که مقام ایشان را چنین والا کرده است.
اسرار ولادت ایشان که رسول خدا (ص) چهل روز برای خودسازی بیشتر به عبادت روی آورد و بعد از میوه ی بهشتی تناول فرمود نشان می دهد که خلقت و شخصیت ایشان فوق العاده باارزش می باشد.
ما نباید به صرف ادعای محبت کردن بسنده کنیم بلکه باید از ایشان پیروی کنیم تا ان شاء الله در روز قیامت از شفاعت ایشان بهره مند شویم.

بحث اخلاقی:
از امام حسن عسکری علیه السلام روایت است که می فرماید: مَا تَرَكَ الْحَقَّ عَزِيزٌ إِلَّا ذَلَّ وَ لَا أَخَذَ بِهِ ذَلِيلٌ إِلَّا عَزَّ[2]
هیچ عزیز و باشخصیتی حق را ترک نمی کند مگر اینکه ذلیل می شود و هیچ فرد کم شخصیتی به حق روی نمی آورد مگر اینکه عزیز می شود.
این روایت نشان می دهد که معیار در عزت و ذلت، تبعیت از حق است. در مقابل حق، باطل است و باطل چیزی است که بقاء و دوامی ندارد کما اینکه خداوند می فرماید:
﴿أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِها فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَداً رابِياً وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي النَّارِ ابْتِغاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْباطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ كَذلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ[3]
حق مانند همان آب حیات و زلال و شفاف است که حیات همه ی موجودات زنده به آن وابسته است. اما باطل همان کف های روی آب است که علامت آلودگی های آب بوده که عمرش کوتاه است هرچند سر و صدا و جلوه دارد.
دزدی، انحراف، دروغ، خیانت و مانند آن همه جزء باطل است و هرگز موجب عزت نمی شود. در مقابل، وفای به عهد، تقوا و پرهیزگاری حق است و موجب عزت انسان و ملت ها می شود.

موضوع: قضای رمی جمرات
بحث در مسأله ی ششم از مسائل مربوط به رمی جمرات است. عبارت امام قدس سره در این مسأله مفصل است و می شد آن را خلاصه تر نوشت. این مسأله در مورد دو فرع است: یکی وجوب قضاء رمی جمرات است اعم از اینکه رمی سهوا، جهلا و یا حتی عمدا ترک شود.
دیگر اینکه باید بین قضاء و اداء باید ترتیب رعایت شود یعنی اول باید قضاء را به جا آورد و بعد ادا را.

مسألة 6 - (فرع اول:) لو نسي الرمي من يوم قضاه في اليوم الآخر، ولو نسي من يومين (اگر رمی دو روز را فراموش کرد) قضاهما في اليوم الثالث، وكذا لو ترك عمدا، (حکم عمد هم مانند حکم سهو است.) (فرع دوم:) ويجب تقديم القضاء على الأداء، (فردا که قضاء می کند اول باید رمی قضاء را به جا آورد و بعد اداء را) وتقديم الأقدم قضاءا، (یعنی اگر دو روز قضاء شده اول روز اول و بعد روز دوم را باید انجام دهد و بعد ادای آن روز را) فلو ترك رمي يوم العيد وبعده أتى يوم الثاني عشر أولا بوظيفة العيد ثم بوظيفة الحادي عشر ثم الثاني عشر، وبالجملة يعتبر الترتيب في القضاء كما في الأداء في تمام الجمار وفي بعضها، (در جایی که بعضی از جمار ترک شده باشد.) فلو ترك بعضها كجمرة الأولى مثلا وتذكر في اليوم الآخر أتى بوظيفة اليوم السابق مرتبة ثم بوظيفة اليوم، بل الأحوط (وجوبا) فيما إذا رمى الجمرات أو بعضها بأربع حصيات (اگر با چهار تا رمی را انجام دهد و بعد یادش رفت که سه تا را بزند) فتذكر في اليوم الآخر أن يقدم القضاء على الأداء (اول آن سه را بزند و بعد به سراغ ادا رود. هرچند در سابق گفتیم که ترتیب با همان چهارتا حاصل می شود.) وأقدم قضاءا على غيره.[4]

اما فرع اول: اصل وجوب قضاء

اقوال علماء: این حکم اجماعی و از مسلمات است.
صاحب کشف اللثام می فرماید: و لو نسي رمي يوم بل تركه قضاه من الغد وجوبا بالنصوص و الإجماع، و للشافعي قول بالسقوط و آخر بأنّه في الغد أيضا أداء (فردا هم اگر انجام دهد اداء است.) ... و لا شي‌ء عليه غير القضاء عندنا في شي‌ء.[5]
صاحب ریاض می فرماید: ولو نسي بل ترك مطلقاً رمي يوم قضاه من الغد وجوباً بلا خلاف، بل قيل: بالإجماع كما في الغنية وللشافعي قول بالسقوط، وآخر بأنه في الغد أيضاً أداء ... وإن فاته يوم النحر قضاه بعده، ولا شي‌ء عليه غير القضاء عندنا في شي‌ء من الصور.[6]
صاحب جواهر می فرماید: ولو نسي رمي يوم أو تركه عمدا قضاه من الغد مرتبا يبدأ بالفائت ويعقب بالحاضر بلا خلاف أجده بيننا في أصل وجوب القضاء، بل الاجماع بقسميه عليه[7]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo