< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

94/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شک در رمی، مبحث صد و حصر
بحث در آخرین مسأله از مسائل مربوط به رمی جمرات در منی است. این مسأله همانند مسأله ی سابق در مورد مسائل مربوط به علم اجمالی است. امام قدس سره در این مسأله می فرماید:
مسألة 13 - لو تيقن بعد مضي الأيام الثلاثة بعدم الرمي في يوم من غير العلم بعينه يجب قضاء رمي تمام الأيام مع مراعاة الترتيب، وإن احتمل جواز الاكتفاء بقضاء وظيفة آخر الأيام[1]
اگر کسی بعد از سه روز از ایام تشریق علم پیدا کند که یک روز را رمی نکرده است ولی نمی داند کدام روز بوده است واجب است هر سه را قضاء کند و ترتیب را در رمی جمار، رعایت نماید هرچند احتمال دارد که بتواند به وظیفه ی روز آخر عمل کند. یعنی روز سیزده و یا دوازدهم (اگر واجب بود دو روز رمی کند) را فقط قضاء کند.

کمتر کسی این مسأله را متعرض شده است و بیشتر، معاصرین به آن پرداخته اند. در مورد این مسأله روایتی هم وارد نشده است از این رو باید آن را بر اساس قواعد حل کنیم.
بعد از آنکه علم اجمالی منجز شده است باید در اطراف آن احتیاط کرد. از این رو امام قدس سره فتوا می دهد که باید همه ی روزها را قضا کرد.
اما اینکه امام قدس سره احتمال می دهد که فقط روز آخر قضاء شود به سبب احتمال انحلال علم اجمالی به علم تفصیلی و شک بدوی است به این گونه که بگوییم: رمی روز سوم در هر حال صحیح نبوده است زیرا یا روز سوم را به جا نیاورده است (زیرا یک احتمال این است که آن روزی که به جا نیاورده است روز سوم باشد.) یا اینکه روز سوم را به جا آورده است ولی یکی از روزهای قبل را به جا نیاورده است در نتیجه رمی روز سوم نیز به سبب عدم رعایت ترتیب باطل بوده باشد. از آن رو شک در روز اول و دوم شک بعد از محل است در نتیجه شک بدوی می شود و لازم نیست به آن اعتنا کرد.
با این حال نمی دانیم که چرا امام قدس سره در مسأله ی سابق انحلال علم اجمالی را پذیرفته و بر اساس آن فتوا دادند ولی در این مسأله چنین نکرده اند.
به نظر ما علم اجمالی در اینجا نیز منحل می شود

ما در اینجا یک مسأله ی دیگر را اضافه می کنیم و آن اینکه آیا موالات در رمی جمرات لازم است یا نه. یعنی آیا می تواند بخشی از رمی را انجام دهد و بعد به خیمه رود و استراحت کند و سپس برگردد و ما بقی را تکمیل کند؟
آنچه مقتضای اصل است این است که رعایت موالات لازم نیست زیرا موالات، شرطی است اضافی و هنگام شک در آن، اصل برائت جاری می شود (زیرا هنگام شک در شرطیت و جزئیت، اصل برائت جاری می شود.)
روایتی که دلیل بر وجوب موالات باشد وجود ندارد و حتی از روایات می توان عدم وجوب موالات را استفاده کرد. مثلا در روایتی خواندیم که فردی فراموش کرد سه رمی از یک جمره را انجام دهد که امام قدس سره می فرماید: فردا آن را قضا کند.
مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ فِي رَجُلٍ أَخَذَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ حَصَاةً فَرَمَى بِهَا فَزَادَتْ وَاحِدَةٌ (یک سنگ اضافه آمد) فَلَمْ يَدْرِ أَيُّهُنَّ نَقَصَ (و علم اجمالی دارد که یکی را کمتر رمی کرده است.) قَالَ فَلْيَرْجِعْ وَ لْيَرْمِ كُلَّ وَاحِدَةٍ بِحَصَاةٍ ...[2]
این روایت صحیحه است.
در این روایت نیامده است که موالات از بین رفته است یا نه.
البته لازم نیست که در رمی هر جمره به یک سنگریزه ترتیب را رعایت کند زیرا او فقط یک جمره را کمتر رمی کرده است و ترتیب در آن معنا ندارد. علم اجمالی در اینجا منحل نمی شود زیرا او چهار مرتبه هر جمره را رمی کرده است و در نتیجه ترتیب حاصل شده است.

القول في الصد والحصر
گاه می شود که کسی مصدود می شود یعنی جلوی انجام حج کسی را می گیرند و گاه محصور می شود و محصور کسی است که به سبب بیماری و یا علیل شدن (مانند شکسته شدن دست و پا) نمی تواند اعمال حج را انجام دهد.
البته سخن در کسی است که ابتدا محرم شده است و بعد مصدود و یا محصور شده است که باید بحث کنیم که چگونه می توانند از احرام خارج شوند.

مسألة 1 - المصدود من منعه العدو أو نحوه عن العمرة أو الحج، والمحصور من منعه المرض عن ذلك. [3]
امام قدس سره در این مسأله حکمی را بیان نمی کند بلکه فقط موضوع را در آن توضیح می دهد و می فرماید: مصدود کسی است که دشمن و مانند دشمن مانع از رفتن او به حج شود. (البته گاه دوست مانع می شود مثال پدری به فرزندش می گوید که چون می دانم حج برایت ضرر دارد نمی گذارم به حج روی.) البته عبارات فقهاء بیشتر روی عدو متمرکز است ولی امام قدس سره عبارت أو نحوه را اضافه کرده است.
محصور کسی است که بیماری مانع از رفتن او به حج می شود. البته امام قدس سره فقط به مرض اشاره می کند کأنه گویا غیر مرض موجب محصور شدن نمی شود.
البته در روایات نیز فقط عدو و مرض بیان شده است.

ما ابتدا معنای لغوی و بعد معنای شرعی مصدود و محصور را بررسی می کنیم و سپس به سراغ احکام آن می رویم.
استعمال محصور در قرآن: ﴿وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ[4]
یعنی اگر محصور شدید یک قربانی کنید و از احرام بیرون بیایید. در این آیه هم موضوع حصر بیان شده است و هم حکم آن.
در آیات دیگر قرآن محصور و مصدود آمده است ولی حکمی در مورد آن بیان نشده است:
﴿وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ أَنْ تَعْتَدُوا[5] یعنی مبادا دشمنی با این جمعیتی که شما را از مسجد الحرام صد کرده اند موجب شود که دست به تعدی بزنید. (مثلا بعد از فتح مکه نگویید که شما در سال حدیبیه جلوی حج را نسبت به ما گرفتید در نتیجه ما هم تلافی می کنیم.)
در این آیه عنوان صدّ آمده است ولی حکمی در مورد آن بیان نشده است.

﴿هُمُ الَّذينَ كَفَرُوا وَ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ[6]
اینها کسانی هستند که کافر شده اند و مانع از مسجد الحرام شده اند.
در این آیه نیز حکم مصدود بیان نشده است.
روایات مربوط به مصدود و محصور در وسائل الشیعه، باب 1، 2، 3 و 6 از ابواب الصد الحصار آمده است. و صد و حصر در این روایات معنا شده است.

معنای لغوی صد و حصر:
معنای این دو واژه در لغت وسیع تر از آنچه بیان شده است می باشد. صدّ فقط به معنای ممانعت دشمن نیست بلکه به معنای مطلق منع و اعراض آمده است کما اینکه در لسان العرب آمده است: الاعراض او المنع (بنا بر این اگر در شرع، مراد از صدّ جلوگیری دشمن باشد این نشان می دهد که معنای آن در شرع خاص شده است.)
در قرآن نیز این واژه به شکل اعم استعمال شده است همان گونه که در داستان سلیمان و بلقیس می خوانیم: ﴿وَ صَدَّها ما كانَتْ تَعْبُدُ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنَّها كانَتْ مِنْ قَوْمٍ كافِرينَ[7] یعنی سلیمان مانع از آن شد که بلقیس بت ها را بپرستد. واضح است که سلیمان دشمن بلقیس نبود و حتی با بلقیس دوست بود زیرا او این کار را هنگامی با بلقیس کرد که او تسلیم شده و نیزد سلیمان آمده بود.

در سوره ی سبأ نیز در مورد رسول خدا (ص) می خوانیم: ﴿وَ إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالُوا ما هذا إِلاَّ رَجُلٌ يُريدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كانَ يَعْبُدُ آباؤُكُم‌[8] واضح است که رسول خدا (ص) دشمن آنها نبود.

ان شاء الله در جلسه ی بعد واژه ی حصر را در لغت بررسی می کنیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo