< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

94/01/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم فراموشی یا ترک رمی جمرات
بحث در مسأله ی ششم از مسائل مربوط به رمی جمرات است و فروعات آن را بحث کردیم. امام قدس سره در ذیل این مسأله عبارتی دارد که آن را به عنوان بقی هنا امر بحث می کنیم و آن اینکه می فرماید:
بل الأحوط (وجوبا) فيما إذا رمى الجمرات أو بعضها بأربع حصيات (اگر باید چهار تا رمی را انجام دهد و بعد یادش رفت که سه تای باقیمانده را بزند) فتذكر في اليوم الآخر أن يقدم القضاء على الأداء (اول آن سه را بزند و بعد به سراغ ادا رود. هرچند در سابق گفتیم که ترتیب با همان چهارتا حاصل می شود.) وأقدم قضاءا على غيره. (حتی آنی که زودتر قضاء شده است را مقدم دارد بنا بر این اگر در روز اول هر جمره را چهاربار رمی کرد و روز دوم هم چنین کرد روز سوم، ابتدا رمی سه تای قضا در روز اول را انجام دهد و بعد سه تای قضا در روز روز دوم را و بعد ادای روز سوم را.)[1]
نقول: اگر ترتیب با رمی چهار سنگریزه حاصل شده باشد قاعدتا نباید در ما بقی ترتیب را رعایت کرد. با این حال چون روایات دلالت بر تقدیم قضاء بر اداء داشت و این روایات مطلق بود امام قدس سره قائل شده است که بنا بر احتیاط، سه تای باقی مانده از رمی را بر اداء مقدم کنند. ظاهر این احتیاط، وجوب است و به نظر ما قائل شدن به آن بُعدی ندارد.

مسألة 7 - لو رمى على خلاف الترتيب (از روی عمد، جهل و یا نسیان ترتیب در رمی جمار را رعایت نکند و مثلا از آخر به اول رمی کند) وتذكر في يوم آخر (و در روز بعد یادش بیاید.) أعاد حتى يحصل الترتيب ثم يأتي بوظيفة اليوم الحاضر (ابتدا رمی روز یا روزهای قبل را انجام می دهد و به گونه ای رمی می کند که ترتیب حاصل شود و بعد وظیفه ی آن روز را انجام می دهد.).[2]
این مسأله بحث خاصی ندارد و حکم در آن از آنچه قبلا گفتیم روشن شده است.
اگر کسی ترتیب را رعایت نکند، رمی او باطل است و مانند کسی است که رمی را انجام نداده است. در نتیجه باید قضای آن را در روز بعد انجام دهد. این مسأله از فروع مسأله ی قبل است. مسأله ی قبل در مورد کسی بود که رمی را ترک کرده است و این مسأله در مورد کسی است که رمی را به شکل باطل انجام داده است آنچه در آن مسأله گفتیم در این مسأله نیز جاری است.

مسألة 8 - (الفرع الاول:) لو نسي رمى الجمار الثلاث (اگر کسی رمی تمامی جمار را فراموش کرده باشد.) ودخل مكة فإن تذكر في أيام التشريق يجب الرجوع مع التمكن (اگر در ایام تشریق یعنی یازدهم، دوازدهم و سیزدهم یادش بیاید اگر می تواند باید برگردد و آنها را انجام دهد.) والاستنابة مع عدمه، (اگر نمی تواند برگردد باید نائب بگیرد که آن نائب در ایام تشریق رمی را از طرف او انجام دهد.) (الفرع الثانی:) ولو تذكر بعدها (اگر بعد از ایام تشریق یادش بیاید) أو أخر عمدا إلى بعدها (یا عمدا به تأخیر بیندازد تا ایام تشریق بگذرد.) فالأحوط (وجوبا) الجمع بين ما ذكر (یا خودش برگردد و یا اگر نمی تواند نائبی از طرف او رمی کند) والقضاء في العام القابل في الأيام التي فات منه إما بنفسه أو بنائبه، (و سال بعد در ایام تشریق یا خود یا نائبش آنها را قضاء کند. این فرع محل اختلاف بین علماء است.) (الفرع الثالث:) ولو نسي رمي الجمار الثلاث حتى خرج من مكة (اگر رمی را فراموش کند و از مکه نیز خارج شود) فالأحوط (وجوبا) القضاء في العام القابل ولو بالاستنابة (در سال بعد یا خودش یا نائبش رمی را انجام دهد.) (الفرع الرابع:) وحكم نسيان البعض في جميع ما تقدم كنسيان الكل، (نسیان رمی یک یا دو تا از جمرات مانند فراموش کردن کل جمرات است.) بل حكم من أتى بأقل من سبع حصيات في الجمرات الثلاث أو بعضها حكم نسيان الكل على الأحوط (حتی حکم فراموش کردن رمی به کمتر از هفت تا در همه ی جمرات سه گانه یا بعضی از آنها آن هم مانند حکم نسیان کل است.).[3]
این مسأله مربوط به کسانی است که رمی را فراموش کرده و به مکه رفته و یا حتی از مکه نیز خارج شده اند. حتی ممکن است. همچنین است اگر کسی رمی را عمدا ترک کرده باشد و به مکه یا خارج از آن رفته باشد.
این مسأله حاوی چهار فرع است.

اما الفرع الاول: این فرع بحث خاصی ندارد زیرا فرد اگر در ایام تشریق در مکه باشد و بتواند برگردد باید برگردد و رمی را انجام دهد و اگر هم نمی تواند باید نائب بگیرد.
باید توجه داشت که کسی نمی تواند از طرف دیگری بدون آنکه منوب عنه باخبر باشد رمی را انجام دهد زیرا استناد در نیابت لازم است و تا فرد اجازه ندهد کسی نمی تواند از طرف او نائب شود.

اما الفرع الثانی: در مورد کسی است که رمی را ترک کرده و بعد از ایام تشریق یادش بیاید و یا عمدا رمی را به تأخیر بیندازد تا ایام مزبور بگذرد. امام قدس سره قائل به احتیاط در جمع شده بود که هم خودش یا نائبش در آن سال رمی را انجام دهد و هم در سال بعد قضاء کند.

اقوال علماء: بین علماء در این مسأله اختلاف است بعضی قائل هستند که بعد از ایام تشریق نمی توان رمی را انجام داد و فقط باید در سال بعد قضاء کرد ولی بعضی دیگر می گویند که همان سال می توان انجام داد و لازم نیست که سال بعد قضاء کند و بعضی نیز مانند امام قدس سره قائل به احتیاط شده می گویند که باید هم آن سال رمی را انجام داد و هم سال بعد آن را تکرار نمود.
صاحب مستند می فرماید: کلام الاصحاب و إن كان مطلقا شاملا لصورتي بقاء أيّام التشريق و عدمه، لكن قيّده غير واحد من الأصحاب- منهم الشيخ و الفاضل بل الأكثر كما قيل بالأول، بل عليه الإجماع عن الغنية و هو الأظهر ... و علی هذا اذا مضی ایام التشریق علیه القضاء فی العام القابل.[4]
از آنجا که مدارک این حکم برای امام قدس سره دارای ابهام بوده است ایشان بین هر دو قول جمع کرده است.

دلالت روایات: منشأ اختلاف در این حکم، اختلافی است که در روایات آمده است. این روایات در وسائل الشیعه باب سوم از ابواب العود الی منی آمده است. سه روایت از آنها مطلق و یک روایت مقید است. سه روایت مطلق همگی از معاویة بن عمار با عبارات مختلفی ذکر شده است.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِي امْرَأَةٍ جَهِلَتْ أَنْ تَرْمِيَ الْجِمَارَ حَتَّى نَفَرَتْ إِلَى مَكَّةَ قَالَ فَلْتَرْجِعْ فَلْتَرْمِ الْجِمَارَ كَمَا كَانَتْ تَرْمِي وَ الرَّجُلُ كَذَلِكَ[5]
این روایت صحیحه است.
این روایت مطلق است و بین ایام تشریق و غیر آن در آن تفصیل داده نشده است.
ذیل روایت که می فرماید: كَمَا كَانَتْ تَرْمِي وَ الرَّجُلُ كَذَلِكَ ممکن است به معنای نحوه ی رمی باشد و ممکن است به معنای این باشد که رمی باید در ایام تشریق باشد. به هر حال این بخش از روایت ابهام دارد و دلالت شفافی در اینکه در ایام تشریق باشد ندارد.

عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ‌ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قُلْتُ رَجُلٌ نَسِيَ الْجِمَارَ حَتَّى أَتَى مَكَّةَ قَالَ يَرْجِعُ فَيَرْمِيهَا يَفْصِلُ بَيْنَ كُلِّ رَمْيَتَيْنِ بِسَاعَةٍ (این از مستحبات است که بین دو رمی فاصله ای بگذارند) قُلْتُ فَاتَهُ ذَلِكَ وَ خَرَجَ (ایام تشریق از دست رفت و او از مکه خارج شد) قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ الْحَدِيثَ[6]
این روایت صحیحه است.
آیا عبارت قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ به این معنا است که سال بعد هم لازم نیست رمی را انجام داد یا به معنای عدم لزوم کفاره است. شافعی قائل به کفاره است ولی ما قائل به کفاره در ترک رمی جمرات نیستیم. و به نظر ما این روایت منافاتی با لزوم قضاء در سال بعد ندارد.

مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنِ النَّخَعِيِّ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع رَجُلٌ نَسِيَ رَمْيَ الْجِمَارِ قَالَ يَرْجِعُ فَيَرْمِيهَا قُلْتُ فَإِنَّهُ نَسِيَهَا حَتَّى أَتَى مَكَّةَ قَالَ يَرْجِعُ فَيَرْمِي مُتَفَرِّقاً يَفْصِلُ بَيْنَ كُلِّ رَمْيَتَيْنِ بِسَاعَةٍ قُلْتُ فَإِنَّهُ نَسِيَ أَوْ جَهِلَ حَتَّى فَاتَهُ وَ خَرَجَ قَالَ لَيْسَ عَلَيْهِ أَنْ يُعِيدَ[7]
در سند این روایت نخعی وجود دارد که مجهول است.
این روایت نیز مطلق است.
ذیل روایت که می گوید: لَيْسَ عَلَيْهِ أَنْ يُعِيدَ یعنی لازم نیست همان سال برگردد زیرا برگشتن موجب عسر و حرج می باشد و نائب گرفتن نیز برای چنین کسی که در مسیر برگشت است میسر نمی باشد.

ان شاء الله در جلسه ی بعد روایت چهارم که مقید است را بررسی می کنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo