< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مکارم

مبحث خیارات

96/12/23

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث اخلاقی:

پیغمبر اکرم (ص) در حدیثی می فرماید: ألا أخبركم بمن يحرم عليه النّار غدا؟ على كلّ هيّن ليّن قريب سهل.[1]

کسی که دارای چهار صفت باشد آتش جهنم بر او حرام است:

انسانی که سخت گیر نباشد، آسان بگیرد، با مردم نزدیک باشد و با سهولت کارها را انجام دهد.

بسیاری از مشکلاتی که در جامعه ایجاد می شود مربوط به سخت گیری هاست. در دستورات اسلام آمده است که اگر کسی در معامله ای پشیمان شد و خوستار اقاله کند از او قبول کنند. این گونه نباشد که بگویند: جنس فروخته شده پس گرفته نخواهد شد.

یا مثلا کسی بدهکار است و به خاطر تهیه ی جهیزیه و بیماری و مانند آن گرفتار شده است و نمی تواند دین خود را پرداخت کند. انسان خوب است که با او مماشات کند و زمان وصول دین را به تأخیر بیندازد.

یا مثلا کسی سفارش کرده که در منزل غذایی تهیه شود ولی آن غذا تهیه نشده است که نباید عصبانیت به خرج داد. در محیط خانه نه زن باید به شوهر سخت بگیرد و نه شوهر به زن و نه فرزندان به یکدگر.

این گونه نباشد که اگر کسی از سفر آمد و همسایه اش به دیدن او نیامد او هم تلافی کند و اگر همسایه اش از سفر آمد به دیدن او نرود.

بسیاری از مشکلات اجتماعی با همین آسان گیری حل می شود. البته انسان باید در امورات خود نظم داشته باشد و بدهی های خود را سر وقت بدهد ولی اگر مشکلی برایش پیش آمد طرف مقابل نباید سخت بگیرد.

جالب اینکه این روایات و امثال آن طرز زندگی در دنیا را برای ما روشن می کند و این گونه نیست که روایات فقط به جنبه ی آخرت پرداخته باشند.

اطباء تصریح می کنند که بیشترین امراض بر اثر استرس ها پدید می آید. این استرس ها در سایه ی سخت گیری ها به وجود می آید. بنا بر این اگر افراد آسان بگیرند از استرس رهایی می یابند.

نکته ی دیگر این است که عید مجموعه ای فرصت ها را به ارمغان می آورد که البته آسیب هایی هم با آن همراه شده است.

از جمله فرصت ها خانه تکانی ها، دید و بازدیدها که موجب می شود افراد کینه ها را فراموش کنند و از احوال یکدگر با خبر شوند. صله ی رحم و صله ی دوستان بسیار مهم است.

دیگر اینکه خیلی ها مقید هستند که در این ایام به نیازمندان کمک کنند. حتی کمک کردن به آزادی زندانی ها از برکات عید است.

دیگر عیادت از بیماران بیمارستان هاست.

همچنین مردم هنگام تحویل سال در مراکز عبادی مانند امامزاده ها و امثال آن می روند و سال خوبی برای خود و دیگران تقاضا می کنند.

همچنین فرصت تفریح سالم برای افراد ایجاد می شود. امروزه گفته می شود که گاه کارگران را به اجبار به مرخصی می فرستند به این دلیل که راندمان و بازده ی کارهای آنها زیاد شود. این همان است که در هزار و چهارصد سال قبل در روایات ما آمده است که مؤمن باید ایام خود را به سه قسمت تقسیم کند:

«لِلْمُؤْمِنِ ثَلاثُ ساعاتٍ: فَساعَةٌ يُناجِي فِيها رَبَّهُ وَساعَةٌ يَرُمُّ مَعاشَهُ وَساعَةٌ يُخَلِّي بَيْنَ نَفْسِهِ وَبَيْنَ لَذَّتِها فِيما يَحِلُّ وَيَجْمُلُ»؛ انسان مؤمن ساعات زندگى خود را به سه بخش تقسيم مى‌كند: قسمتى را صرف مناجات با پروردگارش مى‌نمايد؛ قسمت ديگرى را در طريق اصلاح معاش و زندگيش به كار مى‌گيرد؛ و قسمت سوم براى بهره‌گيرى از لذتهاى حلال و دلپسند. و در بعضى از روايات اين جمله نيز ديده مى‌شود:

«وَذلِكَ عَوْنٌ عَلى‌ سائِرِ السّاعاتِ» «و اين قسمت اخير مايه نيرو و كمك به ساير قسمتهاست».[2]

اما آسیب ها:

یکی از آن آسیب ها همان است که در رانندگی ایجاد می شود که بیشتری علت حادثه خود راننده ها هستند.

آسیب دیگر چشم و هم چشمی هاست که سبب می شود برای افراد، عقده ایجاد شود.

آسیب دیگر این است که بعضی از دید و بازدیدها فرار می کنند.

آسیب چهارم این است که تفریحات آلوده به خلاف شرع هایی مانند بدحجابی و بی حجابی و اختیاط با نامحرم می شود.

آسیب دیگر، آسیب به محیط زیست است.

 

موضوع: شک در غبن

مسأله ای است که متعرض آن نشده اند و آن اینکه اگر کسی در غبن شک کند که آیا مغبون شده است یا نه و یا غبن او فاحش است و یا افحش و یا کدام درجه از غبن را اسقاط کرده اند و کدام درجه را اسقاط نکرده اند.

نقول: در موقع شک چند حالت متصور است:

یکی این است که اصلا نمی داند غبن به مقدار ما یتسامح فیه بوده است یا نه. این را باید بر اساس قواعد حل کرد. قاعده می گوید: غبن ثابت نیست و خیار هم وجود ندارد و باید به عمومات «اوفوا بالعقود» و یا «المؤمنون عند شروطهم» و امثال عمل کرد.

دیگر اینکه اصل غبن مشخص است ولی مقدار آن مشخص نیست مثلا یک کارشناس می گوید بیست درصد است و یکی می گوید پنجاه درصد است. در اینجا باید قدر متیقن را اخذ کرد که همان بیست درصد است و زائد بر آن ثابت نیست. بله گرفتن حد وسط هنگامی است که بخواهند با هم مصالحه کنند ولی حکم شرعی این است که به همان قدر متیقن بسنده کنند.

صورت دیگر این است که غبن اجمالا معلوم است ولی به مرتبه ای آن را ساقط کرده ام و گفته ام که اگر تا بیست درصد باشد اسقاط کرده ام. اما کارشناسان اختلاف کرده اند و یکی می گوید ده درصد مغبون هستیم و یکی می گوید بیست و دیگری می گوید سی درصد. در اینجا نسبت به مشکوک باید برائت جاری کنیم و باید بگوییم که فرد، خیار غبن ندارد زیرا قدر متیقن همان بیست درصد است که او اسقاط کرده است و ما زاد بر آن مشکوک است و در آن برائت جاری می شود.

بله اگر بعدا کشف خلاف شود مطابق آن عمل می شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo