< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مکارم

کتاب الحج

94/03/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کشف عدم قربانی در محصور و فرق محصور و مصدود
بحث در مسأله ی دوازدهم از مسائل مربوط به صد و حصر در عمره و حج می باشد.
بحث در این است که اگر شخص محصور قربانی یا ثمن آن را برای ذبح به محل فرستاد (قربانی حج در منی و قربانی عمره در مکه است.) بعد سر قراری که گذاشته بود از احرام بیرون آمد و منافیات احرام را مرتکب شد و بعد متوجه شد که قربانی از طرف او انجام نشده بود. امام قدس سره می فرماید: باید یک قربانی دیگر به محل بفرستد و کفاره ای هم به سبب ارتکاب محرمات احرام بر او نیست و گناهی نیز مرتکب نشده است.

اما قدس سره در این مسأله می فرماید:
مسألة 12 - لو تحلل المصدود في العمرة وأتى النساء ثم بان عدم الذبح في اليوم الموعود لا إثم عليه ولا كفارة، لكن يجب إرسال الهدي أو ثمنه ويواعد ثانيا، ويجب عليه الاجتناب من النساء، والأحوط لزوما الاجتناب من حين كشف الواقع وإن احتمل لزومه من حين البعث.[1]
دلیل اصلی این مسأله روایات است. روایاتی را خواندیم و اکنون به روایت دیگری می پردازیم.
الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْحَسَنِ عَنْ زُرْعَةَ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أُحْصِرَ فِي الْحَجِّ قَالَ فَلْيَبْعَثْ بِهَدْيِهِ إِذَا كَانَ مَعَ أَصْحَابِهِ وَ مَحِلُّهُ أَنْ يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ وَ مَحِلُّهُ مِنًى يَوْمَ النَّحْرِ إِذَا كَانَ فِي الْحَجِّ وَ إِنْ كَانَ فِي عُمْرَةٍ نَحَرَ بِمَكَّةَ فَإِنَّمَا عَلَيْهِ أَنْ يَعِدَهُمْ لِذَلِكَ يَوْماً (یک ساعت و روز را باید معین کنند که قربانی در آن زمان انجام شود) فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ الْيَوْمُ فَقَدْ وَفَى (بعد که آن لحظه فرا رسید او طبق قرارداد حکم به این می کند که قربانی انجام شده است و از احرام بیرون می آید.) وَ إِنِ اخْتَلَفُوا فِي الْمِيعَادِ لَمْ يَضُرَّهُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى (یعنی اگر مخالفت کردند و قربانی را انجام ندادند ضرری ان شاء الله به او نمی زند. البته این در صورتی است عبارت ان اختلفوا را این گونه معنا کنیم.)[2]
این روایت مضمره است.
به هر حال در این حدیث بیان نشده است که حال که قربانی انجام نشده است فرد در آینده باید چه کار کند.

بقی هنا امر:
در روایت اول و دوم آمده است که فرد باید از محرمات امساک کند که بحث است که آیا این امساک از زمان انکشاف خلاف است یا از حیث بعث.
اگر از حیث انکشاف باید امساک کند یعنی از الآن باید تا یک سال تمامی محرمات احرام را ترک کند و حتی لباس دوخته نپوشد و هنگام سفر زیر سایه نباشد و مانند آن. این حکم عجیب است زیرا نمی شود تا یک سال در احرام بود.
اما اگر از حین بعث باید امساک را شروع کند این گونه می شود که در ایام حج که می خواهد بعث کند باید امساک کند. این نیز عجیب است زیرا یک سال منافیات احرام باید بر او حلال باشد و در سال بعد که در ایام ذی الحجة بعث می کند بدون اینکه به میقات رفته باشد لباس احرام بپوشد و محرم شود تا قربانی انجام گیرد.
نقول: قدر متیقن این است که قدر متیقن این است که من حین البعث باید از محرمات احرام اجتناب کند زیرا بسیار بعید است که شارع حکم کند که افراد یک سال در حال احرام باقی بمانند. حتی حکم به صدّ و حصر برای این است که افراد از احرام خارج شوند و معنا ندارد که حکم به بقاء در احرام آن هم به مدت یک سال کنیم و این بر خلاف فلسفه ی صد و حصر است.

مسألة 13 - يتحقق الحصر بما يتحقق به الصد.[3]
در مسأله ی ششم گفتیم که مصدود در حج کسی است که ظالم جلوی او را گرفت و نگذاشت به موقفین برسد یا اگر به موقفین برسد ظالمی نگذاشت که اعمال مکه و منی را انجام دهد.
محصور در حج نیز به همین معنا است که یعنی اگر کسی به واسطه ی مرض نتواند آن اعمال را انجام دهد مصداق محصور می باشد مثلا کسی به موقفین نرسید و یا به موقفین رسید و نتوانست اعمال مکه و منی را انجام دهد و نائب هم نتوانست بگیرد.

اما در مورد مصدود در عمره، امام قدس سره در مسأله ی دوم و سوم به آن اشاره کرده فرمود: اگر ظالمی نگذاشت که فرد وارد مکه شود و یا اگر وارد مکه شده است نگذارد که طواف و سعی را انجام دهد.
محصور نیز همانند آن است یعنی اگر کسی مریض شود و به مکه نیاید و یا اگر آمد نتوانست طواف و سعی را به جا آورد.
دلیل این مسأله واضح است زیرا اگر کسی به واسطه ی بیماری نتواند به اعمال برسد، مصداق آیه ی شریفه ی ﴿فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ[4] می شود.

نکته: صد و حصر در مسائل زیادی با هم مشابه هستند و هر آنچه موجب صد می شود حصر هم به همان حاصل می شود.
اما علماء بسیاری مانند صاحب جواهر و بسیاری دیگر اختلافات بین صد و حصر را بیان کرده اند. صاحب جواهر به شش فرع اشاره می کند و می فرماید: وكيف كان فالحصر والصد يشتركان في ثبوت أصل التحلل عند المنع من إكمال النسك في الجملة، ويفترقان في أمور تعرفهما في تضاعيف الباب إنشاء الله وإن قيل هنا إن جملتها ستة[5].
1.مصدود با قربانی از همه ی از محرمات حتی زنان خارج می شود. اما زنان بر محصور حلال نمی شود باید طواف نساء را انجام دهد.
2.اجماع است که در محصور باید قربانی انجام شود ولی در مصدود این حکم محل خلاف است. بنا بر این اگر مصدود هدی به همراه ندارد از احرام خارج شود و بر می گردد.
3.اختلاف در مکان ذبح. مصدود در همان جایی که جلویش گرفته شده است قربانی را ذبح می کند ولی محصور باید قربانی را به منی یا مکه بفرستد.
4.محصور باید حلق و تقصیر کند ولی در مصدود اختلاف وجود دارد.
5.مصدود در همان محلی که هست از احرام بیرون می آید ولی محصور هدی را بعث کند و قرار بگذارد و وقتی قربانی انجام شد از احرام خارج شود.
6.در احرام می توان شرط کرد و آن اینکه فرد بگوید که من وارد احرام می شوم ولی اگر مشکلی برایم پیش آمد بتوانم از احرام خارج شود. چنین شرطی در مورد محصور وجود دارد و با حصر از احرام خارج می شود ولی در مورد مصدود محل خلاف است که چنین شرطی فایده دارد یا نه.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo